11-09-2015, 12:08 PM
جناب ابن سینا، این برهانی که مطرح نمودید ایرادات بسیاری دارد و اتفاقا نقض آن هم در همان فیزیک کوانتوم مشاهده شده است!
اما من اکنون به همان مطالب بحث شده می پردازم.
می تواند در حیطه ی تجربیات اعتباری استدلال کند(چیزی که در علوم تجربی صورت می گیرد) ولی همچنان از لحاظ معرفت شناسیِ فلسفی جایگاه آنها را تبیین نماید.
اما من اکنون به همان مطالب بحث شده می پردازم.
ابن سینا نوشته: .مختصراً می توان گفت نظر هیوم بر آن است که بین علت و معلول هم زمانی است یعنی یک همراهی زمانی دائمی بین دو چیز است و ما از آن علیت را برداشت می کنیم ولی فی الواقع آنچه که ما می گوئیم علیت یعنی چیزی چیزی دیگر را بوجود آورد قبول ندارد بلکه صرفاً یک همراهی زمانی است.مقصود هیوم در اینجا اشاره به توالیِ زمانیِ تجربه شده است. به این معنا که ما صرفا تجربه کرده ایم که از آتش گرما احساس می شود و با آن می توان آب را گرم نمود. حال این تجربه(توالی رویدادها) ممکن است بار ها و بارها برای ما تکرار شود. اما در نهایت چیزی جز تجربه ای اعتباری نیست و از آن نمی توان حکم به رابطه ای عقلی و جهان شمول رسید. همان طور که در بالا نوشتم امروزه مشاهده شده که ذرات بنیادین بدون علت به وجود می آیند و یا از بین می روند و اتفاقا یکی از نظریه های مهم در توضیح به وجود آمدن جهان نظریه ی "تکینگی" می باشد که توسط پروفسور هاوکینگ و پنروز ارایه شده و بیان می کند که جهان در زمان( صفر از مهبانگ همان بیگ بنگ) در تکینگی بدون علت به وجود آمده است.
نظر این فیلسوف!!!غربی!!!را اینطور می توان رد کرد که این نظر برخلاف بداهت عقل است.می پرسید چرا؟گوئیم به خاطر آنکه هر کسی حتی دانشمندان ملحد هم این را اعتقاد دارند که به سبب وجود ویژگی در چیزی،آن می تواند سبب پدیده ای شود.مثلاً دقت کنید که آتش سبب گرم شدن آب می شود.هر کس می داند از ویژگی های این آتش است که گرما ایجاد می کند.
ابن سینا نوشته: اگر از هیوم بپرسی که آقای هیوم!شما چرا به چنین چیزی معتقد هستید؟او هر چه بگوید دلیل اعتقاد خودش را بیان کرده است و این همان علت نتیجه اش است.یعنی او یک سری صغری و کبری می چیند(به عنوان مثال)و بعد نتیجه ای می گیرد.تا زمانی که آن مقدمات نباشند،چنین نتیجه ای هم نخواهد بود.پس باید آقای هیوم اقرار کند که یا نتیجه اش اشتباه بوده است و دچار سفسطه در برهان شده است یا اینکه بگوید حرفش تنها همراهی زمانی با مقدماتش دارد.خوب ما هم می گوئیم« حرف بی دلیل باد هواست»گرچه من هم با تجربه گرایی صرفِ هیوم مشکل دارم؛ اما در اینجا ایرادی بر هیوم وارد نیست. زیرا هیوم
می تواند در حیطه ی تجربیات اعتباری استدلال کند(چیزی که در علوم تجربی صورت می گیرد) ولی همچنان از لحاظ معرفت شناسیِ فلسفی جایگاه آنها را تبیین نماید.
همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...