04-03-2014, 10:40 AM
تئوریهایی که در این جستار مطرح شدهاند دست اول، تجربی و اورجینال هستند و آموختن آنها از تکالیف واجب هر بازیکن آماتوری میباشد. اما زیرشاخههای بازی وسیعتر از آنست که در قالب این جستار بگنجد، بازیکن حرفهای در مواجهه با هر «شرایطی» باید هوش آنالیزور قدرتمندی داشته باشد و هر لحظه ترفندهای تیز و نابی را از آستین برون بیاورد. برای مثال من تجربهی چند روز پیشم را برای شما بازمیگویم که چطور بازی در «بهترین» وجه ممکن پاسخ مثبت نداد و کُس برای همیشه خشکید. این ماجرا را برایتان شرح میدهم چون فکر میکنم احتمال بالایی دارد که روابط آتی شما را هم تحت تاثیر بگذارد.
در مواجهه با هر کُسی «گشایش» حرف اول را میزند، «بازی» حرف آخر را. گشایش یعنی همان زمانی که با تیپ رقتآور یا هر نوعی از «توجه اجتماعی» چشمان دختر را به سوی خود جذب میکنید. میستری بزرگ از طرفند آندروژنی استفاده میکند، وقتی دختر چنین مرد رقتآوری را میبیند با طعنه به او میگوید "هه... چه کلاه مزخرفی داری" و اولین «فرصت» برای میستری ایجاد شده، پس چنین «گشایش» میکند:
کلاه؟! چرم اصل گاوه، نمیدونی عجب ماجراهای هیجانانگیزی داشتیم تا توی جنگل برهوت گاوه رو شکار کنیم...
و دختر با خود میاندیشد این مرد عجب زندگی هیجانانگیزی دارد، در مرحلهی بعدی کنجکاو میشود و گهتستهای آغازین را شروع میکند. (اگر گهتستهای اولیه را موفق شوید گشایش گردهاید و بعد با خیال راحت بازی میکنید)
بنابراین همیشه باید بهوش باشید که چگونه گشایش اولیه را بر زبان جاری کنید. گشایش حرف اول را میزند، اگر در این مرحله بمانید دختر به شما کنجکاو نمیشود و شمارا گهتست نمیکند.
خوب اما ماجرایی که برای من رخ داد و استراتژی آلفانمایی پاسخ مثبت نداد:
چندی پیش با دختر کمسن و سالی آشنا شدم که علاوه بر گشایش در بهترین شکل ممکن، در بالاترین سطوح متصور «بازی» کردم و از قدرتمندترین رانهی بازی یعنی Pre Selection نهایت بهره را بردم. بارها دختر به من گفت که ناجور شیفتهی من شده است و میخواهد از زندگی هیجانانگیز من بیشتر و بیشتر بداند. (در مورد زندگیتان فقط باید با اصول بازی کُس و شعر بگویید)
چند هفته بعد روزی دختر به من گفت اگر مرا اذیت نکنی همیشه باتو میمانم و عاشقت شده ام... ! من هم علاوه براینکه قلبم در شورتم میفتاد خودم را بیتفاوت نشان میدادم و کُس و شعر میگفتم. یعنی کاملا مطئمن شده بودم چنین دختر خوشگلی را کاملا «فتح» کردهام و تا مدتها نیازی به مخ زدن ندارم. اما چند روز بعد از این دیالوگ دختر ناگه از زیر دستم سُر خورد و پرید. چگونه؟ دوست پسر سابق خانم که یک سال باهم رابطه داشتند دوباره به دختر زنگ زده و ابراز پشیمانی کرده است. من تیرهای آخر را هم در تاریکی رها کردم و حتی شروع به تخریب دوست پسر کذایی در لفافه کردم، اما جواب مثبت نداد...
مدتها باخودم میاندیشیدم که چرا و چطور بازی در بالاترین سطح ممکن جواب مثبت نداد و چنین کُس تر تمیزی از زیر دستم سُر خورد؟!!!
استراتژی قوی اما با اینحال غلطی که من اتخاذ کرده بودم. دخترها همیشه آلترناتیوهای بیشماری برای دوستی دارند، کار شما زمانی دشوار است که دختر در گذشته دوست پسری داشته باشد که با او رابطهی جنسی برقرار کرده و او اکنون نیست. هر لحظه احتمال دارد دوست پسر پیشین (که طبیعتا اولویت دارد، چون دختر را کرده و رفته) بازگردد و سقف طلایی و وزینی که ساختهاید بر سرتان فروبریزد.( دقت کنید که با مفهوم بیوهی آلفا تفاوتهای ظریفی دارد) در این مرحله من به ذهنم نرسید که بازی استراتژیهای گوناگونی دارد، و به اشتباه از تکنیک آلفای سخت بدستآمدنی سود برده بودم. در حالی که دختر با خودش میاندیشد که این آلفای ثقیل را من نمیتوانم نگاه بدارم و از طرفی به دوست پسر اسبق خود کُس دادهام و او اولویت دارد، پس باید رفت!
زمانی که هنوز سایهی سیاه دوست پسر سابق در روابط آغازین شما حضور دارد شما باید از استراتژی آلفای بدستنیامدنی برای دیگران، بتای بدستآمدنی برای دختر استفاده کنید. در اینصورت دختر شما را کاملا بدستآمدنی و آلفا مییابد و دوست پسر کذایی را چخه میکند.
اما تمام اینها یعنی بازی انعطاف بالایی دارد، فرمولهای روتین و کلیشهای بازی اگرچه مهم و از اهم واجبات هستند اما همیشه جواب نمیدهند، باید منعطف بازی کنید.
پس بیایید اینجا و از روابطتان بگوید تا اطلاعات دختربازی یکدیگر را باهم شریک کنیم و یک در دنیا صد در آخرت نصیبتان شود دوستان ارجمند!
من این تجربه را گفتم چون علاوه براینکه کمی اعصابم تخمی بود و انرژی و سرمایهگذاری تقریبا یکماههام به گا رفته است شما به چنین منجلاب محتملی که من سقوط کردم نیفتید.
در مواجهه با هر کُسی «گشایش» حرف اول را میزند، «بازی» حرف آخر را. گشایش یعنی همان زمانی که با تیپ رقتآور یا هر نوعی از «توجه اجتماعی» چشمان دختر را به سوی خود جذب میکنید. میستری بزرگ از طرفند آندروژنی استفاده میکند، وقتی دختر چنین مرد رقتآوری را میبیند با طعنه به او میگوید "هه... چه کلاه مزخرفی داری" و اولین «فرصت» برای میستری ایجاد شده، پس چنین «گشایش» میکند:
کلاه؟! چرم اصل گاوه، نمیدونی عجب ماجراهای هیجانانگیزی داشتیم تا توی جنگل برهوت گاوه رو شکار کنیم...
و دختر با خود میاندیشد این مرد عجب زندگی هیجانانگیزی دارد، در مرحلهی بعدی کنجکاو میشود و گهتستهای آغازین را شروع میکند. (اگر گهتستهای اولیه را موفق شوید گشایش گردهاید و بعد با خیال راحت بازی میکنید)
بنابراین همیشه باید بهوش باشید که چگونه گشایش اولیه را بر زبان جاری کنید. گشایش حرف اول را میزند، اگر در این مرحله بمانید دختر به شما کنجکاو نمیشود و شمارا گهتست نمیکند.
خوب اما ماجرایی که برای من رخ داد و استراتژی آلفانمایی پاسخ مثبت نداد:
چندی پیش با دختر کمسن و سالی آشنا شدم که علاوه بر گشایش در بهترین شکل ممکن، در بالاترین سطوح متصور «بازی» کردم و از قدرتمندترین رانهی بازی یعنی Pre Selection نهایت بهره را بردم. بارها دختر به من گفت که ناجور شیفتهی من شده است و میخواهد از زندگی هیجانانگیز من بیشتر و بیشتر بداند. (در مورد زندگیتان فقط باید با اصول بازی کُس و شعر بگویید)
چند هفته بعد روزی دختر به من گفت اگر مرا اذیت نکنی همیشه باتو میمانم و عاشقت شده ام... ! من هم علاوه براینکه قلبم در شورتم میفتاد خودم را بیتفاوت نشان میدادم و کُس و شعر میگفتم. یعنی کاملا مطئمن شده بودم چنین دختر خوشگلی را کاملا «فتح» کردهام و تا مدتها نیازی به مخ زدن ندارم. اما چند روز بعد از این دیالوگ دختر ناگه از زیر دستم سُر خورد و پرید. چگونه؟ دوست پسر سابق خانم که یک سال باهم رابطه داشتند دوباره به دختر زنگ زده و ابراز پشیمانی کرده است. من تیرهای آخر را هم در تاریکی رها کردم و حتی شروع به تخریب دوست پسر کذایی در لفافه کردم، اما جواب مثبت نداد...
مدتها باخودم میاندیشیدم که چرا و چطور بازی در بالاترین سطح ممکن جواب مثبت نداد و چنین کُس تر تمیزی از زیر دستم سُر خورد؟!!!
استراتژی قوی اما با اینحال غلطی که من اتخاذ کرده بودم. دخترها همیشه آلترناتیوهای بیشماری برای دوستی دارند، کار شما زمانی دشوار است که دختر در گذشته دوست پسری داشته باشد که با او رابطهی جنسی برقرار کرده و او اکنون نیست. هر لحظه احتمال دارد دوست پسر پیشین (که طبیعتا اولویت دارد، چون دختر را کرده و رفته) بازگردد و سقف طلایی و وزینی که ساختهاید بر سرتان فروبریزد.( دقت کنید که با مفهوم بیوهی آلفا تفاوتهای ظریفی دارد) در این مرحله من به ذهنم نرسید که بازی استراتژیهای گوناگونی دارد، و به اشتباه از تکنیک آلفای سخت بدستآمدنی سود برده بودم. در حالی که دختر با خودش میاندیشد که این آلفای ثقیل را من نمیتوانم نگاه بدارم و از طرفی به دوست پسر اسبق خود کُس دادهام و او اولویت دارد، پس باید رفت!
زمانی که هنوز سایهی سیاه دوست پسر سابق در روابط آغازین شما حضور دارد شما باید از استراتژی آلفای بدستنیامدنی برای دیگران، بتای بدستآمدنی برای دختر استفاده کنید. در اینصورت دختر شما را کاملا بدستآمدنی و آلفا مییابد و دوست پسر کذایی را چخه میکند.
اما تمام اینها یعنی بازی انعطاف بالایی دارد، فرمولهای روتین و کلیشهای بازی اگرچه مهم و از اهم واجبات هستند اما همیشه جواب نمیدهند، باید منعطف بازی کنید.
پس بیایید اینجا و از روابطتان بگوید تا اطلاعات دختربازی یکدیگر را باهم شریک کنیم و یک در دنیا صد در آخرت نصیبتان شود دوستان ارجمند!
من این تجربه را گفتم چون علاوه براینکه کمی اعصابم تخمی بود و انرژی و سرمایهگذاری تقریبا یکماههام به گا رفته است شما به چنین منجلاب محتملی که من سقوط کردم نیفتید.