Ouroboros نوشته: اوپس، پس من از شما عذرخواهی میکنم.
ببینید اگر کسان دیگری هم نسبت به شما چنین نظری پیدا کردهاند باید کمی بیشتر مراقب رفتارتان یا حرفهایتان باشید. من اینرا برای خودتان میگویم چون آن بیرون هیچ دوستی به شما حقیقت را نخواهد گفت مبادا برنجید، و دشمنان هم حقیقت را تنها به عنوان سلاحی برای رنجاندن شما مورد استفاده قرار خواهند داد(دلیل اینکه اینجا حقگویی من تا این اندازه مهیب به نظر میآید). اگر چهار نفر اینرا اندیشیدهاند و با صدای بلند گفتهاند، میتوانید مطمئن باشید که چهل نفر اندیشیدهاند و چیزی نگفتهاند.
بخش بسیار قابل توجهی از فعالیت من در "وب" برای اثبات درست بودن عقیده و ذهنیتم پیرامون همجنسگرائی بوده و این همیشه باعث شده مخالفان من و کلا آدمای کم اطلاع تر ذهنشون بره به این سمت که بنابر همین فعالیتها و اظهاراتم حتما همجنسگرا هستم. با این حساب من چندان خودمو مقصر نمیدونم که بقیه همچین تصوری ازم داشته باشند و اصلا این آنچنان برام مهم هم نیست. آخه برای جلوگیری از این دید باید هر جا مطلبی نوشتم داد بزنم که من دگر جنسگرا هستم و همجنسگرا نیستم یا به خودم تابلو نصب کنم یا اینکه... دست از مطلب نوشتنهام پیرامون همجنسگرائی بردارم! به جز اینها چندان کاری نمیشه کرد. هر چند به این انتقاد شما(بخصوص بخاطر اینکه اینبار چون شمائی این تصور براش پیش اومده) فکر میکنم و سعی میکنم بیشتر مراقبت کنم تا سوءتفاهم پیش نیاد. در این فروم و کلا در میان کاربران فرهیخته تر کمتر چنین چیزی دیدم و از شما هم انتظار ِ همچین برداشتی نداشتم.
در محیط بیرون از محیط مجازی هم که این مسئله و مشکل چندان مطرح نبوده. البته هر جا درباره این مساله جفنگ بشنوم جوابشونو میدم و بخوبی هم میدم چون جواب همه ایرادهاشونو دارم. و من همیشه به شوخی و برای سر به سر گذاشتن اینو به بعضیا گفتم که همجنسگرام.
نقل قول:حالا بجز این، چقدر دقیق بود؟
راستش با توجه به اینکه در مورد خودم و احساساتم پنهان کار خوبی نیستم انتظارم بیشتر بود و به مراتب کمتر از حد انتظارم به واقعیت نزدیک بود. حتی بدون احتساب اون مورد همجنسگرائی.
در مورد این :
نقل قول:او همچنین به شدت ریسکگریز و نرمخوست تا حدی که من حتی یکبار او را در حال مبارزه برای عقایدش ندیدهام، بلکه ترجیح میدهد زمین مشترکی پیدا بکند و با خصم خود به توافق برسد تا بر او پیروز بشود. این نشان میدهد ضعف او تا اندازهی بسیار زیادی خودخواسته و خودساخته است.
از کجا به چنین نتیجه ای رسیده اید؟ یعنی همچین ذهنیتی از من دارید که برای عقایدم مبارزه نمیکنم؟!
نقل قول:تناقضگوییهای من طی سالیان که کارش از این حرفها گذشته، اما من آن زمان هنوز این پدیده را مشاهده نکرده بودم: مردی که بزرگ شده تا انتظار اهمیت و ارزش به طور پیشفرض را داشته باشد، در جامعهی خود با بیاعتنایی و بیارزشی روبرو میشود. با کمی اندیشهی سطحی به این نتیجه میرسد که اگر جامعه هیچ ارزشی برای او قائل نیست و اهمیتی به او نمیدهد به خاطر بیمار بودن آن جامعه است و تصمیم میگیرد به جامعهی بهتری برود که در آن ارزش بیشتری برای انسانها قائل هستند. آنها که موفق به این کار میشوند اما خیلی زود خودشان را دوباره در همان موقعیت پیدا میکنند. از هر هزار نفر شاید یک نفر آنقدر باهوش باشد که به این نتیجه برسد «شاید من واقعا ارزشی ندارم؟»، ۹۹.۹۹٪ به این نتیجه میرسند که چه میدانم، فرانسه خوب نیست و آمریکا بهتر است، آمریکا خوب نیست کانادا بهتر است، کانادا خوب نیست آلمان بهتر است و ...
من آب پاکی را روی دست هرکس که اینجا قصد مهاجرت دارد بریزم: همهی جای دنیا به طور پیشفرض دارای ارزش صفر مطلق هستید مگر آنکه خلافش را به طور روزمره اثبات بکنید. اگر در جامعهی فعلی ایران قادر به این کار نبودهاید، مطمئن باشید در هیچ جامعهی دیگری هم قادر به آن نخواهید بود. خوب خدا را شکر که از من نرنجیدهاید دوست گرامی.
بله، بیشتر میخواستم استدلالتون رو بدونم. صددرصد تغییر عقیده بخودی خود عیبی نداره. خب فک کنم آزادی و امنیت برای من خیلی مهمه و نمیخوام بخاطر بیان عقاید یا طرز لباس پوشیدن و ظاهرم یا ... امنیتم به خطر بیافته. میخوام خودم باشم، در ایران نمیتونم خودم باشم. شما اینو پیش فرض گرفتی که انگار هرکس میخواد مهاجرت کنه(یا حداقل من) بخاطر اینه که جامعه(بصورت پیش فرض) براش ارزش قائل نیست. که من نشون دادم حداقل یه دلیل دیگه دارم که دلیل مهمی هم هست.
با این شرایط ِ ایران واقعا تعجب آوره که همچین حرفهایی میزنید. لپ کلام اینکه ما ارزش و اینها نخواستیم، کار به کارمان نداشته باشند و برای ما دندان تیز نکنند کافیست.
:e303::e303::e303: