03-18-2014, 08:53 AM
دوستان مدعی " مرد سالاری" که گاه و بیگاه این تئوری مسخره را برای بار هزارم تکرار می کنند که گویی تکرار آن بر صحت آن می افزاید به چند نکته توجه نمی کنند:
یکم:این نوع نگاه به کلی نادرست است چرا که شما تنها به مراتب بالای جامعه ی مردان نگاه می کنید و چنان از تسلط بر دستگاه های قدرت سخن می گویید که گویی همه ی مردان جایگاه بهتر و قدرت بیشتری از همه ی زنان دارند؛خیر اینگونه نیست،اوضاع بدین منوال است که اگر 10 مرد بالای هرم داشته باشیم که چه از نگر اجتماعی و چه از نظر برخورداری از قدرت جایگاه برتری از زنان داشته باشند هزاران مرد بد بخت و مفلوک داریم که در پایین ترین رده های جامعه دست و پا می زنند و همچنان هم نمی توانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند،کافی است نگاه کنید به آمار خودکشی ها،زندانی ها،کارگران مشاغل سخت،تلفات حوادث کاری،بی خانمان ها، معتادان و ... بدون شک اوضاع زنان از هر نظر از این بازندگان بهتر است و همیشه نیز اینگونه بوده.
اما نکته ی دیگری که توجه به آن ضروری است این است که آیا براستی تعداد زنانی که این اندازه شایستگی داشته باشند که اهرم های قدرت را در جوامع در دست بگیرند با مردان یکسان است یا خیر؟همین چندی پیش لری سامرز را برای بیان این حقیقت ساده که "تعداد پروفسور های فیزیک در دانشگاه ها به این دلیل کمتر است که تعداد زنان شایسته ی این عنوان از مردان کمتر است"مجبور به استعفا و عذر خواهی شد.از نگر آی کیو بخواهیم بررسی کنیم در جستار کناری هم توضیح داده شد که در آی کیو ها ی بالای 120 گاهی میزان مردان بیش از 30 برابر زنان است،همانطور که میان ناتوانان ذهنی و احمق ها باز میزان مردان بسیار بیشتر است.این است که ما در میان مردان تعدادی زیادی بازنده داریم و تعداد کمی برنده،در هر زمینه ای که نگاه کنید اینگونه است.از طرف دیگر باید به این نکته هم توجه داشت که احتمالا زنان هم از استعدادی برابر با مردان برخوردارند اما انگیزه ی لازم برای بروز آن نیست.
مخلص کلام اینکه دست از این توجیه های مسخره دست بردارید و بدانید که همانطور که شما از پشت عینک فمینیستی اتان می بینید، تنها دلیل بر خرفتی زنان سرکوب ایشان از سوی مردان نبوده و نیست.
توضیح کامل این موضوع را می توانید در مطلب زیر بخوانید:
Denis Dutton
اما در مورد قدرت یک موضوع بسیار جالبی که من به آن برخوردم نقش فوق العاده تاثیر گذار زنان در طول تاریخ در کشورداری بوده بدون آن که هیچ مسئولیتی بابت آن بپذیرند و یا تاوانی بپردازند،صرفا به این خاطر که معشوقه ی این مردان قدرتمند بوده اند،چندی پیش تاریخ فرانسه را می خواندم،پّر بود از حضور پر رنگ زنان در قدرت و گند و کثافتی که هر کجا بر جای گذاشته اند.
یکم:این نوع نگاه به کلی نادرست است چرا که شما تنها به مراتب بالای جامعه ی مردان نگاه می کنید و چنان از تسلط بر دستگاه های قدرت سخن می گویید که گویی همه ی مردان جایگاه بهتر و قدرت بیشتری از همه ی زنان دارند؛خیر اینگونه نیست،اوضاع بدین منوال است که اگر 10 مرد بالای هرم داشته باشیم که چه از نگر اجتماعی و چه از نظر برخورداری از قدرت جایگاه برتری از زنان داشته باشند هزاران مرد بد بخت و مفلوک داریم که در پایین ترین رده های جامعه دست و پا می زنند و همچنان هم نمی توانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند،کافی است نگاه کنید به آمار خودکشی ها،زندانی ها،کارگران مشاغل سخت،تلفات حوادث کاری،بی خانمان ها، معتادان و ... بدون شک اوضاع زنان از هر نظر از این بازندگان بهتر است و همیشه نیز اینگونه بوده.
اما نکته ی دیگری که توجه به آن ضروری است این است که آیا براستی تعداد زنانی که این اندازه شایستگی داشته باشند که اهرم های قدرت را در جوامع در دست بگیرند با مردان یکسان است یا خیر؟همین چندی پیش لری سامرز را برای بیان این حقیقت ساده که "تعداد پروفسور های فیزیک در دانشگاه ها به این دلیل کمتر است که تعداد زنان شایسته ی این عنوان از مردان کمتر است"مجبور به استعفا و عذر خواهی شد.از نگر آی کیو بخواهیم بررسی کنیم در جستار کناری هم توضیح داده شد که در آی کیو ها ی بالای 120 گاهی میزان مردان بیش از 30 برابر زنان است،همانطور که میان ناتوانان ذهنی و احمق ها باز میزان مردان بسیار بیشتر است.این است که ما در میان مردان تعدادی زیادی بازنده داریم و تعداد کمی برنده،در هر زمینه ای که نگاه کنید اینگونه است.از طرف دیگر باید به این نکته هم توجه داشت که احتمالا زنان هم از استعدادی برابر با مردان برخوردارند اما انگیزه ی لازم برای بروز آن نیست.
مخلص کلام اینکه دست از این توجیه های مسخره دست بردارید و بدانید که همانطور که شما از پشت عینک فمینیستی اتان می بینید، تنها دلیل بر خرفتی زنان سرکوب ایشان از سوی مردان نبوده و نیست.
توضیح کامل این موضوع را می توانید در مطلب زیر بخوانید:
Denis Dutton
اما در مورد قدرت یک موضوع بسیار جالبی که من به آن برخوردم نقش فوق العاده تاثیر گذار زنان در طول تاریخ در کشورداری بوده بدون آن که هیچ مسئولیتی بابت آن بپذیرند و یا تاوانی بپردازند،صرفا به این خاطر که معشوقه ی این مردان قدرتمند بوده اند،چندی پیش تاریخ فرانسه را می خواندم،پّر بود از حضور پر رنگ زنان در قدرت و گند و کثافتی که هر کجا بر جای گذاشته اند.