نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

قرآن "خدایِ‌ اسلام" را مکّارترین مکّاران می‌نامد!!!
#1

در قرآن، عبارتی در وصفِ ‌الله (= خدای قرآن) به‌کار رفته است که به نظر ما، برای شناختِ‌ ذاتِ حقیقی‌یِ او، بسیار روشن‌گر می‌باشد -- به این قرار:
وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ (آل‌عمران ۵۴) (نیز، رک. الأنفال ۳۰؛ النمل ۵۰.)
ترجمه: مکر کردند؛ ‌الله [هم] مکر کرد؛‌ الله بهترین مکر-ورزان (یا، مکّاران) می‌باشد.
فحرالدین رازی، که یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مفسّران قرآن در تاریخ اسلام به‌شمار می‌آید، در تفسیر بسیار مشهورش، به نام مفاتيح الغيب (التفسير الكبير)، ذیل آیه‌یِ ۳۰ از سوره‌یِ الأنفال، معنایِ واژه‌یِ «مَکْر» را چنین بیان نموده است:
  • «أصل المكر في اللغة، السعي بالفساد في خفية ومداجاة» که یعنی: "عملِ «مَکْر»،‌ در لغت، (همان) اقدام به فساد، به‌صورت پنهانی و با ریاکاری هست."
امام رازی، در همان منبع،‌ ذیل آیه‌یِ ۵۴ از سوره‌یِ آل‌عمران، چنین می‌نویسد:
  • «المكر عبارة عن الاحتيال في إيصال الشر،» که یعنی: "«مَکْر» عبارتست از اقدام به فریب‌کاری و تقلّب برای به‌دست‌آوردن پلیدی و شرّ."
البته، رازی که یک قرآن‌باور مؤمن است، در ادامه چنین می‌افزاید: «والاحتيال على الله تعالى محال فصار لفظ المكر في حقه من المتشابهات» که یعنی: "سر زدن فریب‌کاری و تقلّب از اللهْ تعالی محال است. در نتیجه، [به‌کار رفتنِ] واژه‌یِ «مَکْر»،‌ در حقّ او، از متشبهات است." می‌بینیم که حتّی برای عالم بزرگی چون رازی نیز،‌ به‌کار رفتن یک چنین صفتی برای پروردگار جهان کاملاً‌ غیرقابل‌قبول و غیرعقلانی هست. در واقع، ‌رازی تنها دلیلی که به‌نفعِ «از متشبهات» بودنِ «مَکْر» (وقتی به الله نسبت داده شده) آورده همین است که از پروردگارِ جهان سرزدن اعمالی چون مَکْر و خدعة کاملاً بعید است.

در واژه‌نامه‌ی عربی-به-انگلیسی‌یِ بسیار معتبر Edward William Lane، مترادفِ‌ فعلِ «مَکَرَ» فعلِ «خَدَعَ» دانسته شده است. معنایی نیز که برای این واژه نوشته شده،‌ مؤیّدِ همانی است که إمام فخرالدین رازی اظهار داشته است:

He practised deceit, guile, or circumvention; or he
practised deceit, guile, or circunmvention, desiring to
,do to another a foul, an abominable, or an evil, action
clandestinely, or without his knowing whence it
.proceeded

در واژه‌نامه‌یِ عربی-به-انگلیسی المورد نیز، چنین آمده است:

[ATTACH=CONFIG]95[/ATTACH]

جالب این‌جاست که «مَکْر» در قرآن نیز با همین معنایِ "نیرنگ" و "فریب‌کاری" آمده است و قرآن، در بسیاری از آیات، آن را از عاداتِ‌ پلیدِ کافران دانسته است (مثلاً، ‌رک. الانعام ۱۲۳و۱۲۴؛ یوسف ۱۰۲؛ النمل ۷۰). با این وجود،‌ نه‌تنها قرآن خودِ الله را نیز مکّار خوانده، بلکه
حتّی الله را از همه‌ی این کافرانی که از آنان به بدی یاد نموده،‌ مکّارتر نامیده است (به‌طوری‌که هیچ‌یک از این کسانی که قرآن آنان را افرادی پلید دانسته، در مکر-ورزی حتّی به گردِ الله هم نمی‌رسند). در یک آیه‌یِ دیگر نیز سخن عجیبی، در این رابطه، بیان داشته شده است:
أَفَأَمِنُواْ مَكْرَ اللّهِ فَلاَ يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ (الاعراف ۹۹)
ترجمه: آیا از مَکْر الله ایمن شدند؟ کسی از مَکْر الله ایمن نیست،‌ مگر قوم زیان‌کار!
در هر صورت، این "خدای قرآن" (= الله) از این لحاظ بسیار شبیه به ابلیسی که در کتاب‌ِمقدس می‌یابیم،‌ به نظر می‌رسد:
ابلیس از آغاز قاتل بود و با حقیقت نسبتی نداشت، زیرا هیچ حقیقتی در او نیست. هرگاه دروغ می‌گوید، از ذات خود می‌گوید؛ چرا‌که دروغگو و پدر همه‌یِ دروغ‌هاست. (یوحنا ۸ : ۴۴)
ابلیس، همچنین، «‌خدایِ ‌این جهان» نامیده شده است. (رک. یوحنا ۱۲ : ۳۱؛ دوم‌قرنتیان ۴ : ۴.)

حال، ‌در این‌جا، جای پرسش است که اگر قرآن از «مَکْر»،‌ در آیاتی، به‌شکل منفی یاد نموده است،‌ چگونه است که آن را به الله نسبت داده است؟

در تفسير الجامع لاحكام القرآن (تألیفِ‌ قرطبی) که از "أمهات" تفاسیر اسلامی بر قرآن به‌شمار می‌آید، ‌ذیل
آیه‌یِ ۵۴ از سوره‌یِ آل‌عمران، حدیثی از پیامبر اسلام روایت شده که پاسخ این پرسش را مشخّص می‌کند -- به این قرار:
  • وكان عليه السلام يقول في دعائه: "اللهم ٱمكر لي ولا تمكر عليّ" وقد ذكرناه في الكتاب الأسنى في شرح أسماء الله الحسنى.
    .
    ترجمه: [پیامبر] علیه السلام، در هنگام دعا،‌ می‌گفت: «ای خدا! برایِ‌ من مَکْر کن؛‌ و برضد من،‌ مکر نکن.» و در الكتاب الأسنى، در شرح نام‌های الله، [‌عبارتِ‌ «بهترین مکّاران»] یکی از نام‌های نیکوی الله است.

می‌بینیم که بر طبق این نظر،‌ «مَکْر» (= نیرنگ، خدعة و فریب‌کاری)، اگر به نفع اسلام یا حکومتِ‌ اسلامی باشد و برای این‌ها صورت گیرد،‌ از دیدگاهِ ‌شرع اسلام، عملی نیکو است. در واقع، ‌در شرع اسلام، نیرنگ کردن و خدعة-ورزی تنها زمانی عملی ناپسند به‌شمار می‌آید که به ضرر اسلام یا حکومت اسلامی، یا برعلیه آن‌ها، به‌کار گرفته شود.

[عکس: pencil.png]


فایل‌های پیوست
.jpg makr2.jpg اندازه 14.08 KB  تعداد دانلود: 123

[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آن‌ها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)

فرزندان این عصر در مناسبات خود با هم‌عصران خویش از فرزندان نور عاقل‌ترند. (لوقا ۱۶ : ۹)

(ترجمه‌یِ هزاره‌یِ نو)
[/INDENT]وب‌لاگِ من: پژوهش‌های شاه‌پور برنابا جوینده
پاسخ
#2

در رساله‌ی تیتوس، فراز ۱ : ۲، چنین آمده است: «خدا منزّه از هر دروغ است.» در تورات،‌ چنین آمده است: «خدا [چون] یک انسان نیست که دروغ بگوید.» (اعداد ۲۳ : ۱۹)

جمله‌یِ «اللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ»، در واقع، به این معناست که الله خودْ یک فرد از «الْمَاكِرِين» (یعنی، یک عضو از جماعتِ مکّاران) می‌باشد؛ ‌تنها تفاوت او با بقیه‌ی اعضا این است که او مهتر آنان و از همه‌شان،‌ در این مکّار بودن،‌ برتر است.

[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آن‌ها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)

فرزندان این عصر در مناسبات خود با هم‌عصران خویش از فرزندان نور عاقل‌ترند. (لوقا ۱۶ : ۹)

(ترجمه‌یِ هزاره‌یِ نو)
[/INDENT]وب‌لاگِ من: پژوهش‌های شاه‌پور برنابا جوینده
پاسخ
#3

در تفسیر نمونه (تألیفِ آیت‌الله مکارم شیرازی) توضیحات خیلی جالبی (!؟) در رابطه با معنای واژه‌یِ "مکر" آمده است که در پست بعدی آن را نقل نموده و بررسی خواهیم نمود. امّا، در این پست، شایسته دیدیم که بخشی از واژه‌نامه‌ی Edward William Lane را درج نماییم. (توضیحات راجع به معنای واژه‌یِ مکر در این منبع در پست نخستین جستار موجود است.)

[ATTACH=CONFIG]122[/ATTACH]


فایل‌های پیوست
.jpg makr.JPG اندازه 36.42 KB  تعداد دانلود: 150

[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آن‌ها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)

فرزندان این عصر در مناسبات خود با هم‌عصران خویش از فرزندان نور عاقل‌ترند. (لوقا ۱۶ : ۹)

(ترجمه‌یِ هزاره‌یِ نو)
[/INDENT]وب‌لاگِ من: پژوهش‌های شاه‌پور برنابا جوینده
پاسخ
#4

بسيار مفيد بود
متشكرم

"Religions are like fireflies. They require darkness in order to shine"
- Arthur Schopenhauer
پاسخ
#5

Jooyandeh نوشته: أَفَأَمِنُواْ مَكْرَ اللّهِ فَلاَ يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ (الاعراف ۹۹) ترجمه: آیا از مَکْر الله ایمن شدند؟ کسی از مَکْر الله ایمن نیست،‌ مگر قوم زیان‌کار!
من اینجا رو نفهمیدم یعنی چی؟! قوم زیان کار از مکر خدا ایمن هست؟!
Jooyandeh نوشته: در تفسیر نمونه (تألیفِ آیت‌الله مکارم شیرازی) توضیحات خیلی جالبی (!؟) در رابطه با معنای واژه‌یِ "مکر" آمده است که در پست بعدی آن را نقل نموده و بررسی خواهیم نمود.
اینو فکر کنم فراموش کردین!!
پاسخ
#6

Havadar_e_Democracy نوشته: من اینجا رو نفهمیدم یعنی چی؟! قوم زیان کار از مکر خدا ایمن هست؟!

یک روایت از ابوبکر دارم که معنای این آیه را به‌خوبی روشن خواهد نمود.

Havadar_e_Democracy نوشته: اینو فکر کنم فراموش کردین!!

نه؛ دیشب به‌قدری خسته بودم که نتوانستم. امروز پست را درج خواهم نمود. 53

sourena67 نوشته: بسيار مفيد بود
متشكرم

53

[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آن‌ها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)

فرزندان این عصر در مناسبات خود با هم‌عصران خویش از فرزندان نور عاقل‌ترند. (لوقا ۱۶ : ۹)

(ترجمه‌یِ هزاره‌یِ نو)
[/INDENT]وب‌لاگِ من: پژوهش‌های شاه‌پور برنابا جوینده
پاسخ
#7

آیت‌الله مکارم شیرازی، در تفسیر نمونه،‌ ذیل آیه‌یِ ۵۴ از سوره‌ی آل‌عمران، چنین اظهار داشته است:
«مكر» در لغت عرب با آنچه در فارسى امروز از آن مى‌فهميم تفاوت بسيار دارد. در فارسى امروز مكر به نقشه‌هاى شيطانى و زيان‌بخش گفته مى‌شود؛ در حالى كه در لغت عرب هر نوع چاره‌انديشى را مكر مى‌گويند كه گاهى خوب و گاهى زيان‌آور است. در كتاب مفردات راغب، مى‌خوانيم: «المكر صرف الغير عما يقصده»؛ مكر اين است كه كسى را از منظورش باز دارند (اعم از اينكه منظورش خوب باشد يا بد).

در قرآن مجيد نيز گاهى «ماكر» با كلمه «خير» ذكر شده مانند: «والله خير الماكرين» (خداوند بهترين چاره‌جويان است) و گاهى مكر با كلمه سيى‌ء آمده است، مانند: «و لا يحيق المكر السيى‌ء الا باهله» (نقشه و انديشه بد جز به صاحبش احاطه نخواهد كرد).

بنابراين منظور از آيه مورد بحث و آيات متعدد ديگرى كه مكر را به خدا نسبت مى‌دهند، اين است كه دشمنان مسيح با طرح‌هاى شيطانى خود مي‌خواستند جلویِ اين دعوت الهى را بگيرند، امّا خداوند براى حفظ جان پيامبر خود و پيشرفت آيينش تدبير كرد و نقشه‌هاى آن‌ها نقش بر آب شدند و همچنين در موارد ديگر.
منبع: http://ghadeer.org/qoran/t_nemona/j2/t20...tm#link466

پاسخ در قالبِ چند نکته:

۱- ایشان ظاهراً مدعی هستند که برخلافِ «فارسی امروز»، در عربی، معنایِ اصلی واژه‌یِ «مَکْر»، «نقشه‌هاى شيطانى و زيان‌بخش» نیست. این در حالی است که در تمام منابع بالا (که معتبرترین منابع هستند) تأیید شده است که نخستین معنای مکر در عربی همان خِدَاع و إحتیال (cunning, craftiness) هست. متأسفانه، به نظر می‌آید که جناب آیت‌الله خودْ، به‌پیروی از خدای قرآن، در بیان معنای واژه‌یِ عربی‌یِ «مَکْر»
، به مکر و نیرنگ متوسّل شده‌اند.

۲- ایشان می‌نویسند: «در قرآن مجيد نيز گاهى «ماكر» با كلمه «خير» ذكر شده مانند: «والله خير الماكرين» (خداوند بهترين چاره‌جويان است).» امّا، به نظر واضح می‌آید که «خیر» در این‌جا به‌معنای نیکو و پسندیده یا سودمند نیست. بلکه، به این معناست که الله بهترین مکّاران هست؛ یعنی، الله در مکر-ورزی از همه‌ی مکّاران برتر (و مهتر آنان) هست. (مثلاً، وقتی می‌گوییم کلینت ایستوود "بهترین بازیگرانِ فیلم‌های وسترن" هست، به این معنا نیست که او تنها برای رضای خدا یا با نیّت خیر، فیلم وسترن بازی کرده است. بلکه،‌ به این معناست که هیچ هنرپیشه‌ی وسترنی به‌ توان‌مندی او نتوانسته فیلم وسترن بازی کند و/یا شهرت او را کسب نماید.)

۳- ایشان چنان می‌نویسد: «در قرآن مجيد نيز گاهى «ماكر» با كلمه «خير» ذكر شده» که انگار به‌تعداد متعدد چنین اتفاقی افتاده است. با این وجود، اگر اشتباه نکنم، در تنها مواردی که چنین آمده، همین عبارت «خَيْرُ الْمَاكِرِين» باشد.

۴- از همه‌ مهمّ‌تر؛ در پست نخستین این جستار توضیح دادیم که مورد تأیید واقع شدن مَکْر و نیرنگ در قرآن ثابت نمی‌کند
که منظور از "نیرنگ"، در آن موارد، نیرنگ نیست. بلکه، چنین دریافت می‌شود که نیرنگ، در صورتی‌که در جهت منافع اسلام و حکومت اسلامی باشد، خوب دانسته شده است. در شرع اسلام، نیرنگ موقعی نکوهیده شده که به ضرر اسلام یا حکومت اسلامی تمام شده، یا به‌کار گرفته شده باشد.

۵- ایشان می‌نویسد: «منظور از آيه مورد بحث ...، اين است كه دشمنان مسيح با طرح‌هاى شيطانى خود مي‌خواستند جلویِ اين دعوت الهى را بگيرند، امّا خداوند براى حفظ جان پيامبر خود و پيشرفت آيينش تدبير كرد.» عبارتِ‌ موردِ نظر چنین است: «وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ». ایشان آمده، در ترجمه‌ی این عبارت، «مَکْر» نخستین را نیرنگ و نقشه‌ی شیطانی ترج
مه کرده است و «مَکْر»های بعدی را چاره‌جویی و تدبیر! با این وجود، از متن عبارت،‌ کاملاً ‌واضح است که «مَکْر» در تمام موارد به یک معنا به‌کار رفته است: کافران "مکر کردند"،‌ الله هم "مکر کرد." هیچ دلیلی ندارد که بیاییم «مَکْر» نخستین را "نیرنگ" معنا کنیم و «مَکْر»های بعدی را "تدبیر"؛ مگر این‌که ابتدا فرض بگیریم که قرآن وحی از جانب خدای واحد حقیقی است و از خدای واحد حقیقی سر-زدن «مَکْر» محال است. سپس،‌ بر این مبنا،‌ مدعی شویم که آری «مَکْر»های دوم و سوم در این عبارت به معنای تدبیر و چاره‌اندیشی هستند. (مغلطه‌ی مصادره به مطلوب)



[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آن‌ها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)

فرزندان این عصر در مناسبات خود با هم‌عصران خویش از فرزندان نور عاقل‌ترند. (لوقا ۱۶ : ۹)

(ترجمه‌یِ هزاره‌یِ نو)
[/INDENT]وب‌لاگِ من: پژوهش‌های شاه‌پور برنابا جوینده
پاسخ
#8

برای حفظ بیضه اسلام, «مکر» می‌تواند به «نیکی و عشق ورزیدن» هم بازگردانی و ترجمه شود. [عکس: 21.gif]
پاسخ
#9

Jooyandeh نوشته: در قرآن مجيد نيز گاهى «ماكر» با كلمه «خير» ذكر شده مانند: «والله خير الماكرين» (خداوند بهترين چاره‌جويان است) و گاهى مكر با كلمه سيى‌ء آمده است، مانند: «و لا يحيق المكر السيى‌ء الا باهله» (نقشه و انديشه بد جز به صاحبش احاطه نخواهد كرد).

وقتي اينو خوندم شاخ در اوردم
يعني اين آيت الله اينقدر بي سواده ؟
يا مغلطه گر بزرگيه ؟

"Religions are like fireflies. They require darkness in order to shine"
- Arthur Schopenhauer
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان