11-28-2013, 01:06 AM
Mehrbod نوشته: اینها چه پیوندی به سخن ما که در همبودِ[١] سرمایهداری, همه نمیتوانند سرمایهدار باشند, دارد؟
و سخن پیشین شما چه پیوندی به سخن ما که در جامعه سرمایه داری هَر کسی که قدر نخود فرنگی شعور داشته باشد میتواند در حد و توان شعور و تلاشش سرمایه دست و پا کند دارد ؟!
Mehrbod نوشته: اگر خودتان هم میپذیرد که همه نمیتوانند سرمایهدار باشند, تنها هرکسی که باهوشتر, خوششانستر (= پاریس هیلتون) و ... باشد میتواند
سرمایهدار بوده و دیگران (= بیشینگان[٢]) باید برای همین اندک درسد ناچیز کار کنند و بهرهدهند (فرقون[٣] بکشند, آجر بالا بیاندازند, ...), که خوب دیگر سخنی نمیماند!
ما گفتیم هَر کسی که قدر نخود فرنگی شعور و هوش داشته باشد و به اندازه ی کافی تلاش کند میتواند سرمایه دار شود !
منتها از دید شما سرمایه دار یعنی بیل گیتس در صورتی که صاحب فلان سوپر مارکت یا کیوسک که شاید کل سرمایه اش از 10 هزار دلار فراتر نرود هم نوعی سرمایه دار است .
به عبارت ساده تر صاحبین مشاغل همان سرمایه داران هستند و دوزاری شما نیوفتاد وفتی من گفتم در غرب میشود با اندکی تلاش و جمع آوری مقداری پول به راحتی سرمایه دار شد و ایجاد شغل کرد و برای کسی هم کار نکرد .
طبیعی است که همه در دنیای سرمایه داری توانایی جمع آوری 10 هزار یورو پول را دارند و این میزان برای راه اندازی یک شغل کافیست . هر چه میزان تلاش و هوش بالاتر باشد میشود سرمایه بیشتری تهیه کرد .
الان افتاد ؟!
Mehrbod نوشته: دو اینکه در آمریکا میدانیم از روی آمار داده شده, نزدیک ٨٠% همهیِ سرمایهها در دست ...
و تمام این زیاده گویی ها چه ربطی داشت به اینکه بیشتر سرمایه در دست دولت است ؟!
در ایران (کمونیستی اسلامی) شما اگر از بدنه حکومت نباشید و در جهت منفعت مستقیم حکومت کار نکنید اصلن نمیتوانید صاحب سرمایه های هنگفت باشید ! در آمریکا هم آیا چنین است !؟
پس به جای تحریف سخن ما و حرف دروغ به ما بستن قدری استدلال کنید جانم .
Mehrbod نوشته: اینکه دیگر شما برداشتهاید سخن سادهیِ ما که اگر کسی همچون رابین هود از دزد بدزدد به مردم دزدخورده بدهد "دزد" نیست را به اینکه "شما
اعدا میکنید کسی به نام رابین براستی در انگلستان میزیسته؟ ثابت کنید!" دگرگون کردهاید هم برای خوانندهیِ آگاه روشن است چه سفستهای است!
شما به روشنی گفته اید که رابین هود از ثروتمند دزدید ! کسی هم بیچاره نشد !!!!
یعنی دارید در مورد یک واقعه صحبت میکنید . کوت نوشته تان هم هست . پس یک کلام قبول کنید که اشتباه کرده اید و سوتی داده اید و انقدر دست و پا نزنید که آخرش میشود همان داستان بمب و آمریکا که از یک بمب رسید به اندازه یک بمب :))
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری