12-19-2014, 09:59 AM
shirin نوشته: یه جوری در مورد پوچ گرایی حرف میزنید انگار هر کی پوچگرا باشه یعنی که خیلی بده. صادق هدایت پوچگرا بود چون میدونس چیزی نیست در واقع. به اصل زندگی پی برده بود. و حماقتها و جهل مردم اطرافیانش عذابش میداد.
پوچگرا بودن بد نیست، اشراف به همین حقیقت که این زندگی در واقع چیزی برای ارائه نداره و همه بالاخره دیر یا زود میمیریم و انگار که از اول نبودیم یه جوری پوچ بودن زندگی معنی میده. وقتی این پوچگرایی بد میشه که در اثر این آگاهی شخص دچار افسردگی و ناراحتی بیش از حد بشه و دست از هر تلاشی برای بهتر زندگی کردن بکشه. صادق هدایت هم شاید جز این دسته بوده چون دایم در پی راههای خودکشی بوده. و از هیچکدوم از نوشته بوی شادی و سرزندگی نمیاد. و و خیلی هم خودویرانگر بوده. در اخر هم که خودکشی میکنه.در هر صورت اون ذهن آگاه و فکر روشنی داشته و همچنین خوب بلد بوده افکارشو انتقال بده و این اونو به نویسنده ای بزرگ تبدیل کرده.
دفترچه
ما در عالمي زندگي ميكنيم كه جلوهگاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديدههاي عالم تا كوچكترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستيشناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهادهاند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازيهاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني