12-15-2014, 07:06 PM
m@hdi نوشته: ببینید هستی برای من مرده پوچ میشود برای من مرده وجود یا عدمش مساوی میشود ولی واقعیت کاری به من ندارد من یک انسانم در میان میلیاردها انسان دیگر و مرگ و زندگی من روی شروع و پایان هستی بی تاثیر است! این از نظر من بیخدا واقعیت است و تاکنون با آن کنار آمده ام.مشکل این است که با انکار خدا
مشکل شما این هست که با واقعیت (از نظر من و برخی دوستان دیگر) کنار نمی آیید و چون واقعیت ناخوشایند هست آن را زیر سوال میبرید حال آنکه خوشایند یا ناخوشایند بودن واقعیت تاثیر روی ما دارد اما روی واقعیت ندارد.
هویتی به نام "من" معنا و مفهوم خود را از دست می دهد؛ "من" تکیه گاه می خواهد
و بدون "من" چه فرقی می کند هستی موجود باشد یا معدوم.
ما در عالمي زندگي ميكنيم كه جلوهگاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديدههاي عالم تا كوچكترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستيشناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهادهاند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازيهاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني