04-04-2014, 07:54 PM
خیلی پیشتر از این ها قصد داشتم این جستار را ایجاد کنم. در این خصوص پرسش های بسیاری در ذهن داشتم و همچنان دارم که البته بسیاری از آن ها بی پاسخ مانده است. ولی آن چیزی که موجب نگارش این مطلب شد نوشتار جدید آقای نوریزاد در وبلاگ شخصی اش در مورد رضا ملک(ملکیان) بود.
رضا ملک از مدیران ارشد وزارت اطلاعات بوده که به دلیل انتشار فیلم بازجویی متهمان قتل های زنجیره ای هم اکنون حدود 12 سال است که در زندان تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی قرار دارد.
دو سال پیش برای اجرای 50 ضربه شلاق او را به دایره ی احکام اوین می برند که به دلیل توهین به سید علی خامنه ای زیر ضربات شلاق دوباره به دو سال حبس محکوم شد و مستقیم به زندان اوین بازگردانده شد.
همچنین سال 88 او یک فایل تصویری ضبط می کند و گویا و از طریق سایر زندانیان به بیرون انتقال می دهد. در این فایل ها او به افشاگری علیه مرتضوی، خامنه ای و و سایر جنایت های رژیم پرداخته بود.
YouTube - معاون سابق وزارت اطلاعات افشاگری میکند رضا ملک 1
YouTube - معاون سابق وزارت اطلاعات افشاگری میکند رضا ملک 2
مطلب محمد نوریزاد را هم بخانید.
بعد از فاجعه ها و جنایت هایی که در بطن وزارت اطلاعات رخ داد و " قتل های زنجیره ای" نام گرفت، وزارت اطلاعات به کشتنِ " سعید امامی " یکی از امین ترین مدیران ارشد خود مصمم شد تا پرونده ی این قتل ها را ببندد و انگیزه های پس و پشتش را پنهان سازد. روزی که رهبر، این قتل ها را به اسراییل و صهیونیست ها نسبت داد، وزارت اطلاعات به حرفه و شگردِ همیشگی اش دست برد تا برای این ادعای دروغین و نادرست رهبر سند سازی کند.
درهمین راستا وزارت اطلاعات، همسر سعید امامی را به سلول های مخوف و انفرادی خود سپرد تا این بانوی بی گناه توسط بازجوهای هیولایِ اطلاعات به آنچنان تنگنایی در افتد که به هرچه مورد اعتنای رهبری است اعترافانیده شود. همسر سعید امامی بی آنکه از جنایات شوهرش خبر داشته باشد، و با آن که امین بیت رهبری بود و در سفرهای داخلی و خارجی با خانم خجسته ( همسر رهبر) همراه بود، به ناگاه باید عامل و جاسوس اسراییل معرفی می شد تا اطلاق آن قتل ها به اسراییل درست از آب در آید.
آنچه که در سلول های بازجویی بر سر این بانوی بی گناه فرو بارید، آنچنان حیوانی و آنچنان دژخیم گونه است که جز در حکومت های درنده و وحشی نظیرش را نمی توان یافت. دو هیولای اطلاعاتی مأمور می شوند این بانوی بی خبر و بشدت مذهبی را به ورطه ای از سخیف ترین واژه ها و نسبت های جنسی و ناموسی در اندازند تا از او برای آنچه که رهبر بدان اعتنا بسته بود، اعتراف بگیرند.
درست در این ورطه ی درندگی است که رضا ملکیان معروف به " رضا ملک " یکی از مدیران ارشد اطلاعات که فردی درستکار و پاک نهاد بود، هیولاگونگی همکارانش را بر نمی تابد و به یک جور هاراگیری و خودکشیِ حرفه ای فرو می شود. چه می کند؟ فیلم های بازجویی از همسر سعید امامی را از آرشیو اطلاعات بیرون می کشد و به اصلاح طلبانِ دولت و مجلس می سپرد و آنان این فیلم ها را در مجالس خصوصی و در خود مجلس نشان رقیب می دهند و خلاصه غوغایی می پردازند.
اصلاح طلبان با انتشار این فیلم ها، گرچه به تحکیم موقعیت خویش پرداختند اما خود رضا ملک را رها کردند تا دژخیمان اطلاعات با وی آن کنند که نمونه اش را مگر بتوان در سلولهای آنچنانی شوروی سابق سراغ گرفت. رضا ملک در دوازدهم تیرماه سال هشتاد بازداشت می شود و مستقیماً به سلول های مخوف اطلاعات برده می شود.
در آن سال این کار رضا ملک، پتک محکمی بر حیثیت اطلاعات وارد آورد. جوری که بعد ها هرچه اطلاعات تلاش کرد وجهه ی خراش خورده ی خود را ترمیم کند و به اقتدار سال های پیشین خود باز گردد، نتوانست که نتوانست.
همینجا بود که رهبر از اطلاعات بکلی نا امید شد و به تأسیس " سازمان اطلاعات و امنیت سپاه " دستور فرمود و شد آنچه که نباید می شد. اطلاعات اما در وحشیانه ترین شکل ممکن، رضا ملک را شش سال – آری شش سال – در سلول های انفرادیِ خود به تلخ ترین شکنجه های جسمی و روانی فرو فشرد. اطلاعات از همان نخستین روزهای بازداشت، یکی از هیولاترین مأموران خود را بر وی می گمارد تا از رضا ملک داستانی برآورد که از آن پس هیچ مأموری هوس نکند: انسان باشد.
بازجوی رضا ملک، باید او را به وادیِ مرگی تدریجی فرو می فرستاد. یکی از کارهای آن بازجو، متلاشی کردن خانواده ی رضا ملک بود. بازجو به وی می گوید: کاری می کنم که زنت از تو طلاق بگیرد. طلاق که گرفت، خودم زنت را به زنی می گیرم. و عجبا که همین کار را نیز می کند. بازجوی مخوف، در یک دوره ی طولانی، نرم نرم همسر رضا ملک را به زندان اوین فرا می خواند و او را وا می دارد که از شوهری که دیگر بازگشتی برای او متصور نیست، طلاق بگیرد. بعد از طلاق، بلافاصله او را به زنی می گیرد و با شتاب خبرش را برای رضا ملک می برد.
بعد از شش سال انفرادی، و تحت فشار مجامع بین المللی رضا ملک را به بند عمومی منتقل می کنند. دو سال بعد، یعنی در سال 88، رضا ملک با زیرکی از داخل زندان فاجعه های جاری کشور را و بویژه فاجعه های جاری زندان اوین را رو به دوربین می گوید و فیلم آن را بیرون می فرستد.
در این فیلم، او با شخصیت های حقوق بشری و بین المللی صحبت می کند و اسراری چون: شکنجه ی خود ، شکنجه گاه های 209 ، شهادت در مورد قتل زهرا کاظمی ، بازداشتگاههای مخفی ، قتل عام های دهه ی شصت ، تجویز داروهای روان گردان برای زندانیان عقیدتی ، بررسی اسناد ساواک ، انتخاب آقای خامنه ای به رهبری ، نقش دستگاه های امنیتی در سیاست خارجی رژیم ایران ، نقش دستگاه های امنیتی در توسعه ی تروریسم بین الملل و موارد دیگری را بر ملا می کند. انتشار این فیلم، خشم اطلاعات و قاضیان گوش بفرمان دستگاه قضا را می انگیزد. قاضی مقیسه به جرم انتشار همان فیلم و با دلایلی چون: تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب، پنجاه ضربه شلاق برای وی تجویز می کند.
سرآخر سال گذشته بعد از تحمل یازده سال زندان و شکنجه، روز آزادی رضا ملک فرا می رسد. او را به دادسرای اوین می برند تا در طبقه ی زیرینِ آن، وی پنجاه ضربه شلاقش را نوش جان کند و از درِ زندان خارج شود. حکم شلاق رضا " تعزیری " بود. اما فرد شلاق زن، برخلاف حکم که باید آرام زده شود و جایی نیز کبود نشود، دست ها را بالا برد و تا توانست محکم زد. رضا ملک می توانست سکوت کند و مثل پیمان عارف، از در زندان خارج شود و در بیرون از زندان به اعتراض هایش ادامه بدهد. اما او با هر ضربه ی شلاق، فریاد بر آورد: مرگ بر خامنه ای! پنجاه ضربه شلاق و پنجاه مرتبه فریاد مرگ بر خامنه ای. قاضیِ اجرای احکام که همانجا بوده، بلافاصله فریاد های رضا ملک را صورتجلسه می کند و او را تفهیم اتهام کرده نزد قاضی می برند. قاضی در همان روز، دو سال دیگر برای او زندان تجویز می کند. بله، رضا ملک را از دو قدمیِ طنزی به اسم آزادی، به زندان باز می گردانند.
اکنون رضا ملک بیش از دوازده سال است که در زندان است. و دراین دوازده سال، همه چیزش را از او گرفته اند الا امید و ایستادگی اش را. او شاید همین امسال و یا سال بعد آزاد شود. اگر که داستان دیگری برای او نپردازند. سلام بر آزادگی. و سلام بر رضا ملک.
محمد نوری زاد
یازده فرورودین نود و سه - تهران
لینک های مرتبط
جنبش راه سبز - محکومیت مجدد رضا ملک، مسئول سابق امنیتی
gooya news :: politics : ضرب و شتم رضا ملک در زندان اوین توسط گارد زندان، رهانا
رضا ملک، افشاگری، زهرا کاظمی، اوین، | پاریس، اقتصاد و چیزهای دیگر
http://www.greenwavenews.com/1392/07/03/...%AF%D8%A7/
رضا ملک پس از پایان محکومیت ۱۲ ساله به دو سال حبس بیشتر محکوم شد | BamdadKhabar | بامدادخبر
ادعاهای جدید رضا ملک | Khodnevis
حکم جدید برای رضا ملک،مدیر سابق وزارت اطلاعات | ندای سبز آزادی
یادی از رضا ملک در بند 209 وزارت اطلاعات | drsmalavi
سخنرانی شهید راه واجبین(!) در دانشگاه - 1375
Saeed Emami 1
Saeed Emami 2
Saeed Emami 3
رضا ملک از مدیران ارشد وزارت اطلاعات بوده که به دلیل انتشار فیلم بازجویی متهمان قتل های زنجیره ای هم اکنون حدود 12 سال است که در زندان تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی قرار دارد.
دو سال پیش برای اجرای 50 ضربه شلاق او را به دایره ی احکام اوین می برند که به دلیل توهین به سید علی خامنه ای زیر ضربات شلاق دوباره به دو سال حبس محکوم شد و مستقیم به زندان اوین بازگردانده شد.
همچنین سال 88 او یک فایل تصویری ضبط می کند و گویا و از طریق سایر زندانیان به بیرون انتقال می دهد. در این فایل ها او به افشاگری علیه مرتضوی، خامنه ای و و سایر جنایت های رژیم پرداخته بود.
YouTube - معاون سابق وزارت اطلاعات افشاگری میکند رضا ملک 1
YouTube - معاون سابق وزارت اطلاعات افشاگری میکند رضا ملک 2
مطلب محمد نوریزاد را هم بخانید.
بعد از فاجعه ها و جنایت هایی که در بطن وزارت اطلاعات رخ داد و " قتل های زنجیره ای" نام گرفت، وزارت اطلاعات به کشتنِ " سعید امامی " یکی از امین ترین مدیران ارشد خود مصمم شد تا پرونده ی این قتل ها را ببندد و انگیزه های پس و پشتش را پنهان سازد. روزی که رهبر، این قتل ها را به اسراییل و صهیونیست ها نسبت داد، وزارت اطلاعات به حرفه و شگردِ همیشگی اش دست برد تا برای این ادعای دروغین و نادرست رهبر سند سازی کند.
درهمین راستا وزارت اطلاعات، همسر سعید امامی را به سلول های مخوف و انفرادی خود سپرد تا این بانوی بی گناه توسط بازجوهای هیولایِ اطلاعات به آنچنان تنگنایی در افتد که به هرچه مورد اعتنای رهبری است اعترافانیده شود. همسر سعید امامی بی آنکه از جنایات شوهرش خبر داشته باشد، و با آن که امین بیت رهبری بود و در سفرهای داخلی و خارجی با خانم خجسته ( همسر رهبر) همراه بود، به ناگاه باید عامل و جاسوس اسراییل معرفی می شد تا اطلاق آن قتل ها به اسراییل درست از آب در آید.
آنچه که در سلول های بازجویی بر سر این بانوی بی گناه فرو بارید، آنچنان حیوانی و آنچنان دژخیم گونه است که جز در حکومت های درنده و وحشی نظیرش را نمی توان یافت. دو هیولای اطلاعاتی مأمور می شوند این بانوی بی خبر و بشدت مذهبی را به ورطه ای از سخیف ترین واژه ها و نسبت های جنسی و ناموسی در اندازند تا از او برای آنچه که رهبر بدان اعتنا بسته بود، اعتراف بگیرند.
درست در این ورطه ی درندگی است که رضا ملکیان معروف به " رضا ملک " یکی از مدیران ارشد اطلاعات که فردی درستکار و پاک نهاد بود، هیولاگونگی همکارانش را بر نمی تابد و به یک جور هاراگیری و خودکشیِ حرفه ای فرو می شود. چه می کند؟ فیلم های بازجویی از همسر سعید امامی را از آرشیو اطلاعات بیرون می کشد و به اصلاح طلبانِ دولت و مجلس می سپرد و آنان این فیلم ها را در مجالس خصوصی و در خود مجلس نشان رقیب می دهند و خلاصه غوغایی می پردازند.
اصلاح طلبان با انتشار این فیلم ها، گرچه به تحکیم موقعیت خویش پرداختند اما خود رضا ملک را رها کردند تا دژخیمان اطلاعات با وی آن کنند که نمونه اش را مگر بتوان در سلولهای آنچنانی شوروی سابق سراغ گرفت. رضا ملک در دوازدهم تیرماه سال هشتاد بازداشت می شود و مستقیماً به سلول های مخوف اطلاعات برده می شود.
در آن سال این کار رضا ملک، پتک محکمی بر حیثیت اطلاعات وارد آورد. جوری که بعد ها هرچه اطلاعات تلاش کرد وجهه ی خراش خورده ی خود را ترمیم کند و به اقتدار سال های پیشین خود باز گردد، نتوانست که نتوانست.
همینجا بود که رهبر از اطلاعات بکلی نا امید شد و به تأسیس " سازمان اطلاعات و امنیت سپاه " دستور فرمود و شد آنچه که نباید می شد. اطلاعات اما در وحشیانه ترین شکل ممکن، رضا ملک را شش سال – آری شش سال – در سلول های انفرادیِ خود به تلخ ترین شکنجه های جسمی و روانی فرو فشرد. اطلاعات از همان نخستین روزهای بازداشت، یکی از هیولاترین مأموران خود را بر وی می گمارد تا از رضا ملک داستانی برآورد که از آن پس هیچ مأموری هوس نکند: انسان باشد.
بازجوی رضا ملک، باید او را به وادیِ مرگی تدریجی فرو می فرستاد. یکی از کارهای آن بازجو، متلاشی کردن خانواده ی رضا ملک بود. بازجو به وی می گوید: کاری می کنم که زنت از تو طلاق بگیرد. طلاق که گرفت، خودم زنت را به زنی می گیرم. و عجبا که همین کار را نیز می کند. بازجوی مخوف، در یک دوره ی طولانی، نرم نرم همسر رضا ملک را به زندان اوین فرا می خواند و او را وا می دارد که از شوهری که دیگر بازگشتی برای او متصور نیست، طلاق بگیرد. بعد از طلاق، بلافاصله او را به زنی می گیرد و با شتاب خبرش را برای رضا ملک می برد.
بعد از شش سال انفرادی، و تحت فشار مجامع بین المللی رضا ملک را به بند عمومی منتقل می کنند. دو سال بعد، یعنی در سال 88، رضا ملک با زیرکی از داخل زندان فاجعه های جاری کشور را و بویژه فاجعه های جاری زندان اوین را رو به دوربین می گوید و فیلم آن را بیرون می فرستد.
در این فیلم، او با شخصیت های حقوق بشری و بین المللی صحبت می کند و اسراری چون: شکنجه ی خود ، شکنجه گاه های 209 ، شهادت در مورد قتل زهرا کاظمی ، بازداشتگاههای مخفی ، قتل عام های دهه ی شصت ، تجویز داروهای روان گردان برای زندانیان عقیدتی ، بررسی اسناد ساواک ، انتخاب آقای خامنه ای به رهبری ، نقش دستگاه های امنیتی در سیاست خارجی رژیم ایران ، نقش دستگاه های امنیتی در توسعه ی تروریسم بین الملل و موارد دیگری را بر ملا می کند. انتشار این فیلم، خشم اطلاعات و قاضیان گوش بفرمان دستگاه قضا را می انگیزد. قاضی مقیسه به جرم انتشار همان فیلم و با دلایلی چون: تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب، پنجاه ضربه شلاق برای وی تجویز می کند.
سرآخر سال گذشته بعد از تحمل یازده سال زندان و شکنجه، روز آزادی رضا ملک فرا می رسد. او را به دادسرای اوین می برند تا در طبقه ی زیرینِ آن، وی پنجاه ضربه شلاقش را نوش جان کند و از درِ زندان خارج شود. حکم شلاق رضا " تعزیری " بود. اما فرد شلاق زن، برخلاف حکم که باید آرام زده شود و جایی نیز کبود نشود، دست ها را بالا برد و تا توانست محکم زد. رضا ملک می توانست سکوت کند و مثل پیمان عارف، از در زندان خارج شود و در بیرون از زندان به اعتراض هایش ادامه بدهد. اما او با هر ضربه ی شلاق، فریاد بر آورد: مرگ بر خامنه ای! پنجاه ضربه شلاق و پنجاه مرتبه فریاد مرگ بر خامنه ای. قاضیِ اجرای احکام که همانجا بوده، بلافاصله فریاد های رضا ملک را صورتجلسه می کند و او را تفهیم اتهام کرده نزد قاضی می برند. قاضی در همان روز، دو سال دیگر برای او زندان تجویز می کند. بله، رضا ملک را از دو قدمیِ طنزی به اسم آزادی، به زندان باز می گردانند.
اکنون رضا ملک بیش از دوازده سال است که در زندان است. و دراین دوازده سال، همه چیزش را از او گرفته اند الا امید و ایستادگی اش را. او شاید همین امسال و یا سال بعد آزاد شود. اگر که داستان دیگری برای او نپردازند. سلام بر آزادگی. و سلام بر رضا ملک.
محمد نوری زاد
یازده فرورودین نود و سه - تهران
لینک های مرتبط
جنبش راه سبز - محکومیت مجدد رضا ملک، مسئول سابق امنیتی
gooya news :: politics : ضرب و شتم رضا ملک در زندان اوین توسط گارد زندان، رهانا
رضا ملک، افشاگری، زهرا کاظمی، اوین، | پاریس، اقتصاد و چیزهای دیگر
http://www.greenwavenews.com/1392/07/03/...%AF%D8%A7/
رضا ملک پس از پایان محکومیت ۱۲ ساله به دو سال حبس بیشتر محکوم شد | BamdadKhabar | بامدادخبر
ادعاهای جدید رضا ملک | Khodnevis
حکم جدید برای رضا ملک،مدیر سابق وزارت اطلاعات | ندای سبز آزادی
یادی از رضا ملک در بند 209 وزارت اطلاعات | drsmalavi
سخنرانی شهید راه واجبین(!) در دانشگاه - 1375
Saeed Emami 1
Saeed Emami 2
Saeed Emami 3
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"