12-06-2012, 07:50 PM
ببینید گرامی:
آلمان و ژاپن را نمیتوان با موقعیت و وضعیت کشورهای خاور میانه مقایسه کرد.مردم ما چندین گام عقب تر هستند و پیشینه ای دارند که نمیتوان به عکس العمل هایشان در برابر این گونه مسائل اعتماد کرد.
ضمن اینکه موقعیت ایران برای امریکا و هر قدرت دیگر یموقعیتی خاص است و هزینه ی بیشتری بابت نگاه داری آن میدهد و به راحتی از آن عبور نمیکند و ان را باکسی تقسیم نمیند حتی مردم ان کشور.
پس حسن نیت امریکا را با اینگونه مثال ها نمیتوان بیان کرد.شما باید ظرف و مظروف خود را در نظر بگیرید و تحلیلتان از موقعیت کشور را باتوجه به موقعیت و وضعیت خودتان انجام دهید.پر واضح است که عکس العمل آمریکا نسبت به هر موقعیتی متفاوت است و اصولا با این موارد نمیتوان کشور را به دستاقای پلیس داد!!
ضمنا بررسی رفتار اجتماعی و سیاسی مردم یک کشور با داده های آماری بیان نمیشود .شما باید به پیشینه ی رفتار مردم در موقعیت های مشابه بپردازید.تاریخ ایران از این بابت بسیار کمک میکند و نه تنها تاریخ ایران که تاریخ و رفتار شناسی کشورهایی با موقعیت مشابه مردم این کشور.
نمونه اش انقلاب 57.چه تحلیلی دارید؟آیا تمامی ایراد ها به گردن شاه وخمینی بود؟مردم اینجا هیچ گونه نقشی نداشتند؟رفلکس مردم نسبت به تحولات کشور هوشیارانه بود؟پ
اگر من میگویم بافت جامعه قبیله ایست به یاد قبایل سرخ پوستی نیفتید مهر بد جان.بافت قبیله ای از منظر جامعه شناسی تعریف دیگر ی دارد.
ویژگی اصلی ساختار فرهنگی این جامعه چنین است که انسان به تبع طرز تلقی اش از جهان قادر به اصلاح نهاد های اجتماعی خود نیست,نهاد ها را اصلاح ناپذیر میداند و خود را توانا به تغییرات در درون نظام های اجتماعی نمی بیند.
شما به خودتان نگاه نکنید.
کافیست چند ساعت بین این مردم وقت بگذرانید خواهید دید که چه راحت با محیط اجبار جامعه شان خو گرفته اند و از مقابله با ان عاجزند.با این مردم به جنگ استعمار میروید؟
به این اندیشه ها به دنبال استقلالید؟
مردم تهران را ملاک قرار می دهید؟مردم پایین نشین که در فکر نان شبند و بالا نشین ها یی که به فکر راحتی های خود اند؟اینها حتی نتوانسته اند بین این دوقطب شهرشان پل بزنند به این امید آمریکا را دعوت میکنید؟
وجود ج.ا باعث شد تا مردم اندکی به خود ایند.فکر کنند.تکان بخورند.به فکر نفتشان بیفتند به فکر اقتصاد مریضشان بیفتند و به فکر این بیفتند که ان بالا ها در مسند حکومت چه کسی چه میکند.
پس خودشان باید به مرحله ی ایجاد تغییر برسند نه ناجی غریبه
آمریکا به هر کسی هر چیزی داد خودشان گرفتند .پس ما هم بنا به موقعیتمان استراتژی دیگر یبرگزینیم و نه به امید دادنی های دیگران گردن کج کنیم.
مردمی که هنوز وقتی در مورد دینشان صحبت میکنی محکم گوششان را میگیرند و وقتی در مرحله ی اول وامانده اند با مینی ژوپ و فرانسوی سخن گفتن متمدن نمیشوند.
ضمنا میهن دوستی به پارسی سخن گفتن نیست که برای آزادی کشور از هر بندی خصوصا جهالت تلاش کردن مقدس است.
آلمان و ژاپن را نمیتوان با موقعیت و وضعیت کشورهای خاور میانه مقایسه کرد.مردم ما چندین گام عقب تر هستند و پیشینه ای دارند که نمیتوان به عکس العمل هایشان در برابر این گونه مسائل اعتماد کرد.
ضمن اینکه موقعیت ایران برای امریکا و هر قدرت دیگر یموقعیتی خاص است و هزینه ی بیشتری بابت نگاه داری آن میدهد و به راحتی از آن عبور نمیکند و ان را باکسی تقسیم نمیند حتی مردم ان کشور.
پس حسن نیت امریکا را با اینگونه مثال ها نمیتوان بیان کرد.شما باید ظرف و مظروف خود را در نظر بگیرید و تحلیلتان از موقعیت کشور را باتوجه به موقعیت و وضعیت خودتان انجام دهید.پر واضح است که عکس العمل آمریکا نسبت به هر موقعیتی متفاوت است و اصولا با این موارد نمیتوان کشور را به دستاقای پلیس داد!!
ضمنا بررسی رفتار اجتماعی و سیاسی مردم یک کشور با داده های آماری بیان نمیشود .شما باید به پیشینه ی رفتار مردم در موقعیت های مشابه بپردازید.تاریخ ایران از این بابت بسیار کمک میکند و نه تنها تاریخ ایران که تاریخ و رفتار شناسی کشورهایی با موقعیت مشابه مردم این کشور.
نمونه اش انقلاب 57.چه تحلیلی دارید؟آیا تمامی ایراد ها به گردن شاه وخمینی بود؟مردم اینجا هیچ گونه نقشی نداشتند؟رفلکس مردم نسبت به تحولات کشور هوشیارانه بود؟پ
اگر من میگویم بافت جامعه قبیله ایست به یاد قبایل سرخ پوستی نیفتید مهر بد جان.بافت قبیله ای از منظر جامعه شناسی تعریف دیگر ی دارد.
ویژگی اصلی ساختار فرهنگی این جامعه چنین است که انسان به تبع طرز تلقی اش از جهان قادر به اصلاح نهاد های اجتماعی خود نیست,نهاد ها را اصلاح ناپذیر میداند و خود را توانا به تغییرات در درون نظام های اجتماعی نمی بیند.
شما به خودتان نگاه نکنید.
کافیست چند ساعت بین این مردم وقت بگذرانید خواهید دید که چه راحت با محیط اجبار جامعه شان خو گرفته اند و از مقابله با ان عاجزند.با این مردم به جنگ استعمار میروید؟
به این اندیشه ها به دنبال استقلالید؟
مردم تهران را ملاک قرار می دهید؟مردم پایین نشین که در فکر نان شبند و بالا نشین ها یی که به فکر راحتی های خود اند؟اینها حتی نتوانسته اند بین این دوقطب شهرشان پل بزنند به این امید آمریکا را دعوت میکنید؟
نقل قول:خوب کسی که افسار را گرفته میخواهد آخوند زاده ایران باشد، میخواهد نباشد، چه دگرسانیای به حال ما میکند؟افسار به دست هر کس باشد وضعیت همین است.به دنبال دگر گونی در خودمان باشیم
دو اینکه، آن کسی که از آمریکا "افسار" بدست میگیرد، در فرهنگ آمریکا بزرگ و شده و سگش میارزد به آخوند حجره! ما هم تنها چیزیکه نیاز داریم اندکی آزادی است تا بتوانیم در یک اِسپاش (فضای) کمابیش آزاد دست به فرهنگسازی زده و خردگرایی را بگسترانیم، بی آنکه پیوسته نگران کشته شدن و .. باشیم.
که این را آمریکا دیدهایم به آلمان داده، به ژاپن داده، به افغنانستان داده، پس چرا به ما ندهد؟
وجود ج.ا باعث شد تا مردم اندکی به خود ایند.فکر کنند.تکان بخورند.به فکر نفتشان بیفتند به فکر اقتصاد مریضشان بیفتند و به فکر این بیفتند که ان بالا ها در مسند حکومت چه کسی چه میکند.
پس خودشان باید به مرحله ی ایجاد تغییر برسند نه ناجی غریبه
آمریکا به هر کسی هر چیزی داد خودشان گرفتند .پس ما هم بنا به موقعیتمان استراتژی دیگر یبرگزینیم و نه به امید دادنی های دیگران گردن کج کنیم.
نقل قول:من که نگرفتم چه شد؟ مینیژوپ و فرانسوی سخن گفتن و .. هم از رویکرد همواره آزاد ایرانیان به غرب ریشه گرفته بود که بسیار همببخشید دوست گرامی من این ازادی و روشن اندیشی را به اینجا میسپارم:e140:
زیباست، اگر اندکی زمان میگذشت کم کم فرهنگ باستانی خودمان را هم با آن درآمیخته و یک فرهنگ درست و زیبای ایرانی میساختیم.
مردمی که هنوز وقتی در مورد دینشان صحبت میکنی محکم گوششان را میگیرند و وقتی در مرحله ی اول وامانده اند با مینی ژوپ و فرانسوی سخن گفتن متمدن نمیشوند.
ضمنا میهن دوستی به پارسی سخن گفتن نیست که برای آزادی کشور از هر بندی خصوصا جهالت تلاش کردن مقدس است.