04-25-2014, 08:09 PM
kourosh_bikhoda نوشته: به دلایل مشابه هست که من مخالف تغییر از درون به وسیله انقلاب، کودتا، یا موارد مشابه هستم. اگر یادتون باشه در گفتگو من مدافع نظر آرش بیخدا مبنی بر تغییر با حمله نیروی خارجی هستم که کمترین میزانِ تلفات مردمی و مسائل مربوط به جدایی و فدرالیسم و اینها را در بر داشته باشه. ولی اینها چه ارتباطی داره به اینکه در درون نظام عده ی زیادی ریزش کرده باشند و بریده باشند؟ شما منکر این وضعیت هستید؟
با پوزش برای تاخیر.
آری بنظر من از ریزشها آنچنان جدی نیست و اتحاد اینها دربرابر مخالفیم (که ما اپوزسیون تکه پاره شده باشیم) همچنان چندین برابر بیشتر هست. البته من الان دیگر مخالف حملهیِ نظامی هستم و البته اجتمال آنرا هم در حد صفر میبینم، ولی اگر بنا بر حملهیِ نظاکی هم باشد من نمیتوانم ببینم چطور این اختلافات میتواند در آن سناریو راهگشا باشد.
من هم در زمان انتخابات 88 وقتی مناظرهها را دیدم و متوجه شدم دعوا اندکی بالاگرفته رفتم و رای دادم و الان هم مدافع دولت روحانی هستم بخاطر اینکه اوضاع اقتصادی مردم میتواند اندکی بهتر شود ولی با وجود همهیِ اینها من نه اختلافات داخل حکومت را چندان جدی میبینم (نبرد قدرت هم طبیعیست) و نه قدرت و شانس موفقیتی برای جنبشی مردمی. حقیقت اینست که جنبش سبزی دیگر وجود ندارد، جنبش سبز باعث آبروریزی برای نظام شد و باعث شد مخالفان خامنهای (و نه لزوما مخالفان اسلامسیاسی یا...) با هم بیرون بیآید و متوجه شوند واقعا تعدادشان زیاد است. ولی همین بود، من همچنان فکر میکنم با سعی و خطای کور و حتی بدون حافظه و درسآموزی از گذشته پیشرفتی در مبارزات حاصل شده و نه جنبش بعدی قرار است جهش خاصی پیدا کند و روی دست حکومت بلند شود و بتواند امتیاز درشتی بگیرد (حالا براندازی بماند) و نه هیچ چیز دیگر. من حقیقتا نمیدانم دوستان به چهچیز جز بخت و اقبال و شانس امید بستهاند؟!
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound