12-05-2012, 11:31 PM
Russell نوشته: این چیزی که گفتیم یک مفهوم روانیست.چگونگی یا چرایی وجود چنین مفهمومی بین انسانها یک سوال کاملا متفاوت است.گفتیم میتواند نابخردانه یا توهم یا هر چه باشد یا نباشد.مانند تعریف روح.میشود موجود نباشد.ولی نمیشود گفت تعریف روح چیز دیگریست یا نمیشود روح را تعریف کرد.
مساله اینست که در تعریف خوشی یا سود یا هر چه و حساب هزینه و فایده به این سبک،مفهوم دوستی چیزیست دقیقا بر پاد آن و چالشیست که وقتی ما ارزش را فقط خوشی در نوع ابزارگرایی و خودخواهی یا فرازیست مرموز تعریفی خودت... میخواهیم تعریف کنیم باید با آن روبرو شویم.میشود بگوییم که دوستی توهم است یا بیخود است یا نابخردانه است یا هرچه یا بگوییم دوستی بدرد نمیخورد یا مثلا بهتر است در دوستی هر لحظه حساب هزینه و فایده آگاهانه نکنیم یا ... ولی نمیشود که بگوییم از بیخ مفهوم دوستی نداریم و چیزی دیگر مثل خیرخواهی بیولوژیک را بجای تعریفش بگذاریم.
پس روی هم رفته شما نمیدانی چگونه چنین چیزی، خواستن دیگران برای خودشان شدنی است - هنگامیکه میدانی چگونه خواستن دیگران برای خودمان شدنی است، ولی همچنان روی آن پافشاری میکنی و میگویی همین است؟
من میگویم تعریف شما ریشه در واقعیت ندارد و چنین خبرهایی نیست، دوستی تنها و تنها بر
پایهی سود/خوشی/لذت/... دوسویه است، اگر نیست برای ما نشان بده که چگونه کار میکند یا چگونه ساخته میشود؟
مگر اینکه روی هم رفته باید بپذیریم که یک چیزی به نام X در مغز ما یک پیوند جادویی به نام Y درست میکند که نمیدانیم برای
چی آنجاست، چگونه کار میکند، برخی مانند شخص من آنرا حس نمیکنند، ولی چون شما حس میکنی پس هست و تعریف دوستی هم میشود همان و هر کس چیز دیگری گفت پست است؟
.Unexpected places give you unexpected returns