نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بحث پیرامون دکتر محمد مصدق و نهضت ملی ایران
#31

Agnostic نوشته: روانشاد کسروی در زمان رضا شاه ترور نشد بلکه در سالهای نزدیک به ملی شدن نفت زمانی که محمدرضا شاه هیچکاره و بیقدرت بود توسط اراذل و اوباش تحت امر آخوند تروریست، نواب صفوی به قتل رسید.
بحث من درباره‌یِ تاریخ نیست. بگویید ببینم چه در زمان رضاشاه و چه بعد از قتل کسروی روشنفکران و توده‌یِ "اسلامستیز" حامی او کجا بودند؟

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#32

من می‌خواهم نظرم را در اینباره را در قالب چند پرسش مطرح بکنم: چگونه است که ما هنوز «دولتی» کردن صنعت نفت را «ملی» کردن آن می‌نامیم و جلوه می‌دهیم؟ و چگونه است که نمی‌توانیم سپردن بزرگترین منبع درآمد اقتصادی این کشور به دست سرکوبگرترین نهاد ِ تاریخ آن را بی‌هیچ هراسی «خیانت» یا دستکم «اشتباهی تاریخی» بنامیم؟ کی در ایران، یا هیچ کجای دیگر جهان «ملت» و «دولت» یکی بوده‌اند؟ و آیا درست نیست که بخش بزرگی از بقای تاریخی جمهوری اسلامی و مقاومت آن در برابر اراده‌ی عمومی و فشار بین‌المللی برآمده از همین شاهراه درآمد نفتی بوده؟ آیا درست نیست که سنت ناپسند گروگان گیری و ظبط اموال خصوصی توسط دولت که بعدها شکل و حالت «مصادره» به خود گرفت و دیدیم که گریبان‌گیر چه کسانی که نشد، از همین «ملی» کردن کذایی صنعت نفت آغاز نشد؟ سود و زیان اقتصادی این تصمیم برای ما چه بوده، چه میزانی از آن درآمد نفتی هزینه‌ی سرکوب مردم ایران و دیگر کشورها شده، چه میزانی از آن به غارت رفته و چه میزانی از آن هدر؟ اگر از شرکت خصوصی مالیاتی معقول می‌گرفتیم و به توافقی متقابل می‌رسیدیم، سود اقتصادی آن بیشتر نبوده؟

آنها که از مصدق قهرمان ملی ساختند یا عوام کم‌سوادی بودند که هرکس با «اینا» نباشد را به مقام خدایی برمی‌کشند، یا چپی‌های معلوم‌الحالی که «ملی» کردن صنایع و به در آوردن آنها از چنگ «بورژوازی بین‌المللی» و افتادنشان به چنگ بورژوازی ملی را پیشرفت تلقی می‌کنند. دولت در این ملک بلاخیز بیش از هر نهاد دیگری مردم را سرکوب کرده، به بندگی کشیده و آزار داده، هرچه ثروت و قدرت بیشتر از اختیار آن خارج بشود بهتر است و تصمیم در جهت عکس این روند اشتباه خواهد بود. وظیفه‌ی یک دولت معمولی(و تا رسیدن به دولتی ایده‌آل)حفظ امنیت عموم مردم است تا بتوانند با آزادی و آرامش در فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که دوست دارند مشارکت بکنند، نه تصاحب اموال مردم و زدن سند آنها به نام خودش.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#33

Ouroboros نوشته: چگونه است که ما هنوز «دولتی» کردن صنعت نفت را «ملی» کردن آن می‌نامیم و جلوه می‌دهیم؟ و چگونه است که نمی‌توانیم سپردن بزرگترین منبع درآمد اقتصادی این کشور به دست سرکوبگرترین نهاد ِ تاریخ آن را بی‌هیچ هراسی «خیانت» یا دستکم «اشتباهی تاریخی» بنامیم؟

E41fE00e:e420:


Ouroboros نوشته: اگر از شرکت خصوصی مالیاتی معقول می‌گرفتیم و به توافقی متقابل می‌رسیدیم، سود اقتصادی آن بیشتر نبوده؟

E41f:e420:E00e


Ouroboros نوشته: آنها که از مصدق قهرمان ملی ساختند یا عوام کم‌سوادی بودند که هرکس با «اینا» نباشد را به مقام خدایی برمی‌کشند، یا چپی‌های معلوم‌الحالی که «ملی» کردن صنایع و به در آوردن آنها از چنگ «بورژوازی بین‌المللی» و افتادنشان به چنگ بورژوازی ملی را پیشرفت تلقی می‌کنند.

