10-08-2018, 09:52 PM
Thanks نوشته: با این حساب شما نظریه ساپیر-وورف رو قبول دارید و به این باور دارید که زبان روی تفکرات ما تأثیرگذاره؟
شاید این مشکل کموبیش در تمام زبانها برای توصیف واژههای کلان باشه؛ مثلاً وقتی ما «خانه» رو نام میبریم، از یک کاخ در کالیفرنیا تا کوخ در آفریقا یا غار و پنتهاوس رو شامل میشه و استفاده از این واژه بهطور خام، اونچه واقعاً در ذهن بهوجود میآد رو تداعیگر نیست. آخرش کاخ منظورمون بوده یا کوخ؟ اینجاست که باید واژه خانه رو در یک عبارت یا جملهای کاملتر بسط بدیم. مطمئن نیستم که همه زبانها یا حتی زبان پارسی برای این واژههای کلان برگردانی به این دقیقی داشته باشند، مگر اینکه واژه خانه رو حذف کنیم و صرفاً به کاخ و کوخ بسنده کنیم.
همچنین ریشهشناسی واژهها گاه بیشتر از آنکه بپندارید کارآمد است. برای نمونه ریشهی واژهی scholar به کسی
میگفتهاند که «آسوده میزیسته»:
نقل قول:Old English scolere "student," from Medieval Latin scholaris, noun use of Late Latin scholaris "of a school," from Latin schola (see school (n.1)). Greek scholastes meant "one who lives at ease." The Medieval Latin word was widely borrowed (Old French escoler, French écolier, Old High German scuolari, German Schüler). The modern English word might be a Middle English reborrowing from French. Fowler points out that in British English it typically has been restricted to those who attend a school on a scholarship.
در حقیقت فردید کسی بوده که زندگی خوب و آسودهای داشته و از روی آسایش به دانشاندوزه میپرداخته, ولی امروزه چم
واژه درست وارونه شده و به کسی میگویند که در دانشگاه سگدو میزند و تند تند نوشتار به نام خودش منتشر میکند.
واژهی matter همریشه با همان mother است درست مانند مادّه و مادر در پارسی.
.Unexpected places give you unexpected returns