12-20-2013, 06:02 PM
Mehrbod نوشته: اینها سنجش[١] نابرابر هستند و شما تا زمانیکه به دگرسانی[٢] جایگاه آفریدگار و "ساختگار" ننگرید, از این چرخه بیرون نمیروید.این گزارهیِ بالا بوضوح تناقض دارد، چراکه وجود و نبود اندیشه همزمان تناقض دارد (مغالطه هم نیست، تناقض واضح منطقی ست) ، آنچیزی که شما آوردید چند طومار فرض دربارهیِ ملزومات اندیشهیِ خدا و متافیزیک و شناخت و تصمیم فرض دارد، نمیشود آنرا تناقض نامید، من گزارهیِ مورد نظر را بشیوهای گویاتر بیان کردم در اصلاح این سخن:
نمونه از جایگاه آفریدگار:
اگر پیشتر میاندیشیدم[٣], هرگز اندیشه را نمیآفریدم.
Mehrbod نوشته: برگفت سامیک (conditional statement):نسخهیِ ویرایش شده و روشن شدهیِ من:اگر محمد نبود, خداوند جهان را نمیآفرید.
پرسش: آیا بود و نبود محمد از خدا میاید؟
اگر آری,پس محمد چگونه میتوانسته نباشد؟
اگر نه,پس از کجا میاید؟
پارسیگر
نقل قول:خدا:اگر بخاطر محمد نبود (میدانستم جهان بدون محمد است)، جهان (و محمد) را نمیآفریدم.
چه ایرادی به این هست؟
سخن من این است که ابتدا ساختار و بیان درست گزارهیِ شرطی را (معنی و برداشت درست و مورد توافق را) مشخص باید کرد، سپس دربارهیِ ملزومات اندیشیدن خدا و خلقت و اندیشه و متافیزیک و... سخن بگوییم.
Mehrbod نوشته: این ولی درست وارونهیِ فرجامهایی[٤] بود که من آوردم; ما گفتیم:اینها نمیدانم چیست، من دربارهیِ این سخن گفتم:
١- جهان میتواند آفریدگار داشته باشد.
٢- جهان نمیتواند آفریدگاری که اگر "ایدهیِ محمد نبود" آنرا نمیآفرید, داشته باشد.
Mehrbod نوشته: خدا به دو شیوه میتواند هروَسپدانا[٣] باشد, یک خود همهیِ آگاهیها را بیافریند و به آنها دانا باشد, دو همهیِ آگاهیهایِ هستندهیِ[٤] بیرون از خود را بداند (این دومی دیگر آفریدگار نیست).
.....
Mehrbod نوشته: از آنجاییکه دین نه برای فلسفه و اندیشه بساکه برای فریب و مفتخوری آخوند برساخته[١٣] شده, از همینرو دینی که
بیاید تنها بگوید جهان آفریدگار دارد ولی دربارهیِ آن چیز دیگری نمیدانیم و نمیتوانیم هم بدانیم نیامده, بجایش هر دین کوشیده
با بخشیدن چهرهای همزادپندارانه به آفریدگار آنرا به دیندار آسانتر بیاندازد, نه اینکه گرهی از پرسمانهایِ[١٤] فلسفیک گشوده باشد.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound