نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

موضوع بسته شده
رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپی...
#18

کلاشنیکوف و استینگر ...

نگر ستیزی در این جا بر سر فرامنشی و آرتائیک در دو سامانه است.
سخن ما این بود که آمریکا به هر گروه فرومایه و هومن ستیزی که با
سوسیالیست ها و کمونیست ها و هماوردان آمریکا دشمن بوده است،
یاری و جنگ افزار و .. رسانیده است، از همان مجاهدین و اسلامیستهای
افغان گرفته تا پاکستان و شعبان بی مخ ها و .... کیست که برای نمونه،
نداند که کمربند سبز اسلامی با یاری امریکا پدید آمد؟ ( که پدید آمدن جمهوری
اسلامی را هم در آن راستا میتوان ارزیابی نمود- . دوستان آمریکا هم در
خاور میانه را هم به خوبی میشناسید، عربستان سعودی و پاکستان و .. که
طالبان را هم همین ها پروردند. ) شما این جستار را با نوشتن اینکه گویا
قاچاقچیان, تفنگ کلاشنیکوف را پسند داشتند و یا چند دیکتاتور از شوروی تانک
"خریدند"، یا اینکه طالبان نبودند و مجاهدین بودند!، به بیراهه بردید. هم اکنون
هم که خستو شدید که آمریکا با طالبان گرفتاری ندارد و گویا طالبان آدم و
دمکرات و لیبرال شده اند و بزودی گواه دست دادن اوباما وا رهبر طالبان هم خواهیم بود!؟

از ناچاری نیز، نمونه های دیگر ما، مانند کودتا در شیلی و کودتای ٢۸ مرداد و یاری به
واپسگرایان نیکاراگوئه و ... را هم که زیر فرش جارو کردید که آبروی آمریکای گرامی تان
خدای نکرده از میان نرود!
kourosh_bikhoda نوشته: امریکا به مجاهدین افغان اسلحه میرسانده
:e420:
ما هم فرومنشانه بودن همین را میگفتیم که سرانجام خود بدان خستو شدید!
:e057:
kourosh_bikhoda نوشته: امریکا به مجاهدین افغان اسلحه میرسانده ..... آنهم اسلحه های روسی!
موشک استینگر هم جنگ افزار روسی نیست!
[ATTACH=CONFIG]2941[/ATTACH]
موشک آمریکایی استینگر در دست اسلامیست های افغان

سرمایه در دست دولت

ما از آزادی اندیشه در سخن گفتیم که پایه ی آن رواداشت ( تولرانس) است و و این آزادی
در شوروی به اندازه ای بود که یک اندیشه ی بسیار دگرسان، در آن چنان توانست فرابروید
که پشتیبانی دیگر هموندان باهماد کمونیست را هم بدست آورده و سرانجام به فرمانروایی
رسید ولی احمدی نژاد با ایکه تنش های کوچکی با رهبری پیدا کرد، از سوی سامانه ی
آخوندیسم کنار نهاده شد. گویا شما این دگرسانی را هنوز هوش نکردید !
شما میخواهید به به میان آوردن این گونه " همانندی" ها به زور یک سامانه ی فاشیست
ی سرمایه داری را به یک سامانه ی واژگشتی سوسیالیستی و کمونیستی بچسباید و
ما هم برای همین گفتیم که هر جانوری که تخم میکند مرغ نیست !


افتادن بمب در خاک شوروی
نقل قول:در طول تاریخ اغلب دیده شده است که کشوری که به کشور دیگری حمله می کند، خودش دست به بازسازی آنجا می زند
در تاریخ بسیار هم دیده شده که کشور پیروز چنین کاری نمیکند، برای نمونه در همان جنگ
جهانی نخست، کشور های پیروز تازه به جان آلمان افتاده و از او تاوان جنگی سرسام آور
در خواست مینمودند. چگونه شد که آمریکا از میان اینهمه کشور ویران شده، بیشترین
یاری را به آلمان و ژاپن و سپس کره ی جنوبی کرد که هم مرز با کمونیست ها بودند؟

به وارون گفته ی شما ارتش آمریکا سرگرم تجاوز جنسی به زن و بچه های ژاپنی بود و آمریکا
میخواست نخست از ژاپن تاوان جنگی بگیرد. بخت ژاپن این بود که جنک کره و جنگ سرد
پیش آمد و آمریکایی ها از ترس کمونیسم، بویژه نزدیکی مرز و بوم ژاپن به چین، ناچار رفتار
خود را دگرگون ساخته و برآن شدند که از ژاپن، یک کشور استوار و دژی در برابر کمونیسم
بسازند وگرنه دلشان برای ژاپنی ها نسوخته بود، همچنان که در تاریخشان هم دلشان برای
هیچ مردم دیگر هم نسوخته و برای نمونه همه گونه بمب از شیمیایی و بیماری زا گرفته تا
بمب های اکسیژن خوار چه میدانم خوشه ای و ... به سر مردم ویتنام هم انداختند.
[ATTACH=CONFIG]2939[/ATTACH]

اگر از "دکترین ترومن" چیزی شنیده بودید، اینگونه سخنان بیهوده در باره ی اینکه
گویا کشورهای پیروز، پـُرگاه به کشور های شکست خورده یاری میکنند(!!) ، در این
باره ( ژاپن/آلمان) به زبان و قلم نمیآوردید!
دکترین ترومن - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

Auch das US-amerikanische Engagement im Koreakrieg und der Marshallplan
wurden mit den Argumenten der Truman-Doktrin begründet. Durch die Truman-
Doktrin wurde der außenpolitische Aspekt der Monroe-Doktrin endgültig
abgelöst. Sie bildet auch die Rechtfertigung für die Intervention der USA
in innere Konflikte anderer Nationen, etwa im Griechischen Bürgerkrieg, im
Koreakrieg oder in Vietnam. Die „Eindämmung“ des kommunistischen
Machtbereichs zugunsten der „freien Welt“ weist den USA faktisch die Rolle
einer globalen Ordnungsmacht zu – im Gegensatz zur in der
Zwischenkriegszeit herrschenden Politik des Isolationismus.
Truman-Doktrin – Wikipedia


سخن تان در باره ی افزایش چپیره ی شوروی هم براستی از بیجا ترین سفسته هاست!
ما آمار کشتگان را آوردیم که سنجشی میان کشور های درگیر جنگ به دست خوانندگان
بدهد. فربود این است که ٢۵ میلیون از مردم وارتش شوروی کشته شده است که در همان
آمار. این شمار در سنجش با چپیره ی هر کشور هم ( به رنگ آبی) آمده است و این نشانگر
تراز آسیب به کشور، سرایداشت، زیرساخت ها و.. آن کشور است.
آمار رویش چپیره اینجا هیچ پیوندی به جستار ندارد و برای نمونه خود کشور
ما سی سال پیش ۳۵ میلیون چپیره داشت و اکنون بیش از گویا ۷۰ میلیون،
ولی ایا میتوان میتوان گفت که بر این پایه که افزایش بوده، مرگ و میر و
آسیب در زمان جنگ نبوده/کم بوده ؟ نه، این سنجش سیب و گلابی است و
یک جور چشم بندی خنده دار و از سر بیچارگی میباشد. برای اینکه خوانندگان
بهتر هوش کنند: هر کشوری یک درسد افزایش چپیره دارد، گاهی دو درسد،
گاهی ۵ درسد و ... اگر چپیره ی شوروی را ١۶۰ میلیون در ان زمان بگیریم
و نرخ افزایش انرا هم ناچیز و زیر ۳ درسد بگیریم، هر سال میبایستی نزدیک ۴
میلیون به چپیره ی شوروی افزوده میشد. که این در سالهای ١۹۳۹ تا ١۹۴۶ که
هفت سال است، میشود چیزی نزدیک ٢۸ میلیون. ولی به گفته ی شما دو میلیون
بوده. پس ٢۶ میلیون دیگر کجا هستند؟
پس میبینم که انیجا هم از بیچارگی دست به ناجور ترین ترفند ها وکژفرنود ها
زده اید که این هم باز خود گویای تراز فرومنشی در میان هوادارن سرمایه داریست.
اگر تیل های همان نگاره را که آوردید، به هم پیوند دهیم، آن تیلی را که میان
این دو تیل بود(WWII) و شما با ترفند کنار نهادید، بهتر میبینیم و سرنگونی ناگهانی شمار
مردم را بهتر هوش میکنیم :

