10-14-2014, 07:16 PM
کوشا نوشته: من کاری به آنچه پاسگال یا هر کس دیگری گفته و استدلال کرده ندارم این برهان در متون دینی خود ما از ائمه معصومین علیهم اسلام نقل شده و ظاهری بسیار ساده و غیر قابل انکار دارد؛ خدا یا هست یا نیست اگر نیست نتیجه کار باخدا و بیخدا یکی است و در نهایت هر دو نابود شده و از بین می روند اما اگر باشد کار بیخدا به مشکل برخورد می کند.بله البته ما میدانیم که از منطق و ریاضی و فیزیک گرفته تا پزشکی ائمه کشفیات فراوان داشته اند و اسناد همه هم در صندوقی مخفی در لندن موجود هستند
این برهان تنها همین را می خواهد ثابت کند نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد اما اینکه مسیحت حق است یا اسلام یا هر دین دیگری با این برهان قابل اثبات نیست و دلیل خاص خود را طلب می کند.
اگر تا اینجای مطلب حرف و سخنی دارید بیان کنید.
ولی جدا از شوخی، عنوان تاپیک این و موضوع بحث اینجا مشخص است، شما اگر میخواهید استدلالی کنید، آن استدلال باید بزبان مشترک باشد، نه بحث درون دینی.
من حساب سود و فایده و تصمیمگیری برمبنای آنرا میفهمم چیست (دلیل نمیشود استفادهاش را به اینگونه لزوما قبول داشته باشم)، ولی «اصل دفع خطر احتمالی» که توسط فلان آخوند و امام نوشته شده (بر فرض صحت اعتبار تاریخی) که فرق عملگر ضرب را با تفریق نمیتوانسته تشخیص دهد را نمیفهمم.
پس بلی، ایراد دارم اخوی، بزبان مشترک باید سخن بگویید.
کوشا نوشته: شما یا باید با دلیل و برهان محکم ثابت کنید که اصل علیت باطل و هستی بدون منشاء است اگر نتوانید که نمی توانید باید فرض وجود خدا را قبول کنیدآقا جان شما اگر میتونی با برهان علیت وجود خدا را ثابت کنی و کردهای که دیگر چه بحثی داری؟ مطرح کردن یک برهان دیگر که ربطی به بحث فعلی ما ندارد این وسط چه کاری قرار است انجام دهد؟
بعد از این مرحله نوبت بررسی تعاریف ارائه شده توسط ادیان صاحب کتاب از خدا و انتخاب معقول ترین و کم نقص ترین گزینه می رسد بعد از این مرحله با استفاده از دلائل درون دینی می توان به شناختی نسبی از خدا و رفتارهای او رسید و بر اساس آن عمل کرد.
چرا باید چنین کنیم، زیرا متاسفانه حداقل در حال حاضر هیچ راه دیگری برای دفع ضرر احتمالی که برهان به لزوم آن حکم می کند وجود ندارد و شش فرضی که نقل کردید صرف ادعاست، ادعایی که نه کسی مدعی آن است و نه کسی بر آن برهانی اقامه کرده است.
کوشا نوشته: آنچه در مورد صفات خدا بیان شد در جواب سخنان فرعی بود که جناب کورش ایران مطرح کردند و هیچ ربطی به این برهان ندارد، اگر مفاد این برهان را قابل عمل دیدیم
دیگر نباید نگران ا ینکه خدا در برابر رفتار درست ما چه عکس العملی خواهد داشت نباشیم چرا که تنها خدایی که وعده دنیای دیگر را داده است خدای ادیان آسمانی است و چنین خدایی با تعاریفی که از او شده به هیچ کدام از بندگان خود ظلم نمی کند.
ببینید من یک مثال میزنم برای روشن شدن مورد بحث بودن این برهان(جدا از نتیجهاش). فرض کنید خیس نشدن زیر باران برای ما مهم است و ما هم فردا میخواهیم به جایی برویم.
گویندهیِ استدلال در اینجا میگوید که، ما نه تنها فردا باید چتربرداریم، بلکه هم باید باور کنیم که فردا باران خواهد آمد. این جملهیِ آخر بسیار مناقشه برانگیز است، چرا که اگر جایی که ما میرویم بیابان است که 30 سال است باران نیامده و ابری هم در آسمان نیست و پیشبینی هواشناسی هم اینست که در هفتهیِ آینده هوای آنجا مانند همیشه آفتابیست (تشبیه به وجود الله) من هر کاری هم بکنم نمیتوانم «باور کنم» که فردا باران خواهد آمد. حالا شما میتوانی به من از کم هزینه بودن برداشتن چتر و لباس بارانی و... بگویی و در این مورد میشود بحث کرد (که البته تا اینجا دیدیم که بحث با این روش دربارهیِ رویکرد ما نسبت به وجود خدا بجایی نمیکشد)، ولی اینکه من حقیقتا به گزارهیِ «فردا باران خواهد آمد باور کنم» مسالهیِ دیگریست.
دربارهیِ تعریف خدا باز هم میگویم. اساسا بحث اینجا برمبنای سود است و نهایتا بتوان جهان بعد از مرگ را بخش لاینفک آن بشمار آورد. برای محاسبهیِ رویکرد ما هم تنها عامل مهم اینجا تعداد حالتهایِ ممکن و سود زیان آنهاست. نام خدا و شیطان و... هم اصلا بخودی خود مهم نیست، مهم نقش آنها در محاسبهیِ نتیجه در روش ماست.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound