10-14-2014, 08:42 PM
بازی چیزی نیست جز اینکه شما با یک استراتژی فکر شده، پرداخته شده و تمرین شده پیش بروید. شما با داشتن ِ هتا یک سیستم ِ بد نیز به مراتب از دیگرانی که سیستم ندارند (اکثریت ِ عظیم مردان) پیش هستید. داشتن ِ سیستم باعث میشود که شما شبیه به کسمغزها دور ِ دختر بو نکشید و موس موس نکنید. مرد ِ ایرانی وقتی میخواهد مخ بزند فکر میکند با چرخیدن ِ دور و بر دخترک، چشم به چشم شدن، این پا و آن پا کردن و لبخند زدن مثلا دارد نظربازی و دلبری میکند، من به شما اطمینان میدهم که بطور قطع هیچ چیز بدتر از این در ختربازی نیست! شما از اولین چشمدرچشم شدن با دختر تنها 3 تا 5 ثانیه فرصت دارید که approach بکنید، در غیر اینصورت، دختر ِ مربوطه متوجه بازی شما شده و گارد خواهد گرفت. البته در بعضی از موارد این قانون نقض خواهد شد:
1-شما پسر خیلی تاپی باشید (در ایران یا خیلی پولدار باشید و یا اینکه بسیار زیبا باشید). در این صورت دختر مربوطه علارغم ِ اینکه میداند در حال مخ شدن است، اما مقاومت نمیکند(در واقع نمیتواند مقاومت بکند)
2- دختر جنده، لاشی، له، سنبالا، شوهردار یا زیر 6 باشد. در این موارد احتمال ِ اینکه دختر مربوطه به مسخرهبازیهای شما جواب بدهد هست!
اما بازیکن کسیست که نه از لحاظ مالی و چهره آنچنان تاپ است و نه میخواهد زبالهگردی بکند. او میداند که با درجاتی از بازی هدفمند میتواند نقصانهای خویش را در دیگر موارد جبران بکند و از این جهت با مردانِ تاپی که بازی ندارند رقابت بکند.
تجربه نشان داده که در ایران مهمترین فاز این است که بازی خود را از دختر پنهان نگاه دارید. به نظر من این هتا مهمتر از آلفانماییست! دلیلاش هم روشن است: در جامعهی محافظهکار ایرانی، سخن گفتن با بیگانگان اصلا کار راحتی نیست و شما حتما باید دلیل موجهی داشته باشید تا بتوانید با یک غریبه سخن بگویید. ضمن اینکه جلوگیری ازایجادِ حس لاشی بودن در دختر ایرانی به مراتب از کشورهای غربی اساسیتر است. دختر ِ ایرانی جذابیت جنسی خودش را نمیتواند به عنوان ِ علت موجه ِ دوستی و همخوابگی شما با خودش بپذیرد و در صورتی که شما به او نشان بدهید که جذابیت جنسیاش تنها دلیل ِ شما برای رفتن به طرف اوست، بلافاصله در او حس لاشی بودن پدید خواهد آمد. بنابراین :
بازیکن با فکر و یک سیستم حسابشده و تمرینشده ،پیش از آنکه به دختر نزدیک، میداند که چه خواهد کرد و چه خواهد گفت. او پیش از هر چیز به موضوعی خواهد اندیشید که با بحث کردن پیرامون ِ آن دختر ابدا شک نکند که او برای بازی کردن به او نزدیک شده است. من به شما اطمینان میدهم که به حرف آوردن ِ دختر، به مدت چند دقیقه، خود دستاورد محسوب میشود و کار شما به مراتب راحت خواهد شد. بازیکن در حین اینکه در حال ِ گفتگو با دختر پیرامون ِ یک موضوع کاملا ordinary است، همزمان بازی خویش را ذره ذره وارد عمل میکند، به نوعی که دخترک نفهمد چه اتفاقی در حال ِ وقوع است.
