03-31-2012, 04:25 PM
shirin نوشته: اگه مردهای ایرانی طی کش و سوپور هستن به این دلیل هست که این کارا رو فقط به مردا میدن نه به این دلیل که زنها نمیرن سر اینکارا.در خارج از کشور چی ؟!
همونطور که بسیاری کارای دیگه رو هم به زنها نمیدن و زنها رو تو اون شغلا استخدام نمیکنن تو جامعه ایران، الان متوجه شدم که چقدر آگاهی دارید
لابد در خارج هم این کارها رو به زنهای ایرانی نمیدند فقط به زنهای خودشون میدند ؟! بله ؟!
shirin نوشته: شما هم به جای قضاوت کردن و تهمت زدن به شخصیت من بهتره قضاوتتون رو درست کنید.شخصیت شما اصلن برای من مهم نیست - من با توجه به گفته هاتون و ضد و نقیض گویی هایی که کردید نتیجه گیری کردم .
shirin نوشته: من دیگه به بحث با کسی که قصدش فقط اثبات حرف نادرستش هست ادامه نمیدم.تا حرف نا درست رو چی بدونیم - اینکه شما میگید زنهای ایرانی همه فرشته هستند و مردهای ایرانی هم یک مشت دیو هستند که اونها رو استثمار کردند - چرنده .
shirin نوشته: فکر کنم هر کسی که پستهای شما و منو بخونه متوجه میشه کدوم منطقی تر هستبله قطعن متوجه توجیه کردن های شما از راه مظلوم نمایی و تحریف میشه !
shirin نوشته: در ضمن بعضی وقتا یه کسی که تو یه جامعه ای نبوده ممکنه اطلاعاتش نسبت به کسی که فقط درگیر خودش بوده تو اون جامعه بیشتر باشه.البته در مورد شما صدق نمیکنه چون همش اطلاعات غلط دارید رو میکنید .
shirin نوشته: و درآخر توصیه میکنم برید با همون خانمها که داشتن طی کشی میکردن یه مصاحبه کنید و دلیل اینکه همچین شغلی رو برای خودشون انتخاب کردند بپرسید.
اتفاقن این کار رو هم قبلن کردم - خیلی هاشون گفتند برای وقت گذرونی ! (نه اجبار و وبدبختی و این مدل مهملاتی که شما به هم بافتید) - خیلی هاشون هم گفتند کار کردن در یک فروشگاه زنجیره ای مثل اینجا رو دوست دارند . (که شامل طی کشیدن - پشت صندوق نشستن - مرتب کردن اجناس و ... میشه)
shirin نوشته: و همینجور الکی یه شغلی که فقط از نظر ما ایرانیا بهتره رو بهش پیشنهاد بدید ببینید با کله قبول نمیکنه؟
از نظر شما زن ایرانی که کار کردن رو بد میدونید و از واژه تحمل استفاده میکنید - یک شغل خوب منشی یک دکتری مهندسی چیزیه و بس - کاری که هم سبکه و هم به قول خودتون با کلاس . در اینجا اگر به یک زن جوان آلمانی پیشنهاد منشی شدن بدید به احتمال خیلی زیاد رد میکنه . اصلن در کشور آلمان شما منشی زن آلمانی جوان پیدا نمیکنید !
shirin نوشته: در مورد اون ماشینهای مدل بالا چند وقت پیش یادمه یه تحقیق انجام داده بودن تو همون کشورایی که به نظر شما طی کشی یه شغل ایده آل هست و نشون داده بودند که زنهای اونجا هم بیشتر به ماشین یه مرد اهمیت میدن تا به قیافش
این تحقیق کجاست ؟ لینک بدید ما هم بخونیم !
شما هنوز نمیدونید ماشین در اروپا یک وسیله ی بی ارزش هستش و به طور متوسط هر ۵ سال یک بار هر شخصی با هر توان مالی ماشین خودش رو عوض میکنه و بعدش اومدید و دارید از یک تحقیق من در آوردی سخن میگید ؟!
ماشینی که برای شما شیک و خفن محسوب میشه در اروپا تاکسیه ! اگر هم به ماشین هایی مثل لیموزین نگاه کنیم که معمولن باهاش خانوم جا به جا میکنند و وسیله کار خانوم بیار ها هستش - در حالت بهترش یک سری جوان خوشحال با همدیگه ۱۰۰ یور پول میدند یک شب یه دونش رو با راننده اجاره میکنند و تفریح میکنند .
ماشین های اسپرت مثل فراری و لامبورگینی رو هم اینجا پیر پاتال ها اغلب سوار میشند و نه جوانها - چونکه گواهینامه مخصوص میخواد و درد سر های بیمه اش زیاده و برای همین افرادی که بیکار هستند میرند طرفشون . اگر هم جوانی یک لامبورگینی ۱ میلیون دلاری سوار بشه برای خانوم بازی سوار نمیشه !
محض اطلاع میگم : اینجا کسی بخواد خانوم بازی کنه یا مخ بزنه با اوبان (مترو) میره سنت پائولی یا دیسکو نه اینکه توی خیابون با ماشینش جلوی پای این و اون ترمز کنه !!!!
shirin نوشته: و اگه یه ماشین مدل بالا یه مرد داشته باشه خیلی احتمال اینکه بتونه با مخ یه دختر رو بزنه بیشتره تا اینکه یه ماشین مدل پایین.
بله این حرف شما در مورد دختر ایرانی کاملن جواب میده چونکه دختر ایرانی دنبال پول طرف هستش و نه دنبال عشق و علاقه و ... خود شما هم در گفته هاتون فرمودید میزان علاقه طرف رو با سرویس طلایی که قراره برای شخص خریده بشه میشه سنجید !
بنده اسم رابطه ای که قراره با سرویس طلا میزان علاقه درش سنجیده بشه رو عشق نمیذارم - میذارم تن فروشی .
نه من باقی انسانهای اروپایی هم همین فکر رو میکنند و اگر زنی بیاد و به خاطر اینکه یه نفری براش سرویس طلا خریده بهش ابراز علاقه کنه رو میذارند تن فروش ! آلمانیش میشه شلامپه (schlampe) فارسیش رو هم خودتون میدونید .
طبیعی هستش که فردی که دوست دختر یا همسرش رو دوست داره براش سنگ تموم هم میذاره ! ولی این رابطه دو طرفه هستش . یعنی اگر من برم برای دوست دخترم در روز تولدش یک سرویس طلای ۱۹ هزار یورویی هدیه بخرم - اون هم در مقابل در یک مناسبتی برای من یک چیز با ارزش دیگه میخره .
وقتی رابطه یک طرفه میشه ! یعنی زنه میاد میگه اگر تو منو دوست داری باید میزان عشقت رو با سرویس طلا و پول و ... نشونم بدی - اون زن وارد یک رابطه ی عاطفی نشده بلکه وارد یک رابطه تجاری شده و اسمش رو هم بالاتر بهتون گفتم چیه .
حالا شما هی بیا بگو نه خیر اینطوری نیست اون طوریه ! و من زن ستیزم و . فلانم و بهمانم . که البته این رفتار شما سر چشمه اش رو میشه در همون غرور کاذب و منطق وارونه ای که در وجود بیشتر دخترهای ایرانی هست پیدا کرد .
برای جنابعالی اصلن قابل هضم نیست که یک زنی که هیچ جبری بالا سرش نیست شغلی کمتر از منشی آقای دکتر فلانی داشته باشه ! من چی دارم در این باره برای شما بگم ؟ من هم اینجا نیستم که چیزی رو به خانم شیرین کاربر انجمن دفترچه ثابت کنم - اگر قرار بود چیزی رو به شخص شما ثابت کنم به صورت خصوصی باهاتون در میون میذاشتم .
این خودشیفتگی و حس سوء استفاده مردان از زنان در رابطه ها در دختر های جاهای دیگه ایران به غیر از تهران بیشتر هم دیده میشه . باز دختر تهرانی قبول کرده که میتونه با یک پسری برای یک مدتی دوستی داشته باشه و بعدش هم از هم جدا شند .
ولی دختر های جاهای دیگه :
فرض کنید من و دوست دخترم که تهرانی نیست (در این مورد گچساران) توی کافی شاپ نشستیم :
خانم : میلاد تو از من خوشت میاد ؟
میلاد : خوب معلومه اگر خوشم نمیومد که باهات دوست نمیشدم !
خانم : پس بیا خواستگاریم !
میلاد :
(این یک داستان واقعی بود)
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری