04-09-2015, 07:49 PM
بسم الله الرحمن الرحیم
rationalist
اگرچه که پاسخ به این مسائل پیش پا افتاده برای بنده وقت تلف کردن است ولی برای آنکه کسی که با این مسائل آشنا نیست دچار شبهه نشود پاسخ می دهم.اول آنجا که می گوئید فرضا چون این ویژگی نیست (ویژگی انقسام پذیری عقلی یا ذهنی و بودن حداقل در سه بعد) صرفا تمایز را می رساند.این خیلی سخن سخیفی است چونکه ما گفتیم یکی از ویژگی هائی که ماده دارد این است انقسام پذیر باشد.یعنی اگر چیزی ماده باشد این ویژگی را دارد.این دو همیشه با هم هستند.وقتی که چیزی این ویژگی را نداشته باشد دیگر ماده نیست.البته دقت بفرمائید که انرژی از این قائده استثنا نیست تا بگوئید ما در طبیعت علاوه بر ماده داریم چیزی به نام انرژی، چون می دانیم انرژی هم دارای مکان است و چیزی که مکان داشته باشد ویژگی های مذکور بر آن صادق است.
اما در مورد نقد دوم.اگر دقت می کردید گفتیم نفس چیزی است که خود مجرد است ولی برای اعمال عمل نیاز ماده دارد یعنی ما یک حیثیت غیر مادی در خود می یابیم که همان ادراک ماست و حیثیت دیگر ما این است که فرضا برای اینکه اختیار و اراده خود را عملی کنیم نیاز به ابزار داریم.البته در فلسفه اسلامی تعریف بالاتر از این هم داده شده است ولی باشد آن برای اهل دقت و تتبع.اما پاسخ این نقد مشخص می شود.چون زمانی که شما چیزی را فراموش می کنید نه اینکه آن چیز کاملا از علم شما خارج شده باشد بلکه ابزار یادآوری آنرا ندارید.برای کمک به تفهیم مطلب،فروید یکی از دانشمندان معروف علم رفتارشناسی(به قول مشهور روانشناسی)در آزمایشات خود در کشف «نا خودآگاه» مطالبی را یافت که به ما کمک می کند یعنی اگر شما چیزی را تجربه کرده نباشید آنطور نیست که کاملا از شما جدا شده باشد بلکه فعلا شما به آن توجه نکرده اید.البته در نظریات اسلامی به این مطلب بی توجهی نشده است ولی برای شما که خیلی تجربی گرا هستید می توانید به آزمایشات فروید رجوع کنید.هم چنین با گذشت زمان اگر در ذهن شما تصویر دیگری بیاید بدان معنا نیست که تصویر قبلی از بین رفته باشد بلکه یعنی تصویر رفت و تصویر جدیدی آمد.نمی شود موجود معدوم شود به حکم بدیهی امتناع اجتماع نقیضین.اگر بگوئید ما بداهتا می بینیم چیزهائی الان هستند و چندی بعد نیستند.در پاسخ گفته می شود که چیزی که الان هست جدا از زمانش نیست و چیزی که قبلا بوده است جدا از زمانش نیست،پس می گوئیم شیء چند لحظه قبل موجود است در آن زمان و الآن نیست یعنی هیچ نحوه وجودی ندارد تا بخواهید بگوئی موجودی،معدوم است بلکه معدوم است که معدوم است.پس سوال از آنجا ناشی شده است که شما زمان شیء را چیزی جدا از شیء فرض کرده اید در حالی که زمان جزئی از وجود شیء است.و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
rationalist
اگرچه که پاسخ به این مسائل پیش پا افتاده برای بنده وقت تلف کردن است ولی برای آنکه کسی که با این مسائل آشنا نیست دچار شبهه نشود پاسخ می دهم.اول آنجا که می گوئید فرضا چون این ویژگی نیست (ویژگی انقسام پذیری عقلی یا ذهنی و بودن حداقل در سه بعد) صرفا تمایز را می رساند.این خیلی سخن سخیفی است چونکه ما گفتیم یکی از ویژگی هائی که ماده دارد این است انقسام پذیر باشد.یعنی اگر چیزی ماده باشد این ویژگی را دارد.این دو همیشه با هم هستند.وقتی که چیزی این ویژگی را نداشته باشد دیگر ماده نیست.البته دقت بفرمائید که انرژی از این قائده استثنا نیست تا بگوئید ما در طبیعت علاوه بر ماده داریم چیزی به نام انرژی، چون می دانیم انرژی هم دارای مکان است و چیزی که مکان داشته باشد ویژگی های مذکور بر آن صادق است.
اما در مورد نقد دوم.اگر دقت می کردید گفتیم نفس چیزی است که خود مجرد است ولی برای اعمال عمل نیاز ماده دارد یعنی ما یک حیثیت غیر مادی در خود می یابیم که همان ادراک ماست و حیثیت دیگر ما این است که فرضا برای اینکه اختیار و اراده خود را عملی کنیم نیاز به ابزار داریم.البته در فلسفه اسلامی تعریف بالاتر از این هم داده شده است ولی باشد آن برای اهل دقت و تتبع.اما پاسخ این نقد مشخص می شود.چون زمانی که شما چیزی را فراموش می کنید نه اینکه آن چیز کاملا از علم شما خارج شده باشد بلکه ابزار یادآوری آنرا ندارید.برای کمک به تفهیم مطلب،فروید یکی از دانشمندان معروف علم رفتارشناسی(به قول مشهور روانشناسی)در آزمایشات خود در کشف «نا خودآگاه» مطالبی را یافت که به ما کمک می کند یعنی اگر شما چیزی را تجربه کرده نباشید آنطور نیست که کاملا از شما جدا شده باشد بلکه فعلا شما به آن توجه نکرده اید.البته در نظریات اسلامی به این مطلب بی توجهی نشده است ولی برای شما که خیلی تجربی گرا هستید می توانید به آزمایشات فروید رجوع کنید.هم چنین با گذشت زمان اگر در ذهن شما تصویر دیگری بیاید بدان معنا نیست که تصویر قبلی از بین رفته باشد بلکه یعنی تصویر رفت و تصویر جدیدی آمد.نمی شود موجود معدوم شود به حکم بدیهی امتناع اجتماع نقیضین.اگر بگوئید ما بداهتا می بینیم چیزهائی الان هستند و چندی بعد نیستند.در پاسخ گفته می شود که چیزی که الان هست جدا از زمانش نیست و چیزی که قبلا بوده است جدا از زمانش نیست،پس می گوئیم شیء چند لحظه قبل موجود است در آن زمان و الآن نیست یعنی هیچ نحوه وجودی ندارد تا بخواهید بگوئی موجودی،معدوم است بلکه معدوم است که معدوم است.پس سوال از آنجا ناشی شده است که شما زمان شیء را چیزی جدا از شیء فرض کرده اید در حالی که زمان جزئی از وجود شیء است.و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.