12-03-2013, 11:11 AM
به دنبال بحثی که در تاپیک روابطی جالب از قرآن! در مورد "مساله شر" پیش اومد بد ندیدم در این مورد تاپیک جداگونه ای باز کنم و با دوستان در این خصوص صحبت کنیم.
اول با تعریف شر شروع میکنم :
شر - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
مسئله شر - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اول با تعریف شر شروع میکنم :
شر - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نقل قول:شر در برابر خیر، مفهومی قریب به بداهت است. در فلسفه اخلاق خیر به وجود، وجود مطلوب و لذت؛ و شر به عدم، فقدان کمال و درد و رنج تعریف شده است.[SUP][۱][/SUP]در یک تقسیم بندی متداول، شر را از جهت مصداق به دو دسته تقسیم می کنند:شر اخلاقی و شر طبیعی. شر اخلاقی، شری است که مستقیما در نتیجه عمل ناپسند انسانی به وجود می آید؛ مانند قتل، دزدی، غارت و تجاوز. همچنین زلزله، آتشفشان، سیل، طوفان و امراض لاعلاج نیز نمونه هایی از شرور طبیعی هستند.[SUP][۲][/SUP][SUP][۳][/SUP]لایبنیتس شرور را سه دسته می داند:در ادامه یک بخش از "مساله شر" رو میارم :در تقسیم بندی دیگری، می توان شرور را در چهار گروه جای داد:
- شر اخلاقی یا خطا
- شر طبیعی یا فیزیکی: رنجهایی که بر موجود عاقل و حساس وارد میشوند.
- شر فلسفی یا متافیزیکی: تمام موجودات به جز خدا مصداق این نوع شر هستند، زیرا دارای نقص وجودی می باشند.
- شر اخلاقی یا خطا
- شر طبیعی یا فیزیکی
- شر فلسفی یا متافیزیکی
- شر احساسی یا عاطفی: حالات ناخوشایند روانی که بر اثر برخورد با سه قسم دیگر شرور، بر بشر عارض می شوند؛ همچون درد، رنج، غم و ناکامی.[SUP][۴][/SUP]
مسئله شر - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نقل قول:تقریر اپیکورس
تقریر هیوم
- حالت اول: شر در جهان وجود دارد، چون خدا از وجود شر بی خبر است؛ در این صورت خدا عالم مطلق نیست.
- حالت دوم: شر در جهان وجود دارد، زیرا گرچه خدا از وجود شر باخبر است، اما نمیتواند آن را نابود کند؛ در این صورت خدا قادر مطلق نیست.
- حالت سوم: شر در جهان وجود دارد، در حالی که خدا از وجود شر باخبر و نسبت به دفع آن تواناست؛ در این صورت خدا خیرخواه مطلق نیست.
بیانی استنتاجی از برهان شر براساس کتابی نوشته دیوید هیوم:
- خدا وجود دارد. (فرض اولیه)
- خدا قادر و عالم مطلق است. (تعریف خدا)
- خدا کریم و مهربان مطلق است. (تعریف خدا)
- موجودی که مطلقاً کریم و مهربان باشد با هر بدی و شر مطلقاً مخالف است. (تعریف مهربان مطلق)
- موجودی که مطلقاً کریم و مهربان باشد در صورت اطلاع از وجود شر و توانایی نابود کردن، آن شر را بلافاصله نابود میکند. (نتیجهگیری از گزاره ۴)
- خدا با هر بدی و شر مخالف است. (نتیجهگیری از گزاره ۳ و ۴)
- خدا آنی میتواند شر را به طور کامل نابود کند. (نتیجهگیری از گزاره ۲)
- نتیجه شر و بدی هرچه که باشد خدا میتواند بدون متوسل شدن به شر به آن دست یابد. (نتیجهگیری از گزاره ۲)
- خدا دلیلی برای نابود نکردن شر ندارد. (نتیجهگیری از گزاره ۷٫۱)
- خدا دلیلی برای بلافاصله عمل نکردن ندارد. (نتیجهگیری از گزاره ۵)
- خدا شر را به طور کامل و آنی نابود میکند. (نتیجهگیری از گزاره ۶، ۷٫۲ و ۷٫۳)
- شر وجود داشتهاست، وجود دارد و وجود خواهد داشت. (فرض اولیه)
- گزارههای ۸ و ۹ متناقض هستند. بنابراین یکی از فروض اولیه نادرست هستند. به این معنی که یا خدا وجود ندارد. یا شر وجود ندارد.