:e303:E032E306


Ouroboros نوشته: دولت در این ملک بلاخیز بیش از هر نهاد دیگری مردم را سرکوب کرده، به بندگی کشیده و آزار داده، هرچه ثروت و قدرت بیشتر از اختیار آن خارج بشود بهتر است و تصمیم در جهت عکس این روند اشتباه خواهد بود.

E41f


Ouroboros نوشته: وظیفه‌ی یک دولت معمولی(و تا رسیدن به دولتی ایده‌آل)حفظ امنیت عموم مردم است تا بتوانند با آزادی و آرامش در فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که دوست دارند مشارکت بکنند، نه تصاحب اموال مردم و زدن سند آنها به نام خودش.

E032

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#34

Ouroboros نوشته: من می‌خواهم نظرم را در اینباره را در قالب چند پرسش مطرح بکنم: چگونه است که ما هنوز «دولتی» کردن صنعت نفت را «ملی» کردن آن می‌نامیم و جلوه می‌دهیم؟ و چگونه است که نمی‌توانیم سپردن بزرگترین منبع درآمد اقتصادی این کشور به دست سرکوبگرترین نهاد ِ تاریخ آن را بی‌هیچ هراسی «خیانت» یا دستکم «اشتباهی تاریخی» بنامیم؟ کی در ایران، یا هیچ کجای دیگر جهان «ملت» و «دولت» یکی بوده‌اند؟ و آیا درست نیست که بخش بزرگی از بقای تاریخی جمهوری اسلامی و مقاومت آن در برابر اراده‌ی عمومی و فشار بین‌المللی برآمده از همین شاهراه درآمد نفتی بوده؟ آیا درست نیست که سنت ناپسند گروگان گیری و ظبط اموال خصوصی توسط دولت که بعدها شکل و حالت «مصادره» به خود گرفت و دیدیم که گریبان‌گیر چه کسانی که نشد، از همین «ملی» کردن کذایی صنعت نفت آغاز نشد؟ سود و زیان اقتصادی این تصمیم برای ما چه بوده، چه میزانی از آن درآمد نفتی هزینه‌ی سرکوب مردم ایران و دیگر کشورها شده، چه میزانی از آن به غارت رفته و چه میزانی از آن هدر؟ اگر از شرکت خصوصی مالیاتی معقول می‌گرفتیم و به توافقی متقابل می‌رسیدیم، سود اقتصادی آن بیشتر نبوده؟

آنها که از مصدق قهرمان ملی ساختند یا عوام کم‌سوادی بودند که هرکس با «اینا» نباشد را به مقام خدایی برمی‌کشند، یا چپی‌های معلوم‌الحالی که «ملی» کردن صنایع و به در آوردن آنها از چنگ «بورژوازی بین‌المللی» و افتادنشان به چنگ بورژوازی ملی را پیشرفت تلقی می‌کنند. دولت در این ملک بلاخیز بیش از هر نهاد دیگری مردم را سرکوب کرده، به بندگی کشیده و آزار داده، هرچه ثروت و قدرت بیشتر از اختیار آن خارج بشود بهتر است و تصمیم در جهت عکس این روند اشتباه خواهد بود. وظیفه‌ی یک دولت معمولی(و تا رسیدن به دولتی ایده‌آل)حفظ امنیت عموم مردم است تا بتوانند با آزادی و آرامش در فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که دوست دارند مشارکت بکنند، نه تصاحب اموال مردم و زدن سند آنها به نام خودش.

خوب تفاوتش چه بود امیر جان؟ مقصودم این‌ست که: مگر نه این‌ست که مالیات باز هم به جیب دولت ریخته می‌شود. مشخص است که هرگونه تقسیم ثروتی از منبع
ثروت چگالی مثل نفت که استخراج آن به تکنولوژی و تخصص نیاز دارد تنها از کانال دولت ممکن است؟

مقصودت از دولت، دولت-ملت مدرن است؟ البته چه تمرکز قدرت و چه مدرنازیسون در ایران بسیار بد بود. ولی آیا راه دیگری هم بود؟
همینطور من شدیدا کنجکاوم نظرت کنونی‌ات را درباره‌یِ ساخت هویت ملی ایرانی بدانم. آیا آنرا کاملن اشتباه و غیرارگانیک میدانی؟

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#35

Russell نوشته: خوب تفاوتش چه بود امیر جان؟ مقصودم این‌ست که: مگر نه این‌ست که مالیات باز هم به جیب دولت ریخته می‌شود. مشخص است که هرگونه تقسیم ثروتی از منبع
ثروت چگالی مثل نفت که استخراج آن به تکنولوژی و تخصص نیاز دارد تنها از کانال دولت ممکن است؟

مقصودت از دولت، دولت-ملت مدرن است؟ البته چه تمرکز قدرت و چه مدرنازیسون در ایران بسیار بد بود. ولی آیا راه دیگری هم بود؟
همینطور من شدیدا کنجکاوم نظرت کنونی‌ات را درباره‌یِ ساخت هویت ملی ایرانی بدانم. آیا آنرا کاملن اشتباه و غیرارگانیک میدانی؟

در کل مالیات باری‌ست سنگین بر دوش مردم، و دولت را از نماینده‌ی پروردگار بر زمین و یا تجلی اراده‌ی ملی، تبدیل به ماشینی ناکارآمد از بوروکرات‌های میانه‌حال می‌کند که حقوقشان را از من و شما می‌گیرند و غلط می‌کنند بخواهند به جان و مال و ناموس مردم دست درازی بکنند. تفاوت مالیات معقول(مثلا ۱۰٪)از شرکت خارجی گرفتن به بریز و بگیر و ببر توده‌ای-سوسیالیستی حداقل در این بود که دولت اختیار مطلق و حق «مالکیت» پیدا نمی‌کرد.

من نظرم اینست که(الله اکبر!)مدیریت اروپایی برای بشر غیراروپایی بهتر است از مدیریت بومی، بنگرید به جهان عرب تحت حاکمیت امپراتوری بریتانیا، و مقایسه بکنید با جهان عرب در زمان حاضر. من همچنین معتقدم که ثروت تولید می‌شود نه بهره‌برداری، و صرف اینکه شما کالایی دارید که خریدار دارد به این معنی نیست که شما به راستی ارزشی آفریده‌اید، پس نادیده گرفتن «ثروت» نفتی بهتر است از تلاش برای تقسیم آن. نیم‌نگاهی به وضع خاورمیانه، آفریقا و تا اندازه‌ای کمتر آمریکای جنوبی در من این احساس را پدید می‌آورد که بازگشت به کلنلیانیسم امروز اقدامی «انسان‌دوستانه» خواهد بود. همانطورکه ما داعش را نیاز داشتیم تا بهمان یادآوری بکنند که سر بریدن روشی نوع‌دوستانه، سریع و منصفانه برای کشتن محکومان به مرگ محسوب می‌شده، امثال خمینی و موگابه و پل پات هم به من چیزهایی یاد داده‌اند.

بله منظورم دولت-ملت مدرن است، اما دال‌های «ملت» و «دولت» در ذهن ایرانی معنای دیگری دارند. ولو آنکه دولت تجلی «روح ملی» یک جامعه باشد باز نمایندگی آن بحث دیگری‌ست.

روش دیگری که می‌شد این کار را کرد یکی راه کم‌دردسری بود که باقی کشورهای خاورمیانه آنرا طی کردند.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#36

Ouroboros نوشته: من می‌خواهم نظرم را در اینباره را در قالب چند پرسش مطرح بکنم: چگونه است که ما هنوز «دولتی» کردن صنعت نفت را «ملی» کردن آن می‌نامیم و جلوه می‌دهیم؟ و چگونه است که نمی‌توانیم سپردن بزرگترین منبع درآمد اقتصادی این کشور به دست سرکوبگرترین نهاد ِ تاریخ آن را بی‌هیچ هراسی «خیانت» یا دستکم «اشتباهی تاریخی» بنامیم؟ کی در ایران، یا هیچ کجای دیگر جهان «ملت» و «دولت» یکی بوده‌اند؟ و آیا درست نیست که بخش بزرگی از بقای تاریخی جمهوری اسلامی و مقاومت آن در برابر اراده‌ی عمومی و فشار بین‌المللی برآمده از همین شاهراه درآمد نفتی بوده؟ آیا درست نیست که سنت ناپسند گروگان گیری و ظبط اموال خصوصی توسط دولت که بعدها شکل و حالت «مصادره» به خود گرفت و دیدیم که گریبان‌گیر چه کسانی که نشد، از همین «ملی» کردن کذایی صنعت نفت آغاز نشد؟ سود و زیان اقتصادی این تصمیم برای ما چه بوده، چه میزانی از آن درآمد نفتی هزینه‌ی سرکوب مردم ایران و دیگر کشورها شده، چه میزانی از آن به غارت رفته و چه میزانی از آن هدر؟ اگر از شرکت خصوصی مالیاتی معقول می‌گرفتیم و به توافقی متقابل می‌رسیدیم، سود اقتصادی آن بیشتر نبوده؟

آنها که از مصدق قهرمان ملی ساختند یا عوام کم‌سوادی بودند که هرکس با «اینا» نباشد را به مقام خدایی برمی‌کشند، یا چپی‌های معلوم‌الحالی که «ملی» کردن صنایع و به در آوردن آنها از چنگ «بورژوازی بین‌المللی» و افتادنشان به چنگ بورژوازی ملی را پیشرفت تلقی می‌کنند. دولت در این ملک بلاخیز بیش از هر نهاد دیگری مردم را سرکوب کرده، به بندگی کشیده و آزار داده، هرچه ثروت و قدرت بیشتر از اختیار آن خارج بشود بهتر است و تصمیم در جهت عکس این روند اشتباه خواهد بود. وظیفه‌ی یک دولت معمولی(و تا رسیدن به دولتی ایده‌آل)حفظ امنیت عموم مردم است تا بتوانند با آزادی و آرامش در فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که دوست دارند مشارکت بکنند، نه تصاحب اموال مردم و زدن سند آنها به نام خودش.
واپسین ویرایش O

E40c

میان غارتِ اموالِ ملی توسط بیگانگان ِ خارجی و تعلق ِ سددرسدی ِ آن به ملت، رفتن‌اش به جیب یک
دولتِ داخلی، یک پیشرفت محسوب می‌شود.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ
#37

Dariush نوشته: میان غارتِ اموالِ ملی توسط بیگانگان ِ خارجی و تعلق ِ سددرسدی ِ آن به ملت، رفتن‌اش به جیب یک
دولتِ داخلی، یک پیشرفت محسوب می‌شود.

«پیشرفت» در تناسب با کدام هدف غایی در فضای خالی؟ هدف ایده‌آل من رفتن پول نفت به جیب «ملت» نیست، رفتن آن به جیب کسانی‌ست که از آن برای انجام کاری مثبت استفاده می‌کنند.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#38

Ouroboros نوشته: «پیشرفت» در تناسب با کدام هدف غایی در فضای خالی؟ هدف ایده‌آل من رفتن پول نفت به جیب «ملت» نیست،
در این پست، یک سری نشانی در مورد آن هست:

Ouroboros نوشته: من می‌خواهم نظرم را در اینباره را در قالب چند پرسش مطرح بکنم: چگونه است که ما هنوز «دولتی» کردن صنعت نفت را «ملی» کردن آن می‌نامیم و جلوه می‌دهیم؟ و چگونه است که نمی‌توانیم سپردن بزرگترین منبع درآمد اقتصادی این کشور به دست سرکوبگرترین نهاد ِ تاریخ آن را بی‌هیچ هراسی «خیانت» یا دستکم «اشتباهی تاریخی» بنامیم؟ کی در ایران، یا هیچ کجای دیگر جهان «ملت» و «دولت» یکی بوده‌اند؟ و آیا درست نیست که بخش بزرگی از بقای تاریخی جمهوری اسلامی و مقاومت آن در برابر اراده‌ی عمومی و فشار بین‌المللی برآمده از همین شاهراه درآمد نفتی بوده؟ آیا درست نیست که سنت ناپسند گروگان گیری و ظبط اموال خصوصی توسط دولت که بعدها شکل و حالت «مصادره» به خود گرفت و دیدیم که گریبان‌گیر چه کسانی که نشد، از همین «ملی» کردن کذایی صنعت نفت آغاز نشد؟ سود و زیان اقتصادی این تصمیم برای ما چه بوده، چه میزانی از آن درآمد نفتی هزینه‌ی سرکوب مردم ایران و دیگر کشورها شده، چه میزانی از آن به غارت رفته و چه میزانی از آن هدر؟ اگر از شرکت خصوصی مالیاتی معقول می‌گرفتیم و به توافقی متقابل می‌رسیدیم، سود اقتصادی آن بیشتر نبوده؟

آنها که از مصدق قهرمان ملی ساختند یا عوام کم‌سوادی بودند که هرکس با «اینا» نباشد را به مقام خدایی برمی‌کشند، یا چپی‌های معلوم‌الحالی که «ملی» کردن صنایع و به در آوردن آنها از چنگ «بورژوازی بین‌المللی» و افتادنشان به چنگ بورژوازی ملی را پیشرفت تلقی می‌کنند. دولت در این ملک بلاخیز بیش از هر نهاد دیگری مردم را سرکوب کرده، به بندگی کشیده و آزار داده، هرچه ثروت و قدرت بیشتر از اختیار آن خارج بشود بهتر است و تصمیم در جهت عکس این روند اشتباه خواهد بود. وظیفه‌ی یک دولت معمولی(و تا رسیدن به دولتی ایده‌آل)حفظ امنیت عموم مردم است تا بتوانند با آزادی و آرامش در فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که دوست دارند مشارکت بکنند، نه تصاحب اموال مردم و زدن سند آنها به نام خودش.
واپسین ویرایش Ouroboro

نقل قول:رفتن آن به جیب کسانی‌ست که از آن برای انجام کاری مثبت استفاده می‌کنند.

خب این باز می‌شود اینکه آیا پولِ نفتِ رفته درونِ جیب دولت مصدق، در راه انجام کارهایی درست بوده یا خیر؟
یعنی موجب فساد دولتی را موجب شده؟

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ
#39

Ouroboros نوشته: من و شما که (احتراما) یک مشت آدم فاسد و بی‌بته هستیم. من باور بفرمایید که گاهی می‌اندیشم حتی اگر در جامعه‌ای سالم و حسابی به دنیا می‌آمدم باز به همین منجلاب می‌افتادم و می‌رفتم سراغ زن مردم، فقط در آن جامعه مرا به خیابان می‌کشاندند و زنده می‌سوزاندند، در این جامعه من مورد حسرت و تشویق و تقلید قرار می‌گیرم. شما هم مثل من.

آدمهای حسابی، آدمهای مسئولیت‌پذیر، شریف، غیرتمند، محترم، مومن و ... در یک کلام کسانی که شما دلتان می‌خواهد عضو گروه‌تان باشند و عضو گروهشان باشید، نمادها و مناسک بسیار سفت و سختی برای تثبیت پایبندی شما به اصول گروهشان تعیین می‌کنند. ده‌ها مانع بر سر راه ورود شما قرار می‌دهند زیرا نمی‌خواهند هیچکس که به گروه حقیقتا و صادقانه پایبند نیست در آن عضو باشد. برای عضویت در اسلام، در جامعه‌ای مسلمان، در بعدی تاریخی، شما باید نماز بخوانید، روزه بگیرید، از یکسری غذاها همیشه پرهیز بکنید، یک جور خاصی لباس بپوشید، یکسری رفتارهای مشخص را انجام بدهید و خلاصه آداب و مناسکی را رعایت بکنید که برای یک آدم معمولی و بی‌علاقه به عضویت در گروه «مسلمانان» بسیار دشوار است. برای «ایرانی بودن» اما شما کافی‌ست در یک منطقه‌ی جغرافیایی خاصی از یک والدین خاصی متولد شده باشید. اکنون سوال: کدامیک از این دو هویت، پیوندهای قوی‌تری میان اعضای خود می‌سازد؟

از جانب خودت حرف بزن E105
اما جدا از شوخی من خودم گمان میکنم انسان چندان بدی نیستم و همواره هم بطرف انسان‌هایِ خوب جذب می‌شوم، البته در مورد خودت نمیدانم چرا جذبت شدم.
ولی درباره‌یِ ما، یا من اشتباه میکنم یا شما !!

درباره‌یِ ایران، من گمان میکنم مفهوم ملت ایراد چندانی ندارد و مشکل این است که این محدوده‌یِ جغرفیایی نباید بی‌معنی باشد و احتمالا همین امپراتوری‌گرایی ایرانیان بوده که این بلا را سر مرز‌هایِ آن آورده.جدا از پیوند خونی، وقتی دو خانواده پدر و مادرشان را در یک خاک دفن کنند دیگر آن منطقه‌یِ جغرافیایی چندان هم «جغرافیایی» نیست و می‌تواند ارزش خون دادن و خون ریختن را داشته باشد.

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#40

امیر، آیا متوجه هستید که من پیرامون ِاین موضوعات ِ مطروحه از جانب شما،
پیرامون مدرنیته، دین و غیره، سخت دچار بازاندیشی و تامل شده‌ام؟ فقط نمی‌دانم
بحث را از کجا با شما آغاز کنم!
E402

پ.ن: تمام این پست‌ها به زودی به جستاری نو منتقل خواهند شد.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 3 مهمان