نمونهی شخصی:
یکی از روزهای تابستان که سیستم سرمایشی در محل کارم خراب شده بود، من آخر روز تعطیل کرده بودم و داشتم با آسانسور میآمدم پائین که بروم خانه. آسانسور که یک طبقه پایین آمد، دو دختر وارد آسانسور شدند. یکی از آنها خطاب به دیگری گفت «وای مردم از گرما»،
من که سفره را آماده میدیدم گفتم : «کولر شما هم خراب شده بود خانوم؟»
دختر: آره بابا، کل ساختمون خراب بود دیگه
من: خب پس خیالم یه کم راحت شد
دختر: چرا؟
من: خب الان میدونم که مدیرا هم داشتن مثل ما لهله میزدن، همین کافیه واسم که امشب راحت بخابم
آن یکی دختر در حالیکه هر دو میخندند گفت: آره، خوب شد گفتید ما هم بتونیم راحت بخوابیم امشب
آسانسور رسید به طبقهی همکف و در حین پیاده شدن، من میدانستم که هرچه سریعتر باید یک قدم در بازی پیش رفت وگرنه طرف پریده است. در اینجا خیلی مهم است که شما چه میکنید و به نظر من خیلی مهمتر از فاز Approach است ، چرا که در اینجاست که شما یک گفتگوی کاملا معمولی و آبکی را تبدیل به عرصهی بازی خویش میکنید بدون اینکه شاخکهای بسیار حساس ِ دخترک را به کار بیاندازید. به این بخش (من از سیستم سووی استفاده میکنم، دلیلاش را جلوتر ذکر خواهم کرد) transition یا انتقال میگویند. تقریبا مهم نیست که شما چطور Approach مهم میکنید، مهم این است که چطور فاز انتقال را انجام میدهد و دختر را با موفقیت وامیدارید که با شما گفتگو را ادامه دهد. در approach شما تنها چند اصل را باید رعایت بکنید : خیلی سریع پیش بروید. یعنی اینکه موس موس نکنید، هی دور و بر خود را نگاه نکنید، این پا و آن پا نکنید و... ، شده حتا بحث را با پرسیدن ساعت یا یک آدرس هم پیش ببرید، باز خوب است. اما در فاز انتقال شما باید با دقت زیادی پیش بروید؛ مثلا بحث دومی که پیش میکشید، باید جذاب باشد. بحث اولی که پیش میکشید (در آن نمونهی شخصی همان بحث خراب بودن کولر و لهله زدنِ مدیران که در واقع همان Approach بود)، نباید بیش از یکی دو دقیقه طول بکشد! در کل شما نباید هیچ بحثی را با یک دختر بیش از حداکثر 5 دقیقه کش بدهید، چون دختر از بحث خستهکننده دهبرابر بیشتر از مردان خسته میشود!
باید زمان ِ مناسبی را برای انتقال انتخاب بکنید. تجربهی من ( و سووی)میگوید در همان بحث نخستی که دختر در حال حرف زدن است، قطع کردن ِ حرفاش و بحث ِ جدیدی که چندان نامرتبط با بحث ِ پیشین نیست را پیش کشیدن، بهترین حالت است. در همان زمان که دارد حرف میزند یک موضوع لابهلای حرفهایش پیدا بکنید(ادامهی نمونهی شخصی):
من: خوش به حالتون، شبا میخوابید، من مدتهاست شبا نمیتونم بخوابم
میبینید؟ فاز انتقال، میتواند یک جمله بیشتر نباشد. توضیح کوتاه ِ سووی در این مورد خواندنیست:
من در آن یک جمله، توجه دختر را به یک بحث شخصی جلب کردم و همینکه او بپرسد چرا، من موضوع را شخصیتر خواهم کرد و از آن لابلا کلی چیزهایی که قبلا در موردشان فکر کردهام را هدفمند و در وقت مناسب وارد بحث خواهم کرد. من البته الان فکر میکنم آن حرفم بهترین گزینه نبود و من میتوانستم موارد بهتری هم پیدا بکنم. به خاطر داشته باشید که کوچکترین اشتباه در فازهای ابتدایی، میتواند به نابودی کل برنامهتان بیانجامد. پس در این مورد دقت زیاد و مهمتر از همه تمرین فراوان داشته باشید. شما بدون تمرین هرگز به حفرههای سیستم خود پی نخواهید برد و نمیتوانید آنها را بهبود دهید. بنابراین یک برنامه برای خودتان درست بکنید : مثلا هفتهای حداقل 15 بار تمرین عملی داشته باشید.
همانطور که گفتم داشتنِ سیستم باعث میشود که شما بتوانید آن را تمرین بکنید، نقاط ضعفاش را پیدا بکنید، آن را بهبود بدهید و هر بار قویتر اجرایش بکنید. غیر از این داشتن ِ سیستم و اجرا کردناش باعث میشوند شما به سرعت به سوی بازی فیالبداهه و آنی (که خب پیشرفتهترین نوع بازیست که نیاز به مدتها تمرین و ممارست و آموختن مهارتهای فراوان دارد) پی بروید. Humor و دیگر مهارتهایی که در دختربازی بسیار تاثیرگزار هستند، کاملا قابل آموختن هستند. اما تنها راه ِ آموختن ِ آن به نظر من این است که شما اول با یک سری روتین ِ از پیش حسابشده که حفظ کردهاید پیش بروید و هر بار در حین اجرای آن، سعی بکنید خلاقیت ِ خویش را بکار انداخته و بطور آنی یک چیز جدید به آن اضافه بکنید.
اما چرا سیستم نیک سووی را من انتخاب کردهام: بازی ِ او بسیار مدون، دقیق، اصولی و حسابشده است و از نظر من بهترین سیستم برای ایران است. او سیستمی دارد به نام ِ Emotional progress model که از چند مرحلهی مجزا و مرتب تشکیل شده که هر کدام از آنها علاوه بر اینکه دارای انواع مختلفی هستند، با جزئیاتِ کامل مدلسازی شدهاند و به شما یک مسیر سرراست با تابلوهای راهنمای فراوان و بیچاله و چوله به سرمنزل مقصود میآموزد. اینکه سیستم او برای ایران بهترین است به این خاطر است که در بازی او به پرواز زیر رادارهای بازیکن یاب دختر توجه زیادی شده. بازی دیگرانی چون Krauser خوب است، اما یکی اینکه برای مبتدیان به گمان ِ من زیادی پیشرفته است و دیگر اینکه به اندازهی بازی سووی در ایران قابل پیادهسازی نیست. پیشنهاد من این است که شما اگر میخواهید شروع بکنید، از بازی سووی شروع بکنید و پس از اینکه در آن به اندازهی کافی مهارت یافتید، سپس بازی Krauser را بیاموزید.
یکبار دیگر تاکید میکنم که سیستم داشته باشید. همانطور که پیشتر گفته شده، 50 درصد ِ دخترانی که آن بیرون هستند از دسترس همهی بازیکنها خارج هستند، از 50 درصد باقیمانده، تنها شاید 10 درصدشان بدون ِ اینکه شما کاری بکنید بیایند سمتتان (آن هم در صورتی که یا شما خیلی تاپ باشید یا اینکه او خیلی له باشد). اینکه دختری (به ویژه در ایران) خودش بیاید به شما پیشنهاد بدهد یا آمار بدهد، تنها در فیلم ِ سوپر اتفاق میافتد. بنابراین مثل ِ کسمغزها نباشید و بدانید که تا خودتان پیش نروید هرگز هیچ دختری به سمتتان نخواهد آمد. شما حتا اگر جزو تاپترین مردهای جامعه نیز باشید، باز در صورتی که فعالانه پیش نروید (نه الزاما بازی) جز مشتی دختر متوسط 6 هر از گاهی به تورتان نخواهد خورد. داشتن ِ سیستم به شما کمک میکند که بتوانید با اعتماد به نفس پیش بروید، بازی بکنید و پس از تمرینهای طولانیمدت به جایی برسید که همهی آن 50 درصد دخترانِ در دسترس را بتوانید شکار بکنید.
1-شما پسر خیلی تاپی باشید (در ایران یا خیلی پولدار باشید و یا اینکه بسیار زیبا باشید). در این صورت دختر مربوطه علارغم ِ اینکه میداند در حال مخ شدن است، اما مقاومت نمیکند(در واقع نمیتواند مقاومت بکند)
2- دختر جنده، لاشی، له، سنبالا، شوهردار یا زیر 6 باشد. در این موارد احتمال ِ اینکه دختر مربوطه به مسخرهبازیهای شما جواب بدهد هست!
اما بازیکن کسیست که نه از لحاظ مالی و چهره آنچنان تاپ است و نه میخواهد زبالهگردی بکند. او میداند که با درجاتی از بازی هدفمند میتواند نقصانهای خویش را در دیگر موارد جبران بکند و از این جهت با مردانِ تاپی که بازی ندارند رقابت بکند.
تجربه نشان داده که در ایران مهمترین فاز این است که بازی خود را از دختر پنهان نگاه دارید. به نظر من این هتا مهمتر از آلفانماییست! دلیلاش هم روشن است: در جامعهی محافظهکار ایرانی، سخن گفتن با بیگانگان اصلا کار راحتی نیست و شما حتما باید دلیل موجهی داشته باشید تا بتوانید با یک غریبه سخن بگویید. ضمن اینکه جلوگیری ازایجادِ حس لاشی بودن در دختر ایرانی به مراتب از کشورهای غربی اساسیتر است. دختر ِ ایرانی جذابیت جنسی خودش را نمیتواند به عنوان ِ علت موجه ِ دوستی و همخوابگی شما با خودش بپذیرد و در صورتی که شما به او نشان بدهید که جذابیت جنسیاش تنها دلیل ِ شما برای رفتن به طرف اوست، بلافاصله در او حس لاشی بودن پدید خواهد آمد. بنابراین :
بازیکن با فکر و یک سیستم حسابشده و تمرینشده ،پیش از آنکه به دختر نزدیک، میداند که چه خواهد کرد و چه خواهد گفت. او پیش از هر چیز به موضوعی خواهد اندیشید که با بحث کردن پیرامون ِ آن دختر ابدا شک نکند که او برای بازی کردن به او نزدیک شده است. من به شما اطمینان میدهم که به حرف آوردن ِ دختر، به مدت چند دقیقه، خود دستاورد محسوب میشود و کار شما به مراتب راحت خواهد شد. بازیکن در حین اینکه در حال ِ گفتگو با دختر پیرامون ِ یک موضوع کاملا ordinary است، همزمان بازی خویش را ذره ذره وارد عمل میکند، به نوعی که دخترک نفهمد چه اتفاقی در حال ِ وقوع است.
نمونهی شخصی:
یکی از روزهای تابستان که سیستم سرمایشی در محل کارم خراب شده بود، من آخر روز تعطیل کرده بودم و داشتم با آسانسور میآمدم پائین که بروم خانه. آسانسور که یک طبقه پایین آمد، دو دختر وارد آسانسور شدند. یکی از آنها خطاب به دیگری گفت «وای مردم از گرما»،
من که سفره را آماده میدیدم گفتم : «کولر شما هم خراب شده بود خانوم؟»
دختر: آره بابا، کل ساختمون خراب بود دیگه
من: خب پس خیالم یه کم راحت شد
دختر: چرا؟
من: خب الان میدونم که مدیرا هم داشتن مثل ما لهله میزدن، همین کافیه واسم که امشب راحت بخابم
آن یکی دختر در حالیکه هر دو میخندند گفت: آره، خوب شد گفتید ما هم بتونیم راحت بخوابیم امشب
آسانسور رسید به طبقهی همکف و در حین پیاده شدن، من میدانستم که هرچه سریعتر باید یک قدم در بازی پیش رفت وگرنه طرف پریده است. در اینجا خیلی مهم است که شما چه میکنید و به نظر من خیلی مهمتر از فاز Approach است ، چرا که در اینجاست که شما یک گفتگوی کاملا معمولی و آبکی را تبدیل به عرصهی بازی خویش میکنید بدون اینکه شاخکهای بسیار حساس ِ دخترک را به کار بیاندازید. به این بخش (من از سیستم سووی استفاده میکنم، دلیلاش را جلوتر ذکر خواهم کرد) transition یا انتقال میگویند. تقریبا مهم نیست که شما چطور Approach مهم میکنید، مهم این است که چطور فاز انتقال را انجام میدهد و دختر را با موفقیت وامیدارید که با شما گفتگو را ادامه دهد. در approach شما تنها چند اصل را باید رعایت بکنید : خیلی سریع پیش بروید. یعنی اینکه موس موس نکنید، هی دور و بر خود را نگاه نکنید، این پا و آن پا نکنید و... ، شده حتا بحث را با پرسیدن ساعت یا یک آدرس هم پیش ببرید، باز خوب است. اما در فاز انتقال شما باید با دقت زیادی پیش بروید؛ مثلا بحث دومی که پیش میکشید، باید جذاب باشد. بحث اولی که پیش میکشید (در آن نمونهی شخصی همان بحث خراب بودن کولر و لهله زدنِ مدیران که در واقع همان Approach بود)، نباید بیش از یکی دو دقیقه طول بکشد! در کل شما نباید هیچ بحثی را با یک دختر بیش از حداکثر 5 دقیقه کش بدهید، چون دختر از بحث خستهکننده دهبرابر بیشتر از مردان خسته میشود!
باید زمان ِ مناسبی را برای انتقال انتخاب بکنید. تجربهی من ( و سووی)میگوید در همان بحث نخستی که دختر در حال حرف زدن است، قطع کردن ِ حرفاش و بحث ِ جدیدی که چندان نامرتبط با بحث ِ پیشین نیست را پیش کشیدن، بهترین حالت است. در همان زمان که دارد حرف میزند یک موضوع لابهلای حرفهایش پیدا بکنید(ادامهی نمونهی شخصی):
من: خوش به حالتون، شبا میخوابید، من مدتهاست شبا نمیتونم بخوابم
میبینید؟ فاز انتقال، میتواند یک جمله بیشتر نباشد. توضیح کوتاه ِ سووی در این مورد خواندنیست:
نقل قول:Transitions bridge the gap between the Approaching phase and Attraction phase. To begin Attraction,
your conversation with a woman and/or her group must have reached the point where you have the
freedom to discuss a variety of subjects and to express emotion. We call this sort of interaction a
normal conversation. Once you are able to begin a normal conversation, the Transitioning phase is
complete.
من در آن یک جمله، توجه دختر را به یک بحث شخصی جلب کردم و همینکه او بپرسد چرا، من موضوع را شخصیتر خواهم کرد و از آن لابلا کلی چیزهایی که قبلا در موردشان فکر کردهام را هدفمند و در وقت مناسب وارد بحث خواهم کرد. من البته الان فکر میکنم آن حرفم بهترین گزینه نبود و من میتوانستم موارد بهتری هم پیدا بکنم. به خاطر داشته باشید که کوچکترین اشتباه در فازهای ابتدایی، میتواند به نابودی کل برنامهتان بیانجامد. پس در این مورد دقت زیاد و مهمتر از همه تمرین فراوان داشته باشید. شما بدون تمرین هرگز به حفرههای سیستم خود پی نخواهید برد و نمیتوانید آنها را بهبود دهید. بنابراین یک برنامه برای خودتان درست بکنید : مثلا هفتهای حداقل 15 بار تمرین عملی داشته باشید.
همانطور که گفتم داشتنِ سیستم باعث میشود که شما بتوانید آن را تمرین بکنید، نقاط ضعفاش را پیدا بکنید، آن را بهبود بدهید و هر بار قویتر اجرایش بکنید. غیر از این داشتن ِ سیستم و اجرا کردناش باعث میشوند شما به سرعت به سوی بازی فیالبداهه و آنی (که خب پیشرفتهترین نوع بازیست که نیاز به مدتها تمرین و ممارست و آموختن مهارتهای فراوان دارد) پی بروید. Humor و دیگر مهارتهایی که در دختربازی بسیار تاثیرگزار هستند، کاملا قابل آموختن هستند. اما تنها راه ِ آموختن ِ آن به نظر من این است که شما اول با یک سری روتین ِ از پیش حسابشده که حفظ کردهاید پیش بروید و هر بار در حین اجرای آن، سعی بکنید خلاقیت ِ خویش را بکار انداخته و بطور آنی یک چیز جدید به آن اضافه بکنید.
اما چرا سیستم نیک سووی را من انتخاب کردهام: بازی ِ او بسیار مدون، دقیق، اصولی و حسابشده است و از نظر من بهترین سیستم برای ایران است. او سیستمی دارد به نام ِ Emotional progress model که از چند مرحلهی مجزا و مرتب تشکیل شده که هر کدام از آنها علاوه بر اینکه دارای انواع مختلفی هستند، با جزئیاتِ کامل مدلسازی شدهاند و به شما یک مسیر سرراست با تابلوهای راهنمای فراوان و بیچاله و چوله به سرمنزل مقصود میآموزد. اینکه سیستم او برای ایران بهترین است به این خاطر است که در بازی او به پرواز زیر رادارهای بازیکن یاب دختر توجه زیادی شده. بازی دیگرانی چون Krauser خوب است، اما یکی اینکه برای مبتدیان به گمان ِ من زیادی پیشرفته است و دیگر اینکه به اندازهی بازی سووی در ایران قابل پیادهسازی نیست. پیشنهاد من این است که شما اگر میخواهید شروع بکنید، از بازی سووی شروع بکنید و پس از اینکه در آن به اندازهی کافی مهارت یافتید، سپس بازی Krauser را بیاموزید.
یکبار دیگر تاکید میکنم که سیستم داشته باشید. همانطور که پیشتر گفته شده، 50 درصد ِ دخترانی که آن بیرون هستند از دسترس همهی بازیکنها خارج هستند، از 50 درصد باقیمانده، تنها شاید 10 درصدشان بدون ِ اینکه شما کاری بکنید بیایند سمتتان (آن هم در صورتی که یا شما خیلی تاپ باشید یا اینکه او خیلی له باشد). اینکه دختری (به ویژه در ایران) خودش بیاید به شما پیشنهاد بدهد یا آمار بدهد، تنها در فیلم ِ سوپر اتفاق میافتد. بنابراین مثل ِ کسمغزها نباشید و بدانید که تا خودتان پیش نروید هرگز هیچ دختری به سمتتان نخواهد آمد. شما حتا اگر جزو تاپترین مردهای جامعه نیز باشید، باز در صورتی که فعالانه پیش نروید (نه الزاما بازی) جز مشتی دختر متوسط 6 هر از گاهی به تورتان نخواهد خورد. داشتن ِ سیستم به شما کمک میکند که بتوانید با اعتماد به نفس پیش بروید، بازی بکنید و پس از تمرینهای طولانیمدت به جایی برسید که همهی آن 50 درصد دخترانِ در دسترس را بتوانید شکار بکنید.
کسشر هم تعاونی؟!