08-09-2014, 08:38 PM
Ouroboros نوشته: بله، راسیونالیست ِ تیپیک: اهمیتی نمیدهد که سرزمین مهد روشنگری به آشوئیتس رسید، علم ِ رهاییبخش به هیروشیما ختم شد، سعادت دنیوی به گولاگ رسید، «مهد دموکراسی مدرن» و «تجلی حکومت قانون» تبدیل به دولتی پلیسی-اورولی شد و آن سوژهی خردمدار مدرن او که اینهمه پیرامون آزادگیاش رودهدرازی کرده بود سر هر پیچ که رسید بندگی و نوکری اینجهانی را ترجیح داد. اینها مهم نیست وقتی در ادراک ایدئولوژیک شما هرچیز خوب خردمندانه است و هرچیز بد جاهلانه.و اما این آیا میتواند نقدی به خردگرایی حساب شود؟ امیر گرامی گویا فراموش کرده که از چه موضعی دارد آن سو را به نقد میکشد؟ هنوز تاریخ میلیونها کشتهی جنگ صلیبی را تاریخ از یاد نبرده.
از من میپرسید: خردگرایی و اندیشهی الهی هر دو به یک اندازه رسوا هستند، نه به خاطر ماهیت یا فرم اندیشهشان، که به سبب ذاتشان. هر دوی آنها به یک اندازه دارای غلظتی از اندیشهی راهِ غائی هستند. مارکسیسم و کمونیسم بزرگترین پروژهی خردِ سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است و در آن سو نیز کارنامهی خردستیزی ادیان برای همگان مثل روز روشن است.
کسشر هم تعاونی؟!