سلام علیكم! دوستانی كه در این زمینه كارشناس هستن لطفن پاسخ سوالهای مطروحه ی حقیر رو بدن!
"علم" به معنای ساینس در زبان انگلیسی چیست و چه تعریفی دارد؟؟؟ ایا "علم" با "علم تجربی" فرق دارد یا همان است؟؟؟ لطفن بگید مقوله های زیر داخل "علم" قرار میگیرن یا نه! (لطفن توضیح هم بدهید كه چرا داخل "علم" هستند یا نیستند) 1- روانشناسی 2- جامعه شناسی 3- علم حدیث 4- مذهب 5- نجوم 6- نسبیت عام و خاص 7- علم "منطق" 8- نظریات فروید سوال اخر اینكه چگونه "علم" رو از "غیر علم" تشخیص بدیم؟؟؟ پیشاپیش از كسانی كه جواب گو هستن متشكرم!
محمد نوشته: 1- روانشناسی 2- جامعه شناسی 3- علم حدیث 4- مذهب 5- نجوم 6- نسبیت عام و خاص 7- علم "منطق" 8- نظریات فروید سوال اخر اینكه چگونه "علم" رو از "غیر علم" تشخیص بدیم؟؟؟ پیشاپیش از كسانی كه جواب گو هستن متشكرم!
روانشناسی ، جامعه شناسی، علم حدیث ، مذهب و نجوم رو نمیشه گفت داخل علم هستند یا خیر. برای اینکه اینها به خودی خود ماهیتی ندارند. روانشناسی یا علم حدیث به خوبی خود چیزی رو تداعی نمیکنند. بلکه باید نظریات موجود در اونها رو داخل سوالتون میکردید. مثلن نظریه ای از یکی از اینها.
اگر تمام نظریات موجود در یکی از این موارد علمی یا غیر علمی باشند، اونوقت میشه گفت اون مورد خودش هم علمی یا غیر علمی هست. ولی ممکنه در روانشناسی نظریه ای باشه که غیرعلمیه (مثل نظریه فروید) و نظریه ای هم باشه که علمیه مثل روانشاسی تکاملی.
البته اگر علم حدیث شناسی رو بعنوان خودش درنظر بگیریم، یعنی روش تعیین درجهء اعتبار حدیث ها از نظر تاریخی، شاید بشه بهش علم گفت، البته درصورتیکه از روشهای معقولی استفاده کنه.
ولی خب در حدیث شناسی مثلا تطابق با قرآن شاید خود یک معیار اساسی باشه، پس بازم میشه شک کرد بهش که علم باشه. چون داره میگه اگر مثلا حدیثی از فلان امام نقل شده بوده حالا هرچقدر هم که اسنادش معتبر، ولی با قرآن تطابق نمیکرد، پس اون حدیث صحت نداره!!
یعنی فرض میکنن که اصولا یک امام معصوم هرگز چنین دروغ یا اشتباهی رو مرتکب نمیشده. و این فرض هم که خب مبنای علمی نداره و صرفا باور مذهبی بر بری بودن معصومین از گناه و خطا در این زمینه ها باعث اونه.
ولی مثلا اگر یک روشی بود برای تعیین صحت اسناد تاریخی، حالا چه احادیث و چه اسناد تاریخی دیگر، و این روش بر باورهای مذهبی استوار نبود، و از روشهای منطقی/علمی استفاده میکرد، پس احتمالا بهش میشد گفت علم.
درحالیکه علم حدیث رو شاید در نهایت بشه یک علم درون دینی دونست.
البته شاید اصولا باید چنین چیزی رو (روش تشخیص اعتبار اسناد تاریخی) جزیی از رشته/علم تاریخ بدونیم؟
راستی اصلا رشتهء تاریخ یک رشتهء علمی بحساب میاد؟
folaani نوشته: راستی اصلا رشتهء تاریخ یک رشتهء علمی بحساب میاد؟
به طور کلی بله. در سطح آکادمیک تاریخ جزو علم هست و روش ها و چارچوب خودشو داره. مثلن داستان های خارج العاده در تاریخ جایگاه دانشگاهی و علمی نداره و از سطح عوامانه تجاوز نمیکنه.
kourosh_bikhoda نوشته: روانشناسی ، جامعه شناسی، علم حدیث ، مذهب و نجوم رو نمیشه گفت داخل علم هستند یا خیر. برای اینکه اینها به خودی خود ماهیتی ندارند. روانشناسی یا علم حدیث به خوبی خود چیزی رو تداعی نمیکنند. بلکه باید نظریات موجود در اونها رو داخل سوالتون میکردید. مثلن نظریه ای از یکی از اینها.
راستش من هرچه روانشناس دیدهام میگفتهاند که این شاخه «علم» نیست و اتفاقا دلایل خوبی را هم ارائه میکردهاند(اینکه بسیار جوان است در قیاس با دیگر علوم و دویست سالی بیشتر قدمت ندارد، اینکه ما در حال حاضر ابزار لازم برای علمیتر کردن این شاخه از دانستههای بشری را نداریم و روانشناسی نشان داده دارای پتاسنیل علمی برای تطابق خود با یافتهها و ابزارآلات جدید هست، اینکه اساسا بخشی از آنچه روانشناسی هدف میگیرد، مثل به سخن درآوردن جنون عمیقا از دستهبندی ساده شدن هم میگریزد چه رسد به برسی ظریف دانشیک، اینکه بسیاری پرسمانهای مطروحه در روانشناسی اساسا پرسمانهایی علمی نیستند و بیشتر به فلسفه میخورند و ...).
در کل مهم اینست که بخاطر داشته باشیم تنها روش معتبر شناخت برای انسان «علم» نیست، و جایی که دادههای علمی ناقص هستند، یا اساسا صحبت کردن از علم چندان موضوعیتی نمیتواند داشته باشد(مثل همین روانشناسی)، ابزارهایی همچون استدلال، استقرا، مراجعه به عقل سلیم و ... در اختیار ما هست که به اندازهی هر روش دیگری برای شناخت معتبر هستند و جهت اثبات درستی بسیاری چیزها میتوان به ایشان رجوع کرد. ما در مطالعهی بسیاری پدیدههای انسانی، از آنتروپولوژی تا روانشناسی میبینیم مشکلی بسیار برجسته هست پیش روی اصل «پیشبینی پذیری» و «ابطال پذیری»، مثلا مورد اول در روانشناسی مطلقا لاوجود است(و این شاخه از پیشبینی حتی سادهترین رفتارهای یک کودک خردسال عاجز است)، و مورد دوم در آنتروپولوژی عملا دسترسی ناپذیر است زیرا نمیتوان پیشانگاشتهای فرضیه را به آزمایش گذاشت.
Ouroboros نوشته: راستش من هرچه روانشناس دیدهام میگفتهاند که این شاخه «علم» نیست و اتفاقا دلایل خوبی را هم ارائه میکردهاند(اینکه بسیار جوان است در قیاس با دیگر علوم و دویست سالی بیشتر قدمت ندارد، اینکه ما در حال حاضر ابزار لازم برای علمیتر کردن این شاخه از دانستههای بشری را نداریم و روانشناسی نشان داده دارای پتاسنیل علمی برای تطابق خود با یافتهها و ابزارآلات جدید هست، اینکه اساسا بخشی از آنچه روانشناسی هدف میگیرد، مثل به سخن درآوردن جنون عمیقا از دستهبندی ساده شدن هم میگریزد چه رسد به برسی ظریف دانشیک، اینکه بسیاری پرسمانهای مطروحه در روانشناسی اساسا پرسمانهایی علمی نیستند و بیشتر به فلسفه میخورند و ...).
دروغ چرا؟ من زیاد از روانشناسی چیزی نمیدونم ولی در مورد روانشناسی فرگشتی یه مواردی رو مطالعه کردم.