Kaveh نوشته: « تحقيقات بيولوژيست ها روي DNA ( ساختار ژنتيكي ) پيچيدگي شگفت آور غير قابل باوري از نظم و سازماندهي را نشان مي دهد كه لازمه توليد حيات است و چنين مقدمات و تناسباتي بدون دخالت اراده اي هوشمند ممكن نيست ».
« حتي اقدام به انديشه و تصور تدوين يك تئوري طبيعت مدارانه از تكامل تدريجي باز توليد اولين اورگانيسم حياتي بي اندازه مشكل است. »
« من به اين نتيجه سوق داده شده ام كه پاسخي براي اين سئوال كه چگونه اولين نشانه حياتي از ماده غير زنده اي پديد آمده و آنگاه در پيچيده ترين شكل خلقت توسعه يافته است ، وجود ندارد ».
در این نگاه هیچکدام از ما هم نباید اینجا باشیم. بسنده میکند به این شایمندی و احتمال
بیاندیشم که هر کدام از ما بایسته چه پروسه درازی را گذرانده باشد تا اکنون در این فاروم سرگرم نوشتن باشد:
- آشنایی پدر و مادر
- عاشق شدن پدر و مادر
- سکس و بچهدار شدنشان
- همزمانی سکس با چرخه باروری
- برگزیده شدن از میان چند میلیارد اسپرم و تخمک
- کشته نشدن به دست جفت خود در جنین (نزدیک به چند درسد و اندی)
- ناینداختن بچه و سقط جنین
- نمردن در برابر بیماریهای گوناگون؛ جنگ؛ تصادف و ..
- ...
- ...
- آشنایی با دفترچه و این جستار
با این حساب شایمندی که همه ما اینجا گردهم آمده و گفتگو کنیم هم به اندازه سرسامآوری کوچک و اندک است، پس شاید ما [باید] اینجا نباشیم؟
در حقیقت نگرای مغز-بولتزمن (
Boltzmann Brain) میگوید که شایمندی اینکه همه مغز ما و دانستههای درون آن از چینش تصادفی ماده در
اسپاش ساخته شده باشد میتواند بیشتر از آن باشد که براستی مهبانگ و بدنبال آن فرگشت روی داده باشد و ما اینجا باشیم.
Kaveh نوشته: دكتر ورنر گيت ( Werner Gitt ) استاد فيزيك و تكنولوژي اين حقيقت را چنين متذكر شده است :
« سيستم كد گذاري هميشه نتيجه يك تلاش مغزي است . . . چنين امري مؤكداً آشكار مي سازد كه ماده به خودي خود قادر بر ابداع هيچ كدي نمي باشد و در اينجا خلاقيت ضرورت دارد . . . هرگز نه قانوني در طبيعت شناخته شده است كه از آن طريق ماده بتواند به اطلاعات دسترسي پيدا كند و نه هيچ فرآيند فيزيكي يا پديده مادي تشخيص داده شده است كه بتواند چنين كند.»
این بخش سراسر نادرست است. در حقیقت این مهاد و اصل که پردازش یک چیز روزمره است
بتازگی به دانش آمده و ما فهمیدهایم سرشت جهان ما بیشتر از آن که پیشتر گمان میکردیم هم پردازشیک هست.
برای نمونه نیروی گرانش چیزی بیشتر از قانونمندی ماده نیست که در راستای نیروی گرانش، چینش گیتیک (physical state) خود را پردازش میکند و یک چینش نو میگیرد.
چیزی که ما به نام کُد میشناسیم تنها تراز پیچیدگی بالاتری از همین پردازش میشود. در کتاب ساعتساز نابینای ریچارد داوکینز برای نمونه ما از یکی از سادهترین
شیوههای کُد زدن جهان که همان الک کردن (sieving) است میخوانیم. با داشتن یک گردآیه (set) از چیزهای ریز و درشت و رَندم، یک سوراخ در اسپاش (space) و گذر
زمان مایه آن میشود که چیزهای ریزتر از سوراخ گذشته و از چیزهای درشت سوا شوند: یک پالایشگر (filter) بسیار ساده و پردازشیک که در گیتیک روزمره میبینیم.