[ATTACH=CONFIG]2940[/ATTACH]

در باره ی ژاپن هم پس سخنی بیجا اوردید. همانگوه که گفتیم، از آنجا که جنگ زمینی در خاک
ژاپن انجام نشده بود، زیر ساخت ها ، مانند راه ها و بنمایه های دیگر مانند فراهم آوردندگان
کشاورزی و روستا ها و ... مانند شوروی از بیخ و بدست نیرو های فروگیرنده و پیشرونده
و ویرانگر آلمان، نابود نشده بود. آسیب ژاپن تنها و تنها در پی بمباران هوایی بوده که در
سنجش با آسیب های المان هم اندازه ی چندانی نداشته، تا چه رسد به شوروی .
سخن ما در باره ی سنجش این دو ویرانی است و نه اندازه ی اَوَست ان.
فزون بر این در باره ی پیشینه ی ژاپن گفتیم که ژاپن یک امپراتوری نیرومند و دارای ساختاوری
ژرفتر و فراتر از روسیه/شوروی بود و در آن هم نه جنگی مانند جنگ جهانی نخست روی
داده بود و نه واژگشت و شورش ویرانگر در ان بوده و نه جنگ درونمرزی دیده بود.
همه ی این پیش سامه ها و پراسنج ها باید در همسنجی ما در نگر گرفته شوند و گرنه
فرتوری نادرست از روند کارها بدست خواهیم داد.
همانگونه همین فهرست شما هم نشان میدهد، بیس از نیمی از این شهر ها، بویژه شهرهای
بزره مانند توکیو و اوزاکا، درسد بسیار پایین تری از بمباران را داشته اند. همین که ژاپن پس
از بمب اتمی نخست هم هنوز نمیخواست جنگ را وا بدهد، نشانگر این است که هنوز سامانه شان
کار میکرده است. پس از بمب دوم هم هتّا آنها باز چندان گرایشی به وادادن جنگ نداشتند و چنان که
تاریخ نویسان یادآوری کرده اند، ترس از کمونیسم (اندر شدن شوروی به جنگ باژاپن) و ترس از شورش
کمونیستی مردم ژاپن و از دست رفتن سرمایه های "بزرگان" ژاپن، آنهارا به واداد جنگ برانگیخت.
Richard Rhodes, the Pulitzer Prize-winning author :
“The Japanese decision to surrender was not driven by the two bombings.”
Why did Japan surrender? - The Boston Globe
همچین تاریخ دانان میگویند که آماج آمریکا از انداختن بمب اتم نیز فزون بر پایان شتابناک
جنگ، این بود که :
١- ژاپن بدست شوروی و/یا کمونیسم نیفتد، چرا که شوروی تازه به جنگ با ژاپن آغازیده بود.
٢- چراغ قرمز و هنرنمایی در برابر شوروی و نشان دادن جنگ افزار نوین برای ترساندن او.
* Truman dropped the atomic bombs because he wanted to end the war before the USSR
could enter the war in the Pacific
and claim the lands promised them at Yalta.
* the bomb was dropped to impress the Soviets, and persuade them to relax their grip on eastern Europe.
For Alperovitz, Truman caused the Cold War when he dropped the Bomb.
Hiroshima