05-04-2012, 02:43 AM
مهربد نوشته: خوب چند تا نکته در اینجا هست، نخست اینکه اگر روی قانونهای جهان مادی خودمان بنگریم، این دو مهاد همیشه پابرجا هستند:متشکرم از مهربد عزیز برای پاسخ فکر شده.
- همه سیستمهای مادی خطا میکنند.
- توان پردازشیک هر سیستمی مرزمند و محدود است.
اکنون ما با دو رویکرد روبرو هستیم:
- پس از ساختن جهان ما هیچگونه اندرکشی با آن نکرده و میگذاریم با قانون و فرمولهای از پیش داده شده ما به پردازش و هستی خود ادامه دهد.
- پس از ساختن جهان، ما در نقش خدا آن اندرکنش کرده و سیستم را دستکاری (manipulate) میکنیم.
در ریخت یکم، موجودات ساختگی ما بنا به دو مهاد بالا، نگرنده شکسته شدن گاه و بیگاه قانونهای مادی و bugهای سیستم خواهند بود. رخ دادن
پدیدههایی که بر پاد قانونهای جهانشان است: درخت خودبهخود سبز میشود، نیروی گرانش از کار میافتد. قد یک آدم 100 متر میشود و ...
برای آنها دیدن تنها یکی از این شکستگیهای قانونمندی ماده، در جایگاه مثال نقض ثابت میکند که جهانشان مجازی و ساختگی است (هوده 1)
در ریخت دوم و در اندرکنش ما با جهان ساختگی، نخست شانس رویدادن باگهای سیستم را افزایش میدهیم (هوده 1 در بالا). اما از سوی دیگر برای آنکه
برای نمونه یک درخت را ناپدید کنیم دو راه داریم: آنرا با شکستن قانونمندی جهان ساختگی انجام دهیم: درخت خود به خود ناپدید میشود (که باز هم به هوده 1 میرسد)
آنرا از راه نامستقیم و "ظاهرا" قانونمند انجام دهیم: به یک آدم مجازی این انگیزه را بدهیم که هوس کند برود درخت را قطع کند و سپس آن را آتش بزند و سپس
ما خاکستر آتش را از سیستم پاک کنیم که اینگونه کارمان پنهان میماند، و تنها راه فهمیدن بودن ما برای موجودات همان رویدادن خطاهای پادقانونیک سیستم میشود.
مهاد دوم یا مرزمندی سیستم در پردازش اصل پیچیدهتری است و نیاز به فکر کردن دارد که چگونه موجودات
ساختگی ما بتوانند با انجام آزمایشهایی، شکنندگی سیستم را افزایش داده و به آستانه پردازشیکی آن نزدیک شوند.
چنین چیزی در بازیهای کامپیوتری خودمان زیاد دیده میشود. قانونهای گیتیکی (فیزیکی) بازیهای کامپیوتری به اندازه بسنده دقیق کار نمیکنند چرا که
از توان پردازشیکی کامپیوتر فراتر میرود.
در واقع اگر بخواهیم در یک بازی بخوبی مرز تماس دو شیء را از هم بازشناسی و جدا کنیم، نیاز به
پردازش دادههای بسیار بیشتری خواهد بود و همه اشیاء سیستم بایستی همواره و در هر دم، مرزهای خودشان
را پردازش کرده و مراقب باشند که درون مرز یک شیء دیگر نشوند و نبود این سیستم مایه دیدن چنین چیزهایی است:
[ATTACH=CONFIG]445[/ATTACH]
+پاسخ شما مرا به یاد ترومن شو انداخت. رسیدن به مرزهای استودیو و خطاها هر دو منجر به آگاه شدن موجود هوشمند تحت برنامه شدند.
حال با قبول دو مورد فوق دنیای خودمان را داخل چنین سیستمی ولی با سطح پردازش بالاتر و مرزهای بسیار بزرگتر از کامپیوترهایی که امروز می شناسیم تصور کنیم.
ما در حال حاضر و با دانش و زمانی که از بودن ما در این سیستم گذشته نتوانسته ایم خطایی در سیستم کشف کنیم که خلاف قوانین حاکم بر آن (علم = کدهای برنامه) باشد و از طرفی مرزهای دنیایمان را هم نتوانسته ایم مشخص کنیم. هنوز حتی پا از مدار سیاره خود فراتر نگذاشته ایم. با این حال می توانیم ادعا کنیم که این نمی تواند یک نوع شبیه سازی باشد؟ به عبارتی مساله احتمال وجود یا عدم وجود هوش برتر به وجود آورنده وجود دارد.
Qui Tacet Consentire