10-31-2010, 05:49 PM
ابد، نزدیک است
[ATTACH=CONFIG]6[/ATTACH]
سحابی «چشم گربه» از دید تلسکوپ فضایی هابل. این نمای زیبا، مثالیست حقیقی از سرنوشت ستارهای همجرم خورشید ما که پیش از مرگاش آرام و لایهلایه گازهای بیرونیاش را به فضا نشر میدهد (دایرههای هممرکز تصویر بالا) و در نهایت در انفجاری مهیب و رقصگونه از میان میرود (الگوی چشممانند تصویر بالا). نقطهی درخشان مرکز این سحابی نیز جرمی فوقچگال موسوم به کوتولهی سفید است که باقیماندهی هستهی ستارهی اولیه بوده و فقط بهواسطهی گرمایش این تابش را از خود گسیل میکند / ناسا/ اسا / STScI
[ATTACH=CONFIG]6[/ATTACH]
سحابی «چشم گربه» از دید تلسکوپ فضایی هابل. این نمای زیبا، مثالیست حقیقی از سرنوشت ستارهای همجرم خورشید ما که پیش از مرگاش آرام و لایهلایه گازهای بیرونیاش را به فضا نشر میدهد (دایرههای هممرکز تصویر بالا) و در نهایت در انفجاری مهیب و رقصگونه از میان میرود (الگوی چشممانند تصویر بالا). نقطهی درخشان مرکز این سحابی نیز جرمی فوقچگال موسوم به کوتولهی سفید است که باقیماندهی هستهی ستارهی اولیه بوده و فقط بهواسطهی گرمایش این تابش را از خود گسیل میکند / ناسا/ اسا / STScI
نقل قول:جهانمان حدود ۱۴ میلیارد سال وجود داشته و تا آنجا که میدانیم، میلیاردها سال دیگر هم برقرار خواهد ماند. اما مطابق پژوهشی نوین، فرضیهای پیرامون منشأ جهانمان وجود دارد که خود، پایان زمان را پنج میلیارد سال دیگر عنوان میکند که این، تصادفاً قرین با روزهای مرگ خورشید ما هم هست. این پیشبینی، ریشه در فرضیهای موسوم به «تورم ابدی» (Eternal Inflation) دارد؛ فرضیهای که مدعیست جهانمان، جزئی از یک «ابرجهان» (Multiverse) است؛ ساختاری کبیر و حیرتانگیز که خود از جهانهای فراوان، که هرکدامشان قادر به تولید بینهایت «جهان دختر» هستند؛ ایجاد گشته.[URL="http://zamaaneh.com/science/2010/10/post_234.html"]
مشکل اینجاست که با این حساب، هرچیزیکه «میتواند» در زمانی و جایی رخ دهد؛ بینهایت دفعهی دیگر هم اتفاق «خواهد افتاد» و همین امر، اندازهگیری احتمالاتی مثلاً همچون شانس فراوانی سیارههای زمینمانند را ظاهراً غیرممکن میکند. «کن اولوم» (Ken Olum) از دانشگاه توفت ماساچوست که در این پژوهش نقشی نداشته، میگوید: «انگارههای معمول احتمال – که مثلاً میگویید اتفاق A یکبار رخ میدهد و اتفاق B چهار بار و نتیجه میشود که شانس وقوع B دو برابر است – در اینجا مؤثر واقع نمیشوند؛ چراکه بهجای دو و چهار، با بینهایت طرفید».
البته تعیین احتمالات در یک ابرجهان، فقط در حد مشکلی برای کیهانشناسان نیست. فیزیکدان نظری، دکتر «رافائل بوسو» (Raphael Bousso) از دانشگاه کالیفرنیا-برکلی با کمک همکاراناش، در مقالهی مرتبط با پژوهش مزبور آورده است: «اگر ناظران فراوانی در سرتاسر جهان، بهشکلی نامحدود قرعه را ببرند؛ در چه شرایطی یکی میتواند همچنان ادعای نامحتمل بودن برد قرعه را بکند؟».
فیزیکدانان این مسأله را با یاری رویکردی ریاضیاتی موسوم به «مقطوعات هندسی» (Geometric Cutoffs) که نشانههایی معدود از ابرجهان را در نظرمیگیرد و برپایهی همین نمونهی محدود، اقدام به تعیین احتمالات میکند؛ این مسأله را مدنظر قرار دادهاند. گروه بوسو در رسالهی جدیدی که نسخهی آنلاین آن در ماه گذشته بر وبسایت arXiv.org، وابسته به دانشگاه کرنل قرار گرفت؛ نتایج حاصل از این تکنیک را غیرعمدی، و فعلاً مشرف بر اوضاع دانستهاند.
وی در اینباره میگوید: «نمیتوانید آنها (مقطوعات هندسی) را صرفاً ابزارهایی ریاضیاتی بدانید که هیچ اثری [در جهان واقع] از خود برجانمینهند. همان مقطوعاتی که منجر به این پیشبینیهای زیبا و احتمالاً دقیق میشوند؛ از پایان زمان هم برایمان میگویند. بهعبارتی دیگر، اگر از مقطوعی بهمنظور محاسبهی احتمالات درگیر در [فرضیهی] تورم ابدی بهره برید؛ همان مقطوع – و بنابراین پایان زمان – رخدادی میشود که وقوعاش محتمل است» ... ادامه
[/URL]
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری