03-10-2016, 03:52 PM
Mehrbod نوشته: از چه رو این را میگویید؟
In the past the man has been first .in the future the system must be first
This is no sense ,however ,implies that great men are not needed.
Frederick Winslow Taylor (1911)
Mehrbod نوشته: نکتهای که همواره در مدرنیت جابجا میگیرند همین است که چون امروزه بیشتر از هر زمان دیگری در گوش کس میگویند "تو آزادی" و "تو مهمی", پس او براستی هم
آزاد و مهم است, هنگامیکه در کنش در هیچ بازهای بیشتر از امروز در تاریخ کس به گروه اجتماعی خود وابسته و پس ناآزاد نبوده است.
من آلترناتیو (بازگشت به زندگی نخستینی) را در ذهن داشتم ولی این بخش بود که ذهن من را به این سو کشاند که آیا به راستی در قیاس با دوران های ما قبل از مدرنیسم انسان امروز آزادتر و مهم تر به حساب می آید یا نه؟
ما آدمیان تجربه های گوناگونی از بردگی (مثلا بردگی سیاه پوستان یا بردگی مذهبی...) درطول تاریخ داشته ایم.در پست قبلی من راجع به بردگی مذهبی نوشتم.دورانی که فکر کنم
برای شما احتیاج به توصیف نداشته باشد.ولی نکته این جاست که شاید ما این دوران را دیگر مثل زمانی که غلبه داشت احساس نمی کنیم.شاید در کتاب ها از تفتیش عقاید و
سوزاندن جادوگران می شنویم. دورانی که ترجمه یک کتاب مثل انجیل هنجار شکنی در حد کفر داشت یا دانشمندان به خاطر نظرات علمی اشان باید زانو زنده و توبه می کردند (هرچند
برخی از این ها هنوز در خاورمیانه دیده می شود.)و....
خوب ما آزادیم به این معنا که کسی حق ندارد ما رو به خاطر رنگمان به بردگی گرفته و از حقوقمان محروم کند.
آزادیم به این معنا که می توانیم در باورهایمان تجدید نظر کرده باورهای دیگری را بپذیریم و تحت تعقیب و آزار و
شکنجه قرار نگیریم. و موارد پر شمار دیگر که می دانم شما خیلی خوب می دانید و احتیاجی نیست که من بیشتر
توضیح بدهم.
ولی مبنای حرف شما اینجاست که وابستگی آدم های امروزین به سیستم های اجتماعی نسبت به دوران های پیشین بسی بیشتر است و هیچ دورانی این چنین نبوده است.
خوب فکر کنم این را می شود با نظرات امیل دورکیم (جامعه شناس فرانسوی )بهتر فهمید طبق نظر او جوامع دارای
دو نوع همبستگی می باشند که نوع اول مکانیکی می باشد (بیشتر بر مبنای همانندی و وجدان جمعی)و نوع دوم
ارگانیکی می باشد (نتیجه پیچیدگی و تقسیم کار فزاینده و وابستگی متقابل هرچه بیشتر).
اتفاقا از نظر دورکیم در نوع اول فردیت نمود کمتری دارد .انسان ها در آن جوامع بیشتر به ربات شبیه هستند.جامعه
سرکوبگر است و مجازات های سنگین اعمال می شود..............
در نوع دوم البته وابستگی فرد به جامعه بیشتر و یکپارچگی اجتماعی کاهش پیدا می کند .در حقیقت یکپارچگی
نظام از طریق تقسیم کار بالا می رود.
اگر نظرات دورکیم را بپذیریم حرف های شما در مورد وابستگی بیشتر فرد به سیستم های اجتماعی درست می
باشد ولی در مورد فردیت به نتیجه ای ضد حرف شما خواهیم رسید.