امید نوشته: بعد از قرارهای اول پشت تلفن موضوع را سکسی کردم و دیدم تمایل زیادی به سکس با من نشان میدهد، همین باعث شد من او را فتح شده ببینم. در قرار بعدی (بعد از سکس تلفنی) میخواستم با لب شروع کنم و در قرارهای بعدی به سرعت دوز ارتباط جنسی را افزایش بدهم. (چون میگفت از مردهای بکن دررو متنفر است، من باید تا حد ممکن خودم را «بازیکن» نشان نمیدادم) بله به او ابراز علاقه کردم، اما نه زیاد. جملاتی مشابه خیلی ازت خوشم میاد و سینه هات از سینه های دخترهای دیگه خوشگل تر بودن و ... بود. تمایل شدیدی هم داشت که یکی سینه های او را بلسید و یکی از کُسلیسیهای من برای فرار از افراط در بازی همین بود که به خوردن سینههای او تمایل افراطی نشان میدادم. (البته در واقعیت هم مثل سگ برای آن سینهها له له میزدم) دختر کذایی هم بسیار بسیار جوان و 17 ساله بود. با دوست پسر بی پدر مادر هم به مدت یک سال رابطه داشته است. اینها را که میگویم کلهام داغ میشود... کُسکش بیپدر مادر. اگر دوست پسرش دست من میفتاد تکه پارهاش میکردم، حقیقتا حاضر بودم برای رسیدن به آن دختر خون براه بیاندازم.
من فکر میکنم بتا بازی که دختر رو علاقه مند بکنه ابراز علاقی"رمانتیک" تر هست،یعنی اگر به خود دختر، شخصیتش و از این جور چیزها ابراز علاقه بکنید خیلی بتابازی موثر تر و موفق تری هست تا اینکه صرفا از یک سری از ویژگی هاش(مخصوصا جنسی) تعریف بکنید.
دختری که فکر بکنه واقعا دوسش دارید خیلی راحت تر وارد فاز بدنی-جنسی با شما میشه،در صورتی که هر کسی ممکنه از ویژگی های جنسیش خوش بیاد ولی هرکسی برای خودش ازش خوشش نمیاد(اینها لزوما به این معنا نیست که واقعا چنین جسی در شما باید موجود باشه،وانمود کردنشه م کفایت میکنه)
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-