12-01-2013, 05:51 PM
Theodor Herzl نوشته: من میگویم دولت نمیتواند نمیانده طبقه کارگر باشد و وجود دولت خود مایه فساد است ، چه برسد به سرمایه داری دولتی که شما طرفدار آن هستید؟ چگونه سیستمی که هیچ انتخابات آزادی ندارد و با کشتار مخالفین به قدرت رسیده ادعای نمایندگی مردم را بکند؟
انتخابات آزاد در چه چیزی ندارد؟ در مردمسالارترینِ سامانه هم کسی نمیتواند و نباید بتواند به بچهبازی یا بردهداری رای دهد,
در سامانهیِ کمونیسی هم کسی نمیتواند به باهمادهایِ هوادارِ سرمایهداری رای بدهد, زیرا اگر این آزادی را بدهیم که
خب بهرهکشها براهِ آن آزادی مردم در فرقونکش نبودن و بهرهدهِ بهرهکشان نبودن را میگیرند؟
مرزبندی آزادی در این میکوتاهد:
هر کس آزاد است به آنچه میخواهد, تا زمانیکه خواسته و کنش وی آسیب یکراست یا نایکراست فیزیکیِ بزرگی بر دیگران دربرنداشته باشد.
از همینرو چیزی به نام "آزادی در بهرهکشی از مردم" خود در ستیز با آزادیِ راستین
میباشد, همانجورکه آزادی مردم در کشتن همدیگر, در ستیز با آزادی مردم در زیستن پیشمیرود.
Theodor Herzl نوشته: بحث من اینجا در مورد فلسفه وجود دولت نیست که خود یک بحث جدی " خانوادگی" بین جبهه چپ است ، بحث من این هست که هرچه ما انتقاد به سرمایه داری خصوصی میکنیم ، باید ۲۰ برابر آنرا به سرمایه داری دولتی مثل شوروی انجام بدهیم! سرمایه داری و کنترل کردن ابزار تولید به دست سرمایه دار خصوصی بد است ، به دست دولت نیز ۱۰۰ برابر بد تر است!
خب این تنها نگرش شماست, از دیدگاه فرنودین روشنه باید کاستیها و درستیهایِ هر دو سامانه را با همدیگر دید و
سنجید, ولی اینکه بگوییم شوروی بد است, پس آمریکا خوبْ چیزی بیشتر از سفستهیِ "تو هم بدی" نیست, که شما بروشنی دارید میکنید.
Theodor Herzl نوشته: خیر! اگر تولیدات کشورهای شرق آسیا نیز به داخل خود آمریکا منتقل بشود چیزی در کًل سیستم ایجاد نمیکند فقط تغییر کمی ایجاد میکند ، مثلا یک کارگر در چین ۱۶ دلار در روز میگیرد یک کارگر در آمریکا ۱۰۰ دلار در روز ، سود کًل ۴۰۰ دلار است ، پس آن تغییر انقلابی نیز ایجاد نمیشود که سرمایه داری بهم بریزد اگر همه کارخانههای آمریکا در چین به داخل خود آمریکا منتقل شود!
سازوکار بهرهکشی را نگرفتهاید و همچنان میاندیشید آمریکا نمونهیِ یک کشور کامیاب سرمایهداری است, جوریکه
اگر دیگر کشورها هم رویکرد را همین امروز در پیش بگیرند, میتوانند پتانسیل نهان و نه چندان بدِ سرمایهداری را بگشایند.
این لغزش را سرکار [MENTION=299]Dariush[/MENTION] هم کرده بود و در همین جُستار چندباری پاسخ و اینجا هم چکیدهیِ آن در پنج بند آمد: گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - برگ 115
در نوشتهیِ بالا پایوراندهایم که سامانهیِ سرمایهداری, سامانهیِ برد و باخت است, که نیازی براستی برا پایور نمودن هم نمیرفت, چه که بیشترِ سرمایهداران خود آنرا مهر تایید میزنند.
یک سامانهیِ برد-باخت سامانهیِ Zero-sum game - WiKi هم نامیده میشود و جایی است که سود برخی, در گرویِ زیان برخی دیگر است.
در گذشته سرمایهداری مرزمند به درون کشورها بود, از همینرو دامنهیِ آسیبِ آن نیز به همان کشور مرزمند میشد, امروزه با دهکده شدن جهان و وابستگی و همبستگی بیشتر میان
کشورها, سرمایهداری و بهرهکشی هم جهانی شده و این سودی که در گذشته اندکشمار بهرهکشان آمریکا به زیان پُرشمار بهرهدهان درون آمریکا میبرند, امروز به زیان بهرهدهان
بیرون از آمریکا هم میبرند و همین تراز اندک از بهزیستی که برای تودهیِ آمریکا میبینید, به بهایِ تباهی و پایمال شدن بیشمار هومن زندهیِ دیگر بدست میاید و راهی برای پایستن آن هم نیست.
تا زمانیکه شما نگیرید سامانهیِ بُرد-باخت چیست, این لغزش که آمریکا یک نمونه از پتانسیلِ باز شدهیِ نه چندان بدِ سامانهیِ سرمایهداری هست را, خواهید نمود.
پارسیگر
.Unexpected places give you unexpected returns