12-16-2013, 04:02 PM
Mehrbod نوشته: بخش دوم سخن پیرامون[١] همین پندار[٢] خدا بود:خدا که خودش ذهن و ایده و اینهاست؛ هر چه هست، فرای زمان است و مادی نیست و خودش خودش را نیافریده.و البته اندیشهیِ جهانهایِ دیگر (بدون محمد و رفقا) بدهنش رسیده ولی از میان آنها بهترین را خلق کرده.اینچیزی هم که میگویی تضاد بین جبر و اختیار خدا بیشتر بنظر میرسد نه اینکه خدا قبل از خلق محمد لازم بوده آنرا خلق کند و پارادوکس مرغ و تخم مرغ.میدانیم خدا همیشه بهترین را خلق میکند ولی این بری از نقص بودن خودش با اختیار خدا متضاد بنظر میرسد (نمیتوانسته دنیایی جز این (مثلا بدون محمد) خلق کند چراکه آنوقت عملش بینقص نبوده).
بنگاه سفسته یابی
نیک بنگرید, خود همین اندیشه را هم باید آفریدگار آفریده باشد, پس اگر ما بخواهیم جهانی را بیانگاریم که در آن خدا ذهن دارد و میتواند اندیشه اش به برخی چیزها برسد
و به برخی چیزها هم نه, در فرهود[٣] یک گُسترا[٤] به جهان ایزدین افزودهایم و آفریدگار جهان ما, خود در جهانی خواهد بود که ذهن اش میتوانسته به اندیشهیِ محمد هم نرسد.
به دیگر زبان, اگر «اندیشه» را خدا آفریده:
پس چگونه با اندیشهای[٥] که خود اش آفریده میتوانسته به اندیشهیِ محمد نرسد و پس جهان را نیافریند؟
اگر اندیشه را خدا نیافریده:
پس آفریدگار جهان کامگار[٦] نیست و خود در جهانی میباشد که اندیشیدن در آن روا ست (مانند خود ما که میتوانیم با رایانه یک جهان باشنُما[٧] "بیافرینیم").
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound