12-01-2013, 11:30 AM
Theodor Herzl نوشته: ن میگویم دولت نمیتواند نمیانده طبقه کارگر باشد و وجود دولت خود مایه فساد استبیجاست، چه انگیزه ی سرشتین هست که دولتی نتواند کارگری باشد؟
هر دولتی که بهزیستی کارگران را برنامه ی خود نماید، کارگری است.
برای نمونه هتّا دولت کنونی آلمان ، که میخواهد کمترینه ی دستمزد برای
کارگران را (هشت و نیم یورو) قانونی نماید، یک گام در راستای بهزیستی
کارگران برداشته و درسد کارگری بودن آن بالا تر رفته است. در آمریکا،
دولت در نوکری سرمایه داران است و هموند هایش هم بیشتر بانکدار و
سرمایه دارند و چون تا کنون در تاریخ، بیشتر دولت ها، نماینده ی بهره کشان
و سازماندهی ابزار سرکوب آنان بوده اند، چنین انگاری در مغز مردم پدید
آمده است که دولت کارگزار زورگویی و سرکوب است. زمانی که مردم بتوانند
از راه رایزنگاه ها و .. کارهای دولت را بررسی کنند و بیلان آنرا کنترل نمایند،
کشوریان نیز نمیتوانند به راه تباهی و دزدی بروند. برای نمونه باید کشوریانی
را چیزی میدزددند، دادگاهی و پادافره کرد ( مانند چین که هر از چند گاهی،
کسانی را که دزدی کرده بودند و خود را کمونیست هم نامیده بودند، تیرباران
میکرد و اکنون هم زندانی میکند) ...
•
پارسیگر
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد