11-01-2021, 07:15 PM
(10-30-2021, 10:20 PM)Mehrbod نوشته:با تو کاملا موافقم مهربد جان؛ ایران است اینجا و نیست روزی که فجایعی در آن پدیدار نشوند.(10-28-2021, 03:12 AM)Dariush نوشته:(10-25-2021, 04:39 PM)Mehrbod نوشته:خوشا مهربد جان! ببینم تو سندروم کونِ بیقرار داری مهربد؟! نمیتوانی توی یک کشور بمانی؟(10-16-2021, 03:00 AM)Dariush نوشته:(10-12-2021, 07:31 PM)AsoDaramrouei نوشته: یه وقتی اینجا دویستا کاربر آنلاين بود.
درود، بله، متاسفانه دوستان ما قدری کملطف هستند یا چیز دیگری که نمیدانم...
دوستان عزیز و قدیمی من، امیر و مهربد و میلاد، چه خبرها؟ فایزرزدههای لامصب، امیدوارم خوب و خوش باشید.
چرا پستهای با فاصلهی زمانی کوتاه، با هم ادغام میشوند؟
(مثل همین پست و پستهای قبلی که سه تا بودند و یکی شدند).
نمیشود این را غیرفعال کرد؟ گاهی اینها کاملا نامربوط به هم هستند.
از اسپانیا جای شما را خالی میکنم داریوش جان، هوای خنک و آفتابی و دخترهای ترگل پرگل پرهون از همه سو.
این داستان کرونا را جدی نگیرید اگر جوان و تندرستید نگرانی ندارد، بویژه اگر لاغر و فیت باشید، چو گویا چاقی و کمبود وی D سیجناک اند.
من در این سال گذشته از همهی سالهای دیگه بیشتر گردش بودم
و این روزها کمابیش زندگی به ایستار همیشگیاش برگشته.![]()
نه بابا، من که تخمام هم نیست، باور کن در این دو سال حتی چیزی شبیه به یک سرماخوردگی
خفیف را هم تجربه نکردهام؛ این در حالیست که همان اوایل که همگی از ترس کرونا روزی سه بار
تمبان عوض میکردند، من یک هفته با کسی بودم که از کرونا تقریبا مرد و زنده شد! شما بگو یک سرفه؛
باور کن قبلا دو سال یکبار یک سرمایی میخوردم، این دو سال همان را هم نداشتم!
آقا من هر بار میخواهم از این مملکت بلازده بار و بندیل را جمع کنم بروم، همه چیز تغییر میکند...
تصمیم جدی گرفته بودم امسال دیگر کلکاش را بکنم، ولی ناگهان چنان فرصتهای غریبی پیش رویم
قرار گرفتند که حقیقتا بیخیال شدنشان سخت است... ماندهایم چه کنیم
به دید من اگر راهش هموار است بروید که ماندن در ایران ایرنگیست بس بزرگ, شوربختانه.
زمان خوب برای هیچکاری هرگز فراهم نمیشود, بایست خودخواسته فراهماندش!
با اینحال همانقدر که یک چیزهایی اینجا، زندگی را پرمخاطره میکنند، چیزهایی هم هستند
که فرصت میسازند؛ گاهی فرصتهایی بسیار بزرگ.
من در یک موقعیتی هستم الان که سرمایهای بسیار بزرگ در برابرم قرار دارد که اگر یکی دو سال
با آن کار کنم، میتوانم به جایی برسم که با زن و دختر ترامپ تریسام بزنم، البته خود ترامپ هم
مختار است که باشد :))
از شوخی گذشته، واقعبینانه، در موقعیت بسیار خاصی هستم و اگر دو سه سال با آن سرمایه
کار کنم، باقی عمر را میتوانم چون یک سرمایهدار انگل زندگی کنم، بدون کار کردن و لوگژری.
یا آنکه میتوانم بروم مثلا هلند یا آلمان، از ابتدا شروع کنم، همچنان در همین حوزهی برنامهنویسی
و دیتا کار کنم (احتمالا 20 سال)، چون شهروندی خوب و سوشالایزشده با تمام مزایای زندگی در اروپا
که میشناسیم.
با مهاجرت از ایران مهمترین چیزی که از دست میدهم سرمایهی اجتماعی من است. من در ایران
سالها با هزینههای گزاف و تلاشهای فراوان، دوستان و نزدیکان فراوان و قابل اعتمادی را فراهم آوردهام
که برای هر کاری میتوانم رویشان حساب کنم. ساختن این شبکهی اجتماعی در اروپا برای یک مهاجر
کار راحتی نیست.
کسشر هم تعاونی؟!