08-04-2016, 11:30 AM
مفسرین قرآن مصلحت دین اسلامی را در دروغگوئی و تغییر و تحریف آیات قرآن میبینند و از آنجا که الله دروغ مصلحتی را دوست دارد، آنها نیز این تحریفات در ترجمه قران برای حفظ اسلام را کاری نیكو میپندارند.
تحریف مترجمین قران در رفـع و رجـوع تـنـاقـضات موجود در ایات قران
سـوره القصـص آیه ۵۲ :
“الـذیـن أتـیـنـاهـم الـكـتـاب مـن قـبـلـه هـم بـه مـؤمـنـیـن
تـرجـمـه۱ : كسانى كه قبلا كتاب اسمانى به انها داده ایم به آن /(قران) ایمان مى اورند”【تفسیر نمونه، جلد ١٦، ص ١٠٦】
تـرجـمـه۲ : كسانیكه پیش از آن به ایشان كتاب آسمانى داده بودیم، به آن ایمان مئ اورند.”【قران، ترجمه بهاالدین خرمشاهى】
تـرجـمــه۳ : “كسانى كه قبل از قران كتاب به آنان دادیم به قران ایمان مى اورند.”【تفسیر المیزان، جلد ١٥، ص ٦٦】
اما ترجمه حسین الهى قمشه اى معنى و مفهوم دیگرى دارد و عباراتى را در بر مى گیرد كه در متن اصلى وجود ندارد.
ترجمه ۴: آنان كه ما به آن ها پیش از این كتاب ((آسمانى تورات و انجیل)) فرستادیم ((یعنى موسى و عیسى و پیروان حقیقى ان ها)) به این كتاب آسمانى قران البته آنان ایمان مى آورند【قــران، الــهـى قـمـشـه اى】
در ترجمه ایشان داخل پارانتز اول (یعنی: تورات و انجیل) توضیحى بر متن اصلى است و باید با معنى متن اصلى ترجمه شده قبل از خود خوانایى داشته باشد، كه دارد.
“امـــا تـوضــیـح داخـل پـارانـتـز دوم، هـیـچ سـابـقـه اى در این آیه یا آیات قبل از خـود نـدارد “و “حــرف دیگـرى اسـت كــه وى به زبـان و نــام خـدا بـیـان كـرده اسـت.
این نوشتارهای اضافه بر متن قران ترجمه وى را در برابر این سوْال قرار می دهد كه :
چرا مترجم قران (جناب الهى قمشه اى) چنین آشـكـارا براى تغییر معنا و مفهوم ایه اى از قران می كوشد؟؟
چه موضوع و مسئله مهمى باعث این شده كه با اضافه كردن عبارت “یعنى عیسى و موسى و پیروان حقیقى ان ها” به متن قران، براى اصلاح و تغییر متن قران بكوشد؟؟
مگر از نظر ایشان متن موجود آیه قرآن چه کاستی دارد و یا چه مسأله اى ایجاد مى كند كه وى براى رفع و رجوعش به كارى چنین مهم، یعنى سانسور “آیه قرآن” تن در داده؟
اما داسـتـان از ایـن قـرار اسـت :
۱⃣ ایــن آیـه پـیــش بـیـنـى مـى كـنـد كـه اهـل كـتـاب(یـهــودى و مـسـیـحـى)بـه ایـن دلـیـل كـه كـتـاب دیـنـى مـشـابـهـى دارنـد، الـهـى بـودن قـرآن را خـواهـنـد پـذیـرفـت و بـه دیـن اســلام گـردن خــواهـنـد نــهـــاد، امـــا برخلاف این آیه و پیش بینى، دیدیم كه یهودیان مورد نظر شبه جزیره عربستان آن روز، قرآن را نپذیرفتند و حتى در این راه به جنگ تن داده و جان و مال خود را در راه امتناع از ترك دین یهودیت و مسیحیت و پذیرش اسلام، فدا كردند.
۲⃣در همان حال آقاى الهى قمشه اى به خوبى واقف بوده كه در قرآن، آیه دیگرى نیز وجود دارد كه بر خلاف آیه فوق میباشد، توجه بفرمایید:
“آیـــا طــمــع داریـد یــهــودیــان بـه دیــن شــمــا بــگــرونـد در صـورتـى كـه گـروهـى از آنـان كـلام خـدا را شـنـیـده و بـه دلـخـواه خـود تـحـریـف مـى كـننـد. بـا آنـكـه در كــلام خـدا تـعـقـل كـرده و مـعـنـى آن را یـافـتـه انـد”【ترجمه حسین الهى قمشه اى ،سوره بقره، آیه ٧٦】
همانطور كه دیدید این دو آیه ( بقره ۷۶ و قصص ۵۲) كاملا با هم مغایر و متضادند.
“اولى دال بر پذیرش قران و اسلام از سوى یهودیان است و دومى حتى فكر سازش و گرویدن آنان به اسلام و قران را زیر سوءال مى برد”
۳⃣ ولى غیراز این آیــه، آیه دیگرى نیز وجـود دارد و آن آیه ٢٥٣ سوره بقره است كه اختلاف بین یهودیان و مسیحیان با مسلمانان را امرى الهى معرفى مى كند و اذعان میكند كه اساساً از روز ازل این انگیزه خلق شده كه اینان به دین اسلام نگروند و حتى با مسلمانان در جنگ و اختلاف به سر ببرند.
در نتیجه، هرگز انتظار آن نمى رفته است كه اینان به دین اسلام ایمان بیاورند یا كتاب قران را تایید كرده و بپذیرند.
آیه ٢٥٣ بقره:
“…. و اگر خدا مى خواست كسانى كه پس از ایشان آمدند، پس از روشنگرى هایى كه برایشان آمد، كشمكش و كارزار نمى كردند، ولى اختلاف پیشه كردند؛ و بعضى از ایشان ایمان آوردند و بعضى كفر ورزیدند، و اگر خدا مى خواست كشمكش و كارزار نمى كردند، ولى خداوند هر آن چه اراده كند انجام مى دهد【سوره بقره، ایه ٢٥٣، ترجمه بهاالدین خرمشاهی】
باز دیدید كه این آیه با هر دو آیه قبلى در تضاد قرار دارد و میگوید اهل کتاب ( مسیحی و یهودی) به اسلام نمیگروند آنهم با اراده خدا.
ظـاهـرا ایـن مـتـرجـم مـى خواهد به وظیفه شرعى خود عمل كرده و این مسأله و دوگانگى مندرج در كتاب دینى خود را با تحریف در ترجمه، حل و فصل كند.
جناب آقاى حسین الهى قمشه ای با این ابتكار كه حاصل سابقه طولانى خود در علم تفسیر است، معنى و مفهوم این آیه قران را تغییر مى دهد. و براى انجام این کار، او مطابق معمول در قران ترجمه شده اش اسم پیامبران این ادیان را به متن ترجمه اضافه می كند و براى خالى نبودن عریضه، عبارت من در آورى خود را در داخل پارانتز داخل متن قران جا مى دهد.
این در حالى است كه او كاملا آگاه است كه بحث كلى آیه مربوط بر سر “یهودیان و مسیحیان به طور خاص ” است و نه بر سر “عیسی و موسی ( پیغمبر یهودیان و مسیحیان) ”
با این تردستى، جناب الهى قمشه اى به باور خود نشان مى دهد كه مقصود آیه ٥٢ سوره القصص نه خود یهودیان و مسیحیان، بلكه پیامبران این ادیان اند كه مثلا مى توان مانند برخى مفسیرین ادعا كرد كه “در روز قیامت به این كتاب ایمان خواهند آورد” و از این طریق: پـیـش بـیـنـى قـران تـحـقـق خـواهـد یـافـت.
وى در عین حال جلو كلمه “پیروان ادیان” كلمه “حقیقى” را مى افزاید تا نشان دهد كه اگر این پیش بینى قران درست نبوده است. براى آن است كه نظر قران بر “پیروان حقیقى” این ادیان بوده و اینان كه ایمان نیاورده اند، “پیروان حقیقى نیستند. در نتیجه، در حرف و پیش بینى قران خلافى نیست
آیا چنین كسانی كه نسبت به صحت آیات دینئ خود مطمئن نیستند، مى توانند مدعى ایمان به خدائى قادر، توانا، عالم و خالق باشند؟
آیا این امر نمیتواند درباره باقى مترجمین و مفسرین در مورد باقى ایات قرآن، صادق باشد؟؟؟
تحریف مترجمین قرآن و رفع تناقضات
تحریف مترجمین قرآن و رفع تناقضات
تحریف مترجمین قران در رفـع و رجـوع تـنـاقـضات موجود در ایات قران
سـوره القصـص آیه ۵۲ :
“الـذیـن أتـیـنـاهـم الـكـتـاب مـن قـبـلـه هـم بـه مـؤمـنـیـن
تـرجـمـه۱ : كسانى كه قبلا كتاب اسمانى به انها داده ایم به آن /(قران) ایمان مى اورند”【تفسیر نمونه، جلد ١٦، ص ١٠٦】
تـرجـمـه۲ : كسانیكه پیش از آن به ایشان كتاب آسمانى داده بودیم، به آن ایمان مئ اورند.”【قران، ترجمه بهاالدین خرمشاهى】
تـرجـمــه۳ : “كسانى كه قبل از قران كتاب به آنان دادیم به قران ایمان مى اورند.”【تفسیر المیزان، جلد ١٥، ص ٦٦】
اما ترجمه حسین الهى قمشه اى معنى و مفهوم دیگرى دارد و عباراتى را در بر مى گیرد كه در متن اصلى وجود ندارد.
ترجمه ۴: آنان كه ما به آن ها پیش از این كتاب ((آسمانى تورات و انجیل)) فرستادیم ((یعنى موسى و عیسى و پیروان حقیقى ان ها)) به این كتاب آسمانى قران البته آنان ایمان مى آورند【قــران، الــهـى قـمـشـه اى】
در ترجمه ایشان داخل پارانتز اول (یعنی: تورات و انجیل) توضیحى بر متن اصلى است و باید با معنى متن اصلى ترجمه شده قبل از خود خوانایى داشته باشد، كه دارد.
“امـــا تـوضــیـح داخـل پـارانـتـز دوم، هـیـچ سـابـقـه اى در این آیه یا آیات قبل از خـود نـدارد “و “حــرف دیگـرى اسـت كــه وى به زبـان و نــام خـدا بـیـان كـرده اسـت.
این نوشتارهای اضافه بر متن قران ترجمه وى را در برابر این سوْال قرار می دهد كه :
چرا مترجم قران (جناب الهى قمشه اى) چنین آشـكـارا براى تغییر معنا و مفهوم ایه اى از قران می كوشد؟؟
چه موضوع و مسئله مهمى باعث این شده كه با اضافه كردن عبارت “یعنى عیسى و موسى و پیروان حقیقى ان ها” به متن قران، براى اصلاح و تغییر متن قران بكوشد؟؟
مگر از نظر ایشان متن موجود آیه قرآن چه کاستی دارد و یا چه مسأله اى ایجاد مى كند كه وى براى رفع و رجوعش به كارى چنین مهم، یعنى سانسور “آیه قرآن” تن در داده؟
اما داسـتـان از ایـن قـرار اسـت :
۱⃣ ایــن آیـه پـیــش بـیـنـى مـى كـنـد كـه اهـل كـتـاب(یـهــودى و مـسـیـحـى)بـه ایـن دلـیـل كـه كـتـاب دیـنـى مـشـابـهـى دارنـد، الـهـى بـودن قـرآن را خـواهـنـد پـذیـرفـت و بـه دیـن اســلام گـردن خــواهـنـد نــهـــاد، امـــا برخلاف این آیه و پیش بینى، دیدیم كه یهودیان مورد نظر شبه جزیره عربستان آن روز، قرآن را نپذیرفتند و حتى در این راه به جنگ تن داده و جان و مال خود را در راه امتناع از ترك دین یهودیت و مسیحیت و پذیرش اسلام، فدا كردند.
۲⃣در همان حال آقاى الهى قمشه اى به خوبى واقف بوده كه در قرآن، آیه دیگرى نیز وجود دارد كه بر خلاف آیه فوق میباشد، توجه بفرمایید:
“آیـــا طــمــع داریـد یــهــودیــان بـه دیــن شــمــا بــگــرونـد در صـورتـى كـه گـروهـى از آنـان كـلام خـدا را شـنـیـده و بـه دلـخـواه خـود تـحـریـف مـى كـننـد. بـا آنـكـه در كــلام خـدا تـعـقـل كـرده و مـعـنـى آن را یـافـتـه انـد”【ترجمه حسین الهى قمشه اى ،سوره بقره، آیه ٧٦】
همانطور كه دیدید این دو آیه ( بقره ۷۶ و قصص ۵۲) كاملا با هم مغایر و متضادند.
“اولى دال بر پذیرش قران و اسلام از سوى یهودیان است و دومى حتى فكر سازش و گرویدن آنان به اسلام و قران را زیر سوءال مى برد”
۳⃣ ولى غیراز این آیــه، آیه دیگرى نیز وجـود دارد و آن آیه ٢٥٣ سوره بقره است كه اختلاف بین یهودیان و مسیحیان با مسلمانان را امرى الهى معرفى مى كند و اذعان میكند كه اساساً از روز ازل این انگیزه خلق شده كه اینان به دین اسلام نگروند و حتى با مسلمانان در جنگ و اختلاف به سر ببرند.
در نتیجه، هرگز انتظار آن نمى رفته است كه اینان به دین اسلام ایمان بیاورند یا كتاب قران را تایید كرده و بپذیرند.
آیه ٢٥٣ بقره:
“…. و اگر خدا مى خواست كسانى كه پس از ایشان آمدند، پس از روشنگرى هایى كه برایشان آمد، كشمكش و كارزار نمى كردند، ولى اختلاف پیشه كردند؛ و بعضى از ایشان ایمان آوردند و بعضى كفر ورزیدند، و اگر خدا مى خواست كشمكش و كارزار نمى كردند، ولى خداوند هر آن چه اراده كند انجام مى دهد【سوره بقره، ایه ٢٥٣، ترجمه بهاالدین خرمشاهی】
باز دیدید كه این آیه با هر دو آیه قبلى در تضاد قرار دارد و میگوید اهل کتاب ( مسیحی و یهودی) به اسلام نمیگروند آنهم با اراده خدا.
ظـاهـرا ایـن مـتـرجـم مـى خواهد به وظیفه شرعى خود عمل كرده و این مسأله و دوگانگى مندرج در كتاب دینى خود را با تحریف در ترجمه، حل و فصل كند.
جناب آقاى حسین الهى قمشه ای با این ابتكار كه حاصل سابقه طولانى خود در علم تفسیر است، معنى و مفهوم این آیه قران را تغییر مى دهد. و براى انجام این کار، او مطابق معمول در قران ترجمه شده اش اسم پیامبران این ادیان را به متن ترجمه اضافه می كند و براى خالى نبودن عریضه، عبارت من در آورى خود را در داخل پارانتز داخل متن قران جا مى دهد.
این در حالى است كه او كاملا آگاه است كه بحث كلى آیه مربوط بر سر “یهودیان و مسیحیان به طور خاص ” است و نه بر سر “عیسی و موسی ( پیغمبر یهودیان و مسیحیان) ”
با این تردستى، جناب الهى قمشه اى به باور خود نشان مى دهد كه مقصود آیه ٥٢ سوره القصص نه خود یهودیان و مسیحیان، بلكه پیامبران این ادیان اند كه مثلا مى توان مانند برخى مفسیرین ادعا كرد كه “در روز قیامت به این كتاب ایمان خواهند آورد” و از این طریق: پـیـش بـیـنـى قـران تـحـقـق خـواهـد یـافـت.
وى در عین حال جلو كلمه “پیروان ادیان” كلمه “حقیقى” را مى افزاید تا نشان دهد كه اگر این پیش بینى قران درست نبوده است. براى آن است كه نظر قران بر “پیروان حقیقى” این ادیان بوده و اینان كه ایمان نیاورده اند، “پیروان حقیقى نیستند. در نتیجه، در حرف و پیش بینى قران خلافى نیست
آیا چنین كسانی كه نسبت به صحت آیات دینئ خود مطمئن نیستند، مى توانند مدعى ایمان به خدائى قادر، توانا، عالم و خالق باشند؟
آیا این امر نمیتواند درباره باقى مترجمین و مفسرین در مورد باقى ایات قرآن، صادق باشد؟؟؟
تحریف مترجمین قرآن و رفع تناقضات
تحریف مترجمین قرآن و رفع تناقضات