12-05-2013, 12:34 PM
Anarchy نوشته: به صرف تحصیل که نمیشه گفت...WIKI
در سالهای آخر حکومت پهلوی بود که کتاب «تضاد دیالکتیکی» وی به تالیف در آمد. این کتاب حاشیه تحسینآمیز مرتضی مطهری را در پی داشت و محمد علی رجایی پیرامون آن گفت: «کتاب تو در زندان به ما رسید و آبی بود که روی بسیاری از آتشها ریخت و بچههای مسلمان را به سلاح تازهای مسلح کرد.» این کتاب دستمایهای علمی و آکادمیک برای مقابله با ادعاهای ماتریالیستها در زندان شد.[SUP][[/SUP]
--------------------------
در واقع از یکسو این خمینی (مدرس سابق فلسفه اسلامی و صدرایی) بود که او را به نقد مارکسیسم فرا میخواند و از سوی دیگر تأثیرات آشکار سروش از فلسفهٔ علم و فلسفهٔ سیاسی کارل پوپر سبب میشد به عنوان یکی از منتقدان مسلمان مارکسیسم در ایران پس از ۱۳۵۷ جلوهگر شود.
------------------------
در سال ۱۳۶۰ سروش کوشید با بهرهگیری از فلسفه آنالیتیک، مقولاتی را در نقد مارکسیسم طرح کند
------------------
در دهه ۶۰ نوشتههای او و غلامعلی حدادعادل به عنوان کتاب درسی «بینش اسلامی» در دبیرستان تدریس میشد
----------------------
... حکومت را خوش میآمد زیرا سروش که خود زمانی ایدئولوگ نظام معرفی شده بود، و در نقد اندیشه مارکسیستی رایج میان روشنفکران در تلاش بود
----------------
بعضی از منتقدان، سروش را به عنوان یکی از عوامل وقوع انقلاب فرهنگی ایران میدانند و عقیده دارند که عبدالکریم سروش خود در پی ریزی انقلاب فرهنگی، که دریچههای علم و اندیشه را از مراکز آکادمیک ایران بست، نقش موثری داشتهاست
-----------------
وی در نشستی در دانشگاه سواس لندن درمورد تحلیل آیندهٔ جنبش اعتراضی و جنبش سبز، صدای مردم را صدای خدا دانست که چون سایهٔ مبارکی باید جامعه را فرا بگیرد. سروش «تقلب خونین» در انتخابات را «معصیت خجسته» نام نهاد و گفت: «معصیت از آن جهت که گناه حاکمان بود و خجسته از آن جهت که مردم راه خود را یافتند.»[SUP][۱۸][/SUP]
به عقیدهٔ سروش، مهمترین دستآورد جنبش سبز دو مساله «حق» و «آزادی» بودهاست. بعد از انقلاب ایران (۱۳۵۷) که استقلال کشور تا حدود زیادی تامین شدهاست «استبداد» اهمیت و برجستگی بیشتری پیدا کرده و جنبش سبز هم به دنبال این است که به طور کلی تمامی ریشههای استبداد را تحت هر نامی که باشد از کشور بزداید. وی معتقد است:
در حال حاضر اسلام حاکم دو مشخصه دارد: اول اینکه اسلام استبدادی است و دوم اینکه اسلام خرافی است. با خرافهزدایی و استبدادزدایی به سوی یک «تفسیر سبز» از اسلام خواهیم رفت.[SUP][۱۹][/SUP]
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد