[Nevermore]

آقا من چه تصویر باحالی دارم اینجا!:))))

برای پوچ کردن حرفات شهریار ذکر همین نکته کافیه که من اولین باری که موهامو رنگ کردم دبستانی بودم.بعله ام!
اتفاقا از بس با جنس نامردتون گشتم که جیغ و داد فمینیستیم در اومده وگرنه اون دختر ببویی که تا حالا دست پسر بهش نخورده که کلیم از چیز پسرا بالا پایین میپره!

بی خود نیست می گویند فقط دختربازان بلدند جیغ و داد دخترها را در بیاورند.

خودتو بگوووو
احتمالا از اونایی هستی که تو خیابون راه میرن و به این و اون دختر نگاه میکنن و زیر لباس و چادر بدن دخترارو تصویر سازی میکنن.بعدم شبا میرن تو اینترنت گوگل کردن تا ببینن چه قدر میتونه این تصورات به واقغیت نزدیک باشه:)
بعدم فکر میکنم تا دیروز از اون پسرایی نر گدایی بودی که اوج حال دادن به دوست دخترت این بوده که ببریش بستنی عمو حسین یه آب زرشکی چیزی بهش بدی .از اونجایی که دختر بده بهت کم پیدا میشه واسه اینکه یه جوری نگهش داری آخر هفته ها آویزون رفقات که میخواستن برن سفره خونه میشدی که یه کام قلیون به تو و دوست دخترتم برسه:))
بعد دست بر قضا نوشته های اینجا رو خوندی و فهمیدی نه بابا نرگدا بودنم بد نیست کلیم روشنفکری محسوب میشه و از بابت فقط همین مسئله بود که شدی طرفدار حقوق مردا :))

ایول،خوشمان آمد،اما اینها که بیشتر تعریف بود تا آزار.:e405:

می‌گویم خوب شد ما این جستار را زودتر باز کردیم‌ها! وگرنه چیزی به انفجار ِ دوستان باقی نمانده بود

خوب است که داریوش جان،گفتم که جستار هایت یکی از دیگری بهتر است.به حول قوه ی اسپاقتی سوژه ی بعدی [MENTION=31]Anarchy[/MENTION] است.:e405: