04-30-2012, 01:35 AM
Russell نوشته: اینکه امپراتوری به بزرگی ایران از چند هزار عرب بادیه نشین شکست خورده خود مدرک کافی برای زوال دستگاه حاکم در آن زمان بوده ولی نکته اصلی بعد از آشنایی مردم با اعراب است.شیوه زندگی ابتدایی و بیابانی با تمدنی مانند ایران قابل مقایسه نیست.چه اتفاقی افتاده که ایرانیان نتوانستند از این حمله کمر راست کنند؟
امپراتوری رم هم با فساد دستگاه حاکم ضعیف شد و بدست بربرها افتاد ولی بعد از آن قبایل بربر ژرمن تا ششصد سال بر آنها حکومت نمیکردند مانند داستان ما و اعراب.
امپراطوری رم از میان رفت. ژرمن ها و سایر بربرها دین مسیحیت را بر خود گرفتند و مسیری در تبدیل به تمدن را در پیش گرفتند. (جزئی شدند از فرهنگ مسیحی رم غربی) دین قبلی آنان پاگانیسم بود که از بین رفت. در آن دوران مساله دین مرزبندیها را مشخص می کرد و امکان بقا در قلمرو اروپا بدون حمایت مسیحیت نبود و پاپ نبود.
در ایران اما مردم ایران بودند که دین جدید را بر خود گرفتند و دین قدیم را از دست دادند. در اسپانیا اما دین مسیحیت دلیل خوبی برای بیرون ریختن حکومتهای اسلامی آن منطقه بود چون اتصال با دنیای مسیحیت داشت و با این سیاست می شد مردم را برای مقابله با کفار مسلمان اجیر کرد و آنها را از اسپانیا بیرون ریخت.
در کل این ماجراها اهمیت دین به عنوان یک عنصر حیاتی قابل بررسی است. دنیای آن دوران به دو قلمرو اسلام و مسیحیت تقسیم شد. در این میان سیاست به هیچ سردار و سلسله پادشاهی در ایران اجازه نمی داد در میان قلمرو اسلام به عنوان خروج از اسلام و بازگشت به فرهنگ و دین ایران قدیم سر برآورد. در نهایت هم برای اتحاد ایران تشیع را وام گرفتند.
Qui Tacet Consentire