kourosh_bikhoda نوشته: روانشناسی ، جامعه شناسی، علم حدیث ، مذهب و نجوم رو نمیشه گفت داخل علم هستند یا خیر. برای اینکه اینها به خودی خود ماهیتی ندارند. روانشناسی یا علم حدیث به خوبی خود چیزی رو تداعی نمیکنند. بلکه باید نظریات موجود در اونها رو داخل سوالتون میکردید. مثلن نظریه ای از یکی از اینها.
راستش من هرچه روانشناس دیدهام میگفتهاند که این شاخه «علم» نیست و اتفاقا دلایل خوبی را هم ارائه میکردهاند(اینکه بسیار جوان است در قیاس با دیگر علوم و دویست سالی بیشتر قدمت ندارد، اینکه ما در حال حاضر ابزار لازم برای علمیتر کردن این شاخه از دانستههای بشری را نداریم و روانشناسی نشان داده دارای پتاسنیل علمی برای تطابق خود با یافتهها و ابزارآلات جدید هست، اینکه اساسا بخشی از آنچه روانشناسی هدف میگیرد، مثل به سخن درآوردن جنون عمیقا از دستهبندی ساده شدن هم میگریزد چه رسد به برسی ظریف دانشیک، اینکه بسیاری پرسمانهای مطروحه در روانشناسی اساسا پرسمانهایی علمی نیستند و بیشتر به فلسفه میخورند و ...).
در کل مهم اینست که بخاطر داشته باشیم تنها روش معتبر شناخت برای انسان «علم» نیست، و جایی که دادههای علمی ناقص هستند، یا اساسا صحبت کردن از علم چندان موضوعیتی نمیتواند داشته باشد(مثل همین روانشناسی)، ابزارهایی همچون استدلال، استقرا، مراجعه به عقل سلیم و ... در اختیار ما هست که به اندازهی هر روش دیگری برای شناخت معتبر هستند و جهت اثبات درستی بسیاری چیزها میتوان به ایشان رجوع کرد. ما در مطالعهی بسیاری پدیدههای انسانی، از آنتروپولوژی تا روانشناسی میبینیم مشکلی بسیار برجسته هست پیش روی اصل «پیشبینی پذیری» و «ابطال پذیری»، مثلا مورد اول در روانشناسی مطلقا لاوجود است(و این شاخه از پیشبینی حتی سادهترین رفتارهای یک کودک خردسال عاجز است)، و مورد دوم در آنتروپولوژی عملا دسترسی ناپذیر است زیرا نمیتوان پیشانگاشتهای فرضیه را به آزمایش گذاشت.