08-04-2016, 11:07 AM
یكی از اولین شروط یك فرد برای اسلام اوردن ادای این عبارات است
أشهـد أن لا إله الا الله .. وأشهـد ان محمدا رسـول الله
كه ترجمه ان میشود:
” شهادت می دهم که هیچ خدایی بجز الله نیست.
” و شهادت میدهم که محمّد فرستاده الله است.
یكی از دروغ ها و مغالطات گفتاری آشکار در دین مبین اسلام همین عبارات معروف و آشنای بالاست.
باید توجه داشت که همین عمل شهادت دادن در فقه اسلام دارای شرایط خاصی است مثلا:
شخص شاهد باید وقوع أمر یا چیزی که بر آن شاهد گشته است را به چشم دیده باشد.
یا اینكه:
شهادت باید بر امری باشد اطمینان بر آن حاصل گشته است و در غیر اینصورت شهادت کذب و نادرست است.
البته موارد دیگری برای شاهد و نوع شهادت وجود دارد كه فعلا همین موارد را بررسی میكنیم.
خوب با توجه به تعریف شهادت و شاهد، ان شخص اسلام اورده از کجا به این حد از اطمینان دست یافته است که خدایی بجز الله وجود ندارد ؟
یا اینكه محمد اخرین فرستاده الله است؟
آیا برای رسیدن به نقطهء اطمینان نباید از شاهراه شك و ظن عبور كرد؟؟
تصور کنید بر روی نیمکتی نوشته شده است رنگی نشوید و این نوشتهء مزبور متعلق به چندین روز پیش تر باشد، آیا باز هم برای اطمینان خاطر انگشت اشارتی نباید بر آن کشید و بعد روی آن نشست؟؟
این شرط عقل در نزد عقلاست.
دیدید كه راه ورود در دین اسلام برای افراد بالغ در ابتدای کار، ادای شهادت است و شخص نو مسلمان با اختیار و یا به اجبار، اولین “دروغ” خود را با ادای این امر مرتکب خواهد گشت.
و جالبتر از این، اینجاست که به دلیل وجود حکم اعدام برای ارتداد(بازگشت یا خروج از اسلام) پس از انجام این عمل، دیگر راه خروجی برای بازگشت از این دروغ بزرگ بر زبان رانده شده، وجود ندارد!
ناگفته نماند که موارد مطرح شده در بالا شامل حال کودکان و خردسالان متولد از پدر و مادری مسلمان نمی شود و آنها بدون اینکه حتی آگاه باشند و بدانند و یا حقی برای انتخاب و تحقیق بعدی داشته باشند شهادتین در گوششان خوانده می شود و مهر مسلمان بودن بر پیشانی شان از بدو تولد تا لحظه مرگ زده شده است …
شرایط شهادت در قران نیز دارای تناقض است از طرفی دیدن حضوری یک امر و داشتن دلیل قاطع و اطمینان کامل را شرط گواهی دادن میکند اما از طرفی انتظار دارد بدون براورده شدن این شرایط فرد به اموری شهادت دهد که دلیل و اطمینان کافی بر آنها ندارد لطفا ببینید.
سوره زخرف آیه ۱۹ برای مشرکین نازل شد، آنها فکرمیکردند که فرشتگان مونث هستند و قران از این نظر مشرکین ناراحت میشود زیــرا آنها دلیلی نداشتند که فرشتگان مونث باشند و به همین خاطر به آنها میگوید:
• سوره زخرف آیه ۱۹
وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثاً أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَیُسْأَلُونَ
ترجمه:
آنان فرشتگان را كه بندگان خدای مهربانند ، مؤنّث بشمار میآورند ( و دختران خدا قلمداد مینمایند ! ) آیا ایشان به هنگام آفرینش فرشتگان حضور داشتهاند و خِلقتشان را مشاهده نمودهانداظهارنظر و گواهی ایشان ( بر این عقیده بیاساس ، در نامههای اعمالشان ) ثبت و ضبط میشود و ( در روز قیامت ، از سوی خدا ) بازخواست میگردند
این آیه معیارگواهی دادن به وجود پدیده ها را حضور و مشاهد مستقیم میداند و در صورت عدم حضور و عدم مشاهده یک پدیده نمیتوان در مورد آن گواهی داد و گواهی بدون مشاهده را نادرست میداند و حتی میگوید شما به خاطر عقیده بی دلیل و مدرک بارخواست میشوید
اما در جایی دیگر از کفار انتظار دارد بدون مشاهد کردن و حضور داشتن در پیدایش یک امر، به وجود آن معتقد باشند، مثلا:
سوره انبیاء آیه ۳۰
أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ﴿۳۰﴾
ترجمه:آیا كسانى كه كفر ورزیدند ندیده اند كه آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زندهاى را از آب پدید آوردیم آیا [باز هم] ایمان نمىآورند (۳۰)
این آیه سوال میپرسد که “آیا ندیدید جهان را خلق کردیم”و پاسخ آن بسیار ساده است، نـــــــــــه کافران ندیدند…. و اگر چنانچه شما به این امر شهادت بدهید کاملا در تناقض با آیه ۱۹ سوره زخرف است
در آیه ۱۹ زخرف به مشرکان میگوید چون شما ندیده اید که فرشتگان را خلق کردم و در زمان خلق کردن آنها شما حضور نداشتید پس نمیتوانید بگوئید فرشتگان مونث هستند و به خاطر این شهادت شما بازخواست میشوید
أشهـد أن لا إله الا الله .. وأشهـد ان محمدا رسـول الله
كه ترجمه ان میشود:
” شهادت می دهم که هیچ خدایی بجز الله نیست.
” و شهادت میدهم که محمّد فرستاده الله است.
یكی از دروغ ها و مغالطات گفتاری آشکار در دین مبین اسلام همین عبارات معروف و آشنای بالاست.
باید توجه داشت که همین عمل شهادت دادن در فقه اسلام دارای شرایط خاصی است مثلا:
شخص شاهد باید وقوع أمر یا چیزی که بر آن شاهد گشته است را به چشم دیده باشد.
یا اینكه:
شهادت باید بر امری باشد اطمینان بر آن حاصل گشته است و در غیر اینصورت شهادت کذب و نادرست است.
البته موارد دیگری برای شاهد و نوع شهادت وجود دارد كه فعلا همین موارد را بررسی میكنیم.
خوب با توجه به تعریف شهادت و شاهد، ان شخص اسلام اورده از کجا به این حد از اطمینان دست یافته است که خدایی بجز الله وجود ندارد ؟
یا اینكه محمد اخرین فرستاده الله است؟
آیا برای رسیدن به نقطهء اطمینان نباید از شاهراه شك و ظن عبور كرد؟؟
تصور کنید بر روی نیمکتی نوشته شده است رنگی نشوید و این نوشتهء مزبور متعلق به چندین روز پیش تر باشد، آیا باز هم برای اطمینان خاطر انگشت اشارتی نباید بر آن کشید و بعد روی آن نشست؟؟
این شرط عقل در نزد عقلاست.
دیدید كه راه ورود در دین اسلام برای افراد بالغ در ابتدای کار، ادای شهادت است و شخص نو مسلمان با اختیار و یا به اجبار، اولین “دروغ” خود را با ادای این امر مرتکب خواهد گشت.
و جالبتر از این، اینجاست که به دلیل وجود حکم اعدام برای ارتداد(بازگشت یا خروج از اسلام) پس از انجام این عمل، دیگر راه خروجی برای بازگشت از این دروغ بزرگ بر زبان رانده شده، وجود ندارد!
ناگفته نماند که موارد مطرح شده در بالا شامل حال کودکان و خردسالان متولد از پدر و مادری مسلمان نمی شود و آنها بدون اینکه حتی آگاه باشند و بدانند و یا حقی برای انتخاب و تحقیق بعدی داشته باشند شهادتین در گوششان خوانده می شود و مهر مسلمان بودن بر پیشانی شان از بدو تولد تا لحظه مرگ زده شده است …
شرایط شهادت در قران نیز دارای تناقض است از طرفی دیدن حضوری یک امر و داشتن دلیل قاطع و اطمینان کامل را شرط گواهی دادن میکند اما از طرفی انتظار دارد بدون براورده شدن این شرایط فرد به اموری شهادت دهد که دلیل و اطمینان کافی بر آنها ندارد لطفا ببینید.
سوره زخرف آیه ۱۹ برای مشرکین نازل شد، آنها فکرمیکردند که فرشتگان مونث هستند و قران از این نظر مشرکین ناراحت میشود زیــرا آنها دلیلی نداشتند که فرشتگان مونث باشند و به همین خاطر به آنها میگوید:
• سوره زخرف آیه ۱۹
وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثاً أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَیُسْأَلُونَ
ترجمه:
آنان فرشتگان را كه بندگان خدای مهربانند ، مؤنّث بشمار میآورند ( و دختران خدا قلمداد مینمایند ! ) آیا ایشان به هنگام آفرینش فرشتگان حضور داشتهاند و خِلقتشان را مشاهده نمودهانداظهارنظر و گواهی ایشان ( بر این عقیده بیاساس ، در نامههای اعمالشان ) ثبت و ضبط میشود و ( در روز قیامت ، از سوی خدا ) بازخواست میگردند
این آیه معیارگواهی دادن به وجود پدیده ها را حضور و مشاهد مستقیم میداند و در صورت عدم حضور و عدم مشاهده یک پدیده نمیتوان در مورد آن گواهی داد و گواهی بدون مشاهده را نادرست میداند و حتی میگوید شما به خاطر عقیده بی دلیل و مدرک بارخواست میشوید
اما در جایی دیگر از کفار انتظار دارد بدون مشاهد کردن و حضور داشتن در پیدایش یک امر، به وجود آن معتقد باشند، مثلا:
سوره انبیاء آیه ۳۰
أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ﴿۳۰﴾
ترجمه:آیا كسانى كه كفر ورزیدند ندیده اند كه آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زندهاى را از آب پدید آوردیم آیا [باز هم] ایمان نمىآورند (۳۰)
این آیه سوال میپرسد که “آیا ندیدید جهان را خلق کردیم”و پاسخ آن بسیار ساده است، نـــــــــــه کافران ندیدند…. و اگر چنانچه شما به این امر شهادت بدهید کاملا در تناقض با آیه ۱۹ سوره زخرف است
در آیه ۱۹ زخرف به مشرکان میگوید چون شما ندیده اید که فرشتگان را خلق کردم و در زمان خلق کردن آنها شما حضور نداشتید پس نمیتوانید بگوئید فرشتگان مونث هستند و به خاطر این شهادت شما بازخواست میشوید
با این حساب چون در لحظه خلقت اسمانها و زمین مشرکان حضور نداشتند و شاهد نبودند که آسمانها و زمین را خلق کرده نمیتوانند شهادت بدهند که خدا آسمانها و زمین را خلق کرده زیرا دراین صورت به دلیل عدم حضورشان و مشاهده نکردن آن مطابق آیه قبلی باید بازخواست شوند زیرا عقیده آنها بی دلیل و بی اساس است و این تناقضی بسیار واضح است…
[h=2]شهادتین در اسلام
[/h][h=2]شهادتین در اسلام
[/h]
[h=2]شهادتین در اسلام
[/h][h=2]شهادتین در اسلام
[/h]