11-28-2013, 03:59 AM
Mehrbod نوشته: هرکس ≠ همهکس
این سخنان کودکانه را پیشتر هم زده اید ! قدری بزرگ شوید .
Mehrbod نوشته: آرمان کمونیسم این است جهان را از این جنگلی هر کس بیشتر زور دارد یا بیشتر باهوش است و .. پس دیگران
را بتواند بهرهکشیده و بخورد برهاند,
کمونیسمی که با کشتار و برپایی قانون جنگل زیست میکند ؟ :)))
Mehrbod نوشته: اگرنه در گذشته هم برخی بیشتر (سپیدپوستان) بیشتر زور داشتند و سیاهپوستان
را به بردگی میگرفتند, ولی این هم در گذر چند هزار سال سخت و سیاه کم کم دریافتند شایستهیِ[١] هومنی[٢] نیست و برچیده[٣] شد.
نقطه سر خط !
باز رفتید اول نوار !
Mehrbod نوشته: پس داشتن یا نداشتن زور, یا بختِ زورگویی داشتن و نداشتن اینجا موضوع گفتگوی ما
نبوده, بساکه همین جنگل هرکس برای خود بجای همهکس برای همگان (= همبازیگرایی {اشتراکگذاری}) بود.
زور ≠ هوش و تلاش :e405:
Mehrbod نوشته: این هم در دنبالهیِ سخن بالا میرود. نکته اینجاست شما نمیگیرید که تنها راهِ در دست
در جهان این نیست که زورمند/هوشمند/... از کمزور/کمهوش بدزدد.
نه خیر اصل داستان این است که شما هر کسی که از شما باهوشتر است را دزد میدانید ! که این نه تنها حس حسادت شما را نشان میدهد و این حس به طور روشن در این بحث دخیل شده بلکه رفته رفته به تنفر هم رسیده که منجر به دروغهایی شده که پیشتر نشانشان دادیم .
Mehrbod نوشته: کارکرد سرمایه از ریشه چیست؟ سرمایه چیزی جز یک تَوَند[٤] نهانی که
مایهیِ کارآفرینی میشود, نیست. این سرمایه هر کجا گذاشته شود, انرژی و کارمایه[٥] را به خود میکشد.
خوب که چه ؟
Mehrbod نوشته: در سرمایهداری این سرمایه در دست 'مردم' است, ولی در فربود[٦] در دست کمینگانی[٧] از
مردم (٥ تا ٢٠%) بیشتر نیست که اینها از روی هوش (بیل گیتس) / زور (خامنهای) /
بخت (پاریس هیلتون) / ... آنرا بدست میاورند و پس از بدست آوردن, میتوانند دیگران
را بکارگمارده و از آنها بهرهکشند, نمونهوار روی ساختمانسازی سرمایهگذاشته و مردم را به کارگری و فرقونکشی و ... ببندند.
فروش نیروی کار در قبال مزد بهره کشی نیست ! هر وقت این را یاد گرفتید تازه میشود گفت یک چیزی فهمیده اید !
کمونیست ترین کمونیست دنیا هم فروش نیروی کار در قبال مزد را بهره کشی نمیداند مگر آنی که در حال تقیه اسلامی باشد !
این وسط بحث برابری ارزش نیروی کار فروخته شده با مزد گرفته شده پیش می آید که در نظام سرمایه داری نیروی کار به مراتب ارزش و قیمت بیشتری نسبت به هر نظام کمونیستی که وجود داشته و دارد دارد.
Mehrbod نوشته: در هیچ چهرهای از سرمایهداری هم شدنی نیست که همه سرمایهدار باشند, زیرا سرمایه گفتیم کارآفرینی میکند, ولی
کار آفریده شده بی کارگر که به درد نمیخورد, پس یکی هم باید کار را بیانجامد که این همان بهرهده و کارگر خواهد بود.
و ما هم مثالهایی به شما نشان دادیم که سرمایه دار و کارگر هر دو یک نفر هستند ! پس این ادعای شما برای بار چندم کشک میشود میرود رد کارش ! البته این را هم میدانیم که شما هی میزنید اول نوار و باز هم این مهملات را تکرار خواهید کرد :))
Mehrbod نوشته: در کمونیسم از آنجاییکه سرمایه در دست هیچکسی نیست (نه دولتمرد, نه مردم) بساکه در دست یک سامانهای[٨] به
نام دولت است, این دولت بنمایندگی از مردم (ب.ن.[٩] براه رایزنگاهها[١٠]) سرمایهگذاشته و کارمیآفریند و بهرهیِ این کارها نیز باز به خود مردم بازمیگردد.
و نتیجه این میشود که در سامانه کمونیستی مزدم از گشنگی به همنوع خواری روی میاورند :))
قرار داشتن تمام سرمایه در دست دولت نتیجه میدهد تمرکز قدرت در دست دولت و تمرکز تمام قدرت + تمام سرمایه نتیجه میدهد فساد و دیکتاتوری و شوروی و کره شمالی و آلمان شرقی و ...
Mehrbod نوشته: پیشنهاد[١١] در اینجا این بود که این کارآفرینیها هر چه بیشتر بر روی خودکارسازی کارخانه باشند, بدین شیوه هر چه کارها آسانتر
و ماشینیتر میشوند, کار کارگران (= مردم) کمتر میشود و بجایش زمان آسودگی بیشتری میابند. چنین چیزی را هم در سرمایهداری نداریم: در بهمان
کارخانه کارگران ٨ ساعت کار میکنند, اگر با خودکارسازی بخشی از کار نیاز به کار نیم شود, کارگران با دستمزد پیشین همچنان ٨ ساعت کار خواهند نمود.
در جُستاری دیگر پیشنهاد این بود ! نه اینجا . اینجا بحث در باره کمونیسم است - ایدئولوژی که ناکارآمد بودنش سالهای سال است که اثبات شده .
خودکار سازی هم در شرایط فعلی تنها منجر به بیکاری ، فقر ، پایین آمدن قدرت خرید ، ورشکستگی و نهایتن از هم پاشیدن اقتصاد سیستم میشود .
شما برای چیزی که در سر دارید باید یک مدل هم ارایه دهید که :
1 - این خودکار سازی منجر به فقر جامعه نشود .
2 - سیستم خودکار نیاز به نگهداری از طرف انسانها نداشته باشد .
3 - نظام اقتصادی از هم نپاشد و همچنان بالا بودن سطح کیفی محصولات + نو آوری و پیشرفت تکنولوژیک وجود داشته باشد و تضمین شود . (سیستمی که قرار باشد از امروز تا 50 سال آینده یک چیز تولید کند به درد جرز لای دیوار هم نمیخورد)
4 - هوشمندی این سیستم خودکار خودش نشود بلای جان بشریت .
5 - مخارج و هزینه های کارگران بیکار شده از کجا تامین میشود ؟ سود نظامهای هوشمند در صورتی که قدرت خرید نباشد از کجا می آید ؟ مواد اولیه چگونه تهیه میشوند ؟ و ....
اینکه بگوییم راه بیوفتیم برویم خودکار سازی کنیم فقط حرف و ادعای مفت است . شما باید عملی بودن همه اینها را نشان دهید . نه اینکه فقط شعار بدهید .جمهوری اسلامی 30 سال است که شعار میدهد و هیچ پُخی هم نشده .
Mehrbod نوشته: در ایران پس این همه حاجی بازاریها و بسازبفروشها و کارخانهدارها و ... که میلیاردها سرمایه
دارند پس چه هستند؟ یا شاید برای شما میلیاردها پولی نیست و اینها را پول توجیبی میدانید!؟ ...
به اینها میگویند خرده سرمایه دار جانم ! دست کم یک دور همان کتابهای کمونیستی که در دسترس هستند را بخوانید .
پیشتر هم من گفته ام جمهوری اسلامی یک نظام کمونیستی اسلامیست و فرقش با یک نظام کمونیستی محض این است که به خرده سرمایه داران اجازه فعالیت میدهد .
امثال بابک زنجانی هم چون در دور زدن تحریمها کمک حال حکومت هستند اجازه داشتن چنان ثروتی را دارند وگرنه نه خیر اجازه داده نمیشود چون ثروت زیاد قدرت میاورد و جمهوری اسلامی از قدرتمند شدن افراد میترسد .
نهایتن در جمهوری اسلامی شما اگر صدها میلیارد پول هم داشته باشید مجوز PAP برای شما صادر نخواهد شد که بروید ISP یا Datacenter خودتان را داشته باشید و هر کسی که چنین مجوزی برایش صادر شده از هزار تا فیلتر عبور کرده و به شدت وابسته به حکومت است .
در صورتی که در کشور آمریکا ، آلمان ، فرانسه ، سوئد و ... همین فردا هر کسی که پول داشته باشد میتواند برود یک Datacenter یا ISP یا شرکت مخابراتی یا هر تجارت دیگری که دوست دارد را راه بیندازد ، شما آزادید بروید سهام هر جایی که دوست دارید را بخرید و حکومت در روند خرید شما دخالت نمیکند مگر مسایل نظامی آن هم فقط در رابطه با سابقه دارها و مظنونین ، زیرساختهای کشور 100% دولتی نیستند و تمام مسایلی که در ایران غیر ممکن است در جهان سرمایه داری ممکن است - در ایران شما نمیتوانید شرکت مخابرات خصوصی داشته باشید و سپاهی و بچه خامنه ای و ... نباشید ، در ایران شما نمیتوانید بروید سهامدار شرکت نفت شوید ، در ایران شما نمیتوانید خطوط هواپی مهربد باز کنید و سپاهی و بچه خامنه ای و ... نباشید ، در ایران شرکت آب و فاضلاب خصوصی نداریم ! در ایران شرکت اتوبوس رانی (خطوط عمومی) خصوصی نداریم ، در ایران متروی خصوصی نداریم ، در ایران صنایع الکترونیکی نظیر صاایران به شکل خصوصی نداریم ،در ایران شرکت برق خصوصی نداریم ، در ایران شرکت گاز خصوصی نداریم ، در ایران اتوبان و جاده خصوصی نداریم ، ولی همه اینها را در همین آلمان خصوصی اش را داریم . فرقش را فهمیدید ؟! یا باز میخواهید داستان تعریف کنید ؟
Mehrbod نوشته: گزارهیِ «رابین هود از دزدان دزدید و کسی هم بیچاره نشد, مگر همان دزدان» هم دارد همانی را میگوید که باید بگوید:
مگر همان دزدانش از کجا آمد ؟ :))
Mehrbod نوشته: رابین هود هم اموال بهرهکشان را میگرفت, ولی کسی نابود نشد.
فکر نمیکنم لازم باشد توضیح دهم که فرد مال باخته هم زیر مجموعه ی "کسی" در جمله شما قرار میگیرد :))
در ضمن شما که انقدر ادعای زبان شناسی و زبان دانیتان میشود باید بدانید که وقتی چنین جمله ای میگویید دارید به یک فعل انجام شده در گذشته توسط شخصی خاص (رابین هود) اشاره میکنید! یعنی واقعه ای که اتفاق افتاده (ادبیات فارسی کلاس اول راهنمایی) .
وقتی واقعه ای در گذشته توسط شخصی صورت گرفته یعنی شخص وجود خارجی داشته ، یعنی شما میگویید رابین هود رفته فلان کار را کرده/نکرده فلان اتفاق هم افتاده/نیوفتاده ، یعنی شما در اینجا بد جوری سوتی داده اید جانم !
و در این بحث تا قبل از اینکه من اشاره کنم شخصیت رابین هود اصلن وجود خارجی نداشته و داستان است یحتمل شما فکر میکردید که رابین هود یک شخصیت تاریخی بوده که امروزه هم ازش یاد میشود! و نوشته شما چیزی غیر از این را نمیرساند .
البته باز جای شکرش باقیست که از هری پاتر یا پرسی جکسون یاد نکردید :))
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری