10-30-2014, 04:49 PM
Ouroboros نوشته: ببینید برنهادهی بنیادین دعوتنامهی فمینیستها از مردان یک قرن است که همینست، ارادهی به قدرت و تلاش برای افزایش مداوم جایگاه متزلزل خود در هرم قدرت را رها بکنید تا در رنکهای نرم و گرم برابریطلبان به شما جایگاهی دائمی اهدا بشود.
بهترین تمثیلی که من به ذهنم میرسد عضویت در گله و گوسفندسازی از همهی ابنای بشر است. «مردانگی خود را فدای عضویت در گله بکنید و از نعمات بیشمار گوسفند بودن بهرهمند بشوید». مشکل مردان این است که طبیعت آنها را برای عضویت در گله نیافریده و سعادت برای آنها در گوسفند خوبی بودن خلاصه نیست، و برخلاف زنان همهی انگیزهی آنها از زندگی اجتماعی پذیرفته شدن به عنوان یک گوسفند خوب نیست. طبیعت آنها را شبان، گرگ، سگ گله، قصاب و … آفریده. وقتی فمینیست در غرب زوزه میکشد «مشکل مردان چیست» و «چرا نمیتوانند آرام بگیرند». بگذریم، مردانی که آرام میگیرند امگا هستند، مردانی که میکوشند آرام بگیرند بتا هستند، مردانی که فریب این بازی را نمیخورند و در جهت عکس مشوق اجتماعی حرکت میکنند آلفا هستند. مردی که حاضر نیست ارادهی به قدرت خود را در هیچ زمینهای رها بکند آلفاست، حالا ممکن است این مرد سر از زندان در بیاورد(گرگ)، سر از ارتش یا پلیس در بیاورد(سگ گله)، سر از سیاست در بیاورد(شبان/قصاب).
این تمثیل گوسفندی بهتر از آلفا/بتا نیست؟
از جهاتی آری، ولی مسالهیِ اساسی نه فدا کردن مردانگی بلکه جدا کردن آن از ارزشهایِ اجتماعیست. اینکه چگونه تا پیش از این مردان میتواستند در جامعه زندگی کنند و با هم همکاری داشته باشند و هرم قدرت و پلهیِ ترقی سنتی منظبق با ارزشهایِ اجتماعی داشته باشند.
من موافقم که تلاش مداوم برای بالا رفتنن از نردبان قدرت و هرم اجتماعی یا حداقل سقوط نکردن در آن بخش مهمی از مردانگیست، ولی من ارتباط آنرا با گوسفندی نمیفهمم. بالاخره همان مرد دزد و مافیایی و... هم در اجتماعی از دزدان پذیرفته شده و اندازهای از اعتماد برای او حیاتی بوده و هست. اینجا یک مشکل دیگر هم مطرح میشود و آن همین ادامهیِ رقابت در سرآشیبی سقوط است. اینکه آیا حقیقتا میتوان از سقوط لذت برد و مرد میتواند/میباید جدا از اجتماع بدون برخوردن به خلا ارزشی به حیات خود بصورت طبیعی ادامه دهد؟
Ouroboros نوشته: چه انتظار دیگری داشتید؟! اوضاع بسیار بسیار بدتر خواهد شد پیش از آنکه دوباره بهتر بشود.آخر این چرندیات دارد هر روز با دزی بالاتر از قبل (تا حد زورکی شدن آن) از غرب به وسیلهیِ دولت و نهادهای مالیات بگیر به کشورهایی مثل ایران پمپاژ میشوند. این چندوقت هم که تمام رسانههایِ اینچنینی به این وضع شدهاند. من گمان میکنم این نوع جدیدی و متفاوتیست. شاید این اکتویستها گمان میکنند زمان موج جدیدیست و اینبار دیگر شمشیر را میشود/باید از رو بست.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound