05-06-2014, 05:55 PM
دیدم در زندیق در این باره مطلبی نیست که دونه به دونه اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر را به اعتقادات اسلامی عرضه کند خودم یک بررسی انجام دادم که نتیجه اش این مطلب شد:
ماده ی 1:
تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر برادرانه رفتار کنند.
اسلام=خدا مردان را بر زنان برتری داده و زنان باید فرمانبردار مردان باشند و زنان ناقص العقلند و شهادتشان در دادگاه نصف مردان است.
ماده ی 2:
همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده ی دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه»اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمروقضایی و وضعیت بینالمللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.
اسلام=اقلیت ها طبق اسلام باید با خواری و خفت زندگی کنند و جزیه بدهند. در کشورهای اسلامی هم اقلیت های اسلامی (مثل شیعیان در عربستان و بهاییان در ایران) زندگی آسوده ای ندارند و حقوق کمتری دارند.
ماده ی 3:
هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.
اسلام=اولین حق یعنی حق زندگی از کسانی که دینی غیر از دین های مورد تایید اسلام را دارند سلب شده است.
ماده ی 4:
هیچ احدی نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشته شود: بردگی و داد و ستد بردگان از هر نوع و به هر شکلی باید باز داشته شده و ممنوع شود.
اسلام=براساس دین اسلام بردگی به رسمیت شناخته شده و قوانینی در مورد رفتار با بردگان و خرید و فروش آنان وجود دارد و حتی مردان میتوانند با بردگان زن رابطه جنسی برقرار کنند.
ماده ی 5:
هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.
اسلام=از نظر اسلام ملاک احکام خداست نه نظر انسانها و بر همین اساس مسلمانان در صورت اثبات شدن رابطه جنسی یک زن شوهردار با مردی دیگر باید انقدر به او سنگ بزنند تا بمیرد و اصلا اهمیتی ندارد که این عمل چقدر غیر انسانی هست همین که خدا مصلحت دانسته باید قبول کرد.
ماده ی 13:
1-هر انسانی سزاوار و محق به داشتن آزادی جابه جایی [حرکت از نقطه ای به نقطه ای دیگر] و اقامت در [در هر نقطه ای] درون مرزهای مملکت است.
۲. هر انسانی محق به ترک هر کشوری، از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.
اسلام=بر طبق قوانین اسلامی کفار به دلایلی مثل نجاست باید جدا از مسلمین زندگی کنند (البته این قانون هم اکنون در عمل اجرا نمیشود) و نمیتواند به هر جایی مثل محل زندگی مسلمین برود.
ماده ی 14:
1-هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناه دهنده در برابر پیگرد قضایی است.
2-چنین حقی در مواردی که پیگرد قضایی منشأیی غیرسیاسی داشته باشد و یا نتیجه ارتکاب عملی مغایر با اهداف و اصول «ملل متحد» باشد، ممکن است مورد استناد قرار نگیرد.
اسلام=یک پناهنده در صورتی که دینی غیر از ادیان تایید شده اسلام داشته باشد عملا به یک کشور اسلامی نمیتواند پناه ببرد چون در صورت پناهندگی باید مسلمان شود وگرنه کشته میشود.
ماده ی 16:
1-مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانواده ای بنیان نهند. همه سزاوار و محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول زمان زندگی مشترک و هنگام فسخ آن هستند.
2-عقد ازدواج نمیبایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.
3-خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیله ی جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.
اسلام=زنان مسلمان نمیتوانند با مردان غیر مسلمان ازدواج کنند و نمیتوانند با هرکس که میلشان است ازدواج کنند به دلیل آزادی ازدواج در سنین خردسالی که اصولا نظر دختر را نمیتوان پرسید و همچنین اذن پدر برای زن بالغ و حق طلاق با مرد است.
ماده ی 18:
هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.
اسلام=کسی که در خانواده ای مسلمان زاده شده حق تغییر دین ندارد وگرنه در صورت ابراز عقیده اش کشته میشود بر همین اساس تکلیف آزادی اندیشه در اسلام از پیش مشخص است و چنین چیزی در اسلام برتابیده نخواهد شد. غیر مسلمین حق تبلیغ دینشان را ندارند ولی جالب است که بدانید مسلمین در جایی که حق تبلیغ دینشان را نداشته باشند میتوانند به زور متوسل شوند اما همین حق را به طرف مقابلشان نمیدهند. آزادی اجرای مناسک و عبادات هم محدود به ادیان تایید شده است آن هم نه به نظر خودشان بلکه به نظر حکومت اسلامی.
ماده ی 19:
هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.
اسلام=در اسلام چنین حقوقی وجود ندارد که نمونه بارز آنها بهاییان هستند که در کشورهای اسلامی حق انتشار مطالب مورد نظرشان را ندارند. نکته ای که در مورد اسلام وجود دارد این است که چون مسلمین محمد را آخرین پیامبر و اسلام را کاملترین دین میدانند و این را صرفا نه نظر شخصی خود بلکه عین حقیقت میدانند حق تبلیغ برای بقیه ادیان را برنمیتابند. در مورد فرقه هایی مثل بهاییت هم چون اسلام نخستین (اسلام زمان پیامبر) را کامل میبینند فرقه ها را برنمیتابند.
سندم برای مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر سایت ویکیپدیا بود:
اعلامیه جهانی حقوق بشر - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اگر اشتباهی در سخنان من پیدا میکنید متذکر شوید.
سندم برای مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر سایت ویکیپدیا بود:
اعلامیه جهانی حقوق بشر - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اگر اشتباهی در سخنان من پیدا میکنید متذکر شوید.