نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آیا زامبی فلسفی می‌تواند وجود داشته‌ باشد؟
#11

Unknown نوشته: @مهربد: ممنون که یک تاپیک تازه برای این گفتگو اختصاص دادید، اما روح از کجا سروکله اش پیدا شد؟!

هر چه میخواهید بگویید بکنم؛ خودآگاهی ولی همان روان یا روح است. واژه پارسی آن "روان"
فرگشت درستی داشته و در گذشته به چیزی نامادی می‌نمارده، امروز به چیزی مادی یا همان Psyche.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#12

Mehrbod نوشته: خودآگاهی ولی همان روان یا روح است.

بهتر بود این جُستار را با جُستار "خودآگاهی" در هم میامیختید !
چراکه "روح" (روان) با "خودآگاهی" یکسان نیست ؛ خودآگاهی به
مانک (معنی) پدیده ایست (فنومن) که جاندار ، خود را در جایگاه
یک باشنده بازشناسد ! ( همان آزمون آیینه ؛ mirror test )
برای نمونه نوزاد هومن تا چند ماهگی "خودآگاهی" ندارد ؛ ولی آیا
"روح" هم ندارد ؟
--
ولی پاسخ به پرسش آغازین [B]![/B]

1- اگر زامبی را باشنده ی بی جان ولی کنشگر بدانیم :
نه ؛ زامبی یک باشنده ی ویری بی همتاست! (موجود ذهنی محض)
در فربود میلیون ها گره ی نورونی که در مغز با یکدیگر در پیوندند ؛
(سیناپس ها و ... که از دید افمارش نیز آن را به ماتریکس و تورواره ی
نورونی به سان کرده اند) ، یک چرخه ی انرژتیک کهربایی را پدید می آورند
که همان "روان" است !
زمانیکه که این چرخه ی انرژی گسسته شود مانند این است که من در ماشین
سوییچ را بچرخانیم ؛ چون پیوند میان باتری و موتور را گسسته ام ماشین بی جان
می شود ؛ پس چون زامبی "روان" ندارد "جان"هم ندارد !

2- اگر زامبی را یک باشنده ی جاندار ولی تهی از خودآگاهی بدانیم :
آری ؛ روشن است که در این کرانمایی (تعریف) چنین باشنده ای از دید مادی "محال" نیست !
پاسخ
#13

Alice نوشته: 1- اگر زامبی را باشنده ی بی جان ولی کنشگر بدانیم :
نه ؛ زامبی یک باشنده ی ویری بی همتاست! (موجود ذهنی محض)
در فربود میلیون ها گره ی نورونی که در مغز با یکدیگر در پیوندند ؛
(سیناپس ها و ... که از دید افمارش نیز آن را به ماتریکس و تورواره ی
نورونی به سان کرده اند) ، یک چرخه ی انرژتیک کهربایی را پدید می آورند
که همان "روان" است !
زمانیکه که این چرخه ی انرژی گسسته شود مانند این است که من در ماشین
سوییچ را بچرخانیم ؛ چون پیوند میان باتری و موتور را گسسته ام ماشین بی جان
می شود ؛ پس چون زامبی "روان" ندارد "جان"هم ندارد !

2- اگر زامبی را یک باشنده ی جاندار ولی تهی از خودآگاهی بدانیم :
آری ؛ روشن است که در این کرانمایی (تعریف) چنین باشنده ای از دید مادی "محال" نیست !
1. «جان» چیست؟

2. توجه دارید که ساختار مغز زامبی الزاما مانند ما نیست، شاید اصلا با مدارهای الکترونیکی کار می‌کند.
پاسخ
#14

Mehrbod نوشته: هر چه میخواهید بگویید بکنم؛ خودآگاهی ولی همان روان یا روح است. واژه پارسی آن "روان"
فرگشت درستی داشته و در گذشته به چیزی نامادی می‌نمارده، امروز به چیزی مادی یا همان Psyche.
به نظر من «آیا زامبی فلسفی می‌تواند وجود داشته‌باشد؟» مناسب است. سپاس.
پاسخ
#15

زامبی فلسفی ؟!!!!!!!!!!!

زامبی راستکیش توی مملکت خودمون تا دلتون بخواد وجود داره ! این یکیش :

[ATTACH=CONFIG]1208[/ATTACH]


فایل‌های پیوست
.jpg n00098968-b.jpg اندازه 4.24 KB  تعداد دانلود: 134

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#16

Unknown نوشته: . «جان» چیست؟


در باستان روح و امروزه روان ؛ همانا مایه ی زندگانی هر باشنده ای است !
این زندگانی با زیستمندی (حیات) دگرسان است ! در باستان می دیدند که هرکس می میرد نخست واپسین دَمی از
دهانش بیرون می اید و می میرد ؛ می گفتند روح او (که از ریح به چم باد می اید) از کالبد تنش بیرون رفت و جان سپرد ؛
امروزه هر باشنده که روان (برگرفته از پارسی کهن اوروان) داشته باشند را دارای "جان" می خوانیم !

Unknown نوشته: . توجه دارید که ساختار مغز زامبی الزاما مانند ما نیست، شاید اصلا با مدارهای الکترونیکی کار می‌کند.

این وابسته به کرانمایی "زامبی" است ؛ چون تاکنون (دستکم من) چندین کرانمایی* گوناگون از این باشنده شنیده ام ،
برای ساماندهی به گفتمان بسنده است تا زامبی را کرانمایی کنید !

* فهرستی از ویژگی ها و کارکردهای زامبی را بنویسید !

properties
methods

نقل قول:مفهوم زامبی به نظر من بیشتر از همه در بحثهای هوش مصنوعی اهمیت دارد. مثلا اگر ما یک کامپیوتری بسازیم که دقیقا مانند انسان رفتار می‌کند، آیا الزاما دارای ذهنی مانند انسان است؟


ما هتا نمی دانیم که ویر (ذهن) شما به سان ویر من است یا نه ؛ برای نمونه ما نمی دانیم که شما
رنگ ها را همانگونه که من در ویر خود می بینم می بینید ؟ ولی از روی سنجه ی آروین (بصورت تجربی)
تنها میدانم که می بینید و آن را همسنج با فربود (همسان با واقعیت) بازمی شناسید !
به زبان ساده تر آنکه ویر درونی اش با فربود بیرونی سازگارتر باشد شانس بقای بیشتری پیدا می کند ؛
نمونه برای دریافت بهتر :
من در هنگام تراگذشتن (عبور کردن) از خیابان ، تندای ماشین ها و دورای آن با خودم را نمی توانم به خوبی
داده پردازی کنم ؛ پس در گزینش طبیعی زیر ماشین له می شوم و می میرم ؛ ولی شما که داده پردازی بهتر
و ویر سازگارتری با فربود دارید بسادگی تندای خودروها را در نگر می گیرید و از خیابان ترا میگذرید و برمیمانید (باقی میمانید)
بر این پایه ما نمی دانیم که این کامپیوتر در ویر خود چه چیزی می بیند ؛ تنها سنجه ی آروین گواه این است که آنان
می بینند و چه بسا بهتر از ما هم داده پردازی می کنند ؛ مانند هال در اُدیسه ی فضایی (استنلی کوبریک) !
پاسخ
#17

بامپ! باقی دوستان در این مورد چه فکر می‌کنند؟
پاسخ
#18

Unknown نوشته: بامپ! باقی دوستان در این مورد چه فکر می‌کنند؟

سوال در نهایت به وجود داشتن یا نداشتن بی‌ربط است و بیشتر معطوف است به امکان اثبات یا عدم اثبات این وجود. من فکر می‌کنم احتمال اینکه چنین موجودی وجود داشته باشد هست، اما توانایی ما برای بازشناسی آن از باقی گله لاوجود است و برایمان ممکن نیست تا زامبی را از شخص نرمال تشخیص بدهیم زیرا ما عدم وجود خودآگاهی را تنها از طریق عدم وجود فعل منتج از آن خودآگاهی بازمی‌شناسیم. روشی برای تشخیص وجود این تضاد احتمالی وجود ندارد.

زنده باد زندگی!
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: