01-28-2014, 03:46 PM
Russell نوشته: من که هوش کردهام، شما متوجه نیستید که در عین حال ادعا میکنید که اخلاقیات نسبیست و هم مطلق.
1-جنایت کار بدیست.(حکم مطلق اخلاقی، نکوهش اخلاقی عمل)
2-استالین جنایت کرده.
از 1و2
3-استالین کار بدی کرده (نکوهش اخلاقی استالین)
بعد از اینها تمام سخن دربارهیِ اینکه فلانی حق ندارد گزارهیِ 3 را بگوید ولی آنیکی که گواهی از مسکو دارد میتواند در بدترین حالت تنها گرایش به سانسور دولتی در صورت در دسترس بودن آن و در بهترین حالت توسل به نسبیت اخلاقیست، موضعی که با گزارهیِ 1 که خودتان از ابتدا مطرح کردهاید در تضاد است :e407:
بازهم هوش نکردید.
نخست اینکه گزاره ی نخست شما، یک توتولوژی یا "این همانی" است،
چرا که روشن است که "جنایت" کار بدی است ، چون این واژه و این
فرایافت خود نمود بدی است! و از اینرو اَوَست هم هست!
گزاره ای که باید سر آن سخن میگفتید این است که :
١. آدم کشی کار بدی است
که این خودش جای گفتگو دارد که آدم کشتن کجا و کی بد است، چرا
که این یکی اَوَست نیست و مانند دزدی، بسته به این است که بهره کش
بدزدد یا رابین هود!
پس این یک ایرنگ شما بود،
گزاره ی دوم هم که میگوید " استالین آدم کشت پس بد است "،
هم در سایه ی گفتگوی گزاره ی نخست است ( که آیا براستی و
نادداوند کشت یا از خشکسالی بوده به گردنش بسته اند و ...)
و هم اینکه کسی که اینرا میگوید باید خود پاک از آدم کشتن باشد
تا پروانه ی گفتن چنین سخنی را [که یکزمان، داوری و نکوهش
کسی دیگر است که همسان کار خودش را انجام داده!] ، داشته باشد،
باورپذیر باشد و نکوهش اش، از روی راستی و نه فریب انجام شود.
•
پارسیگر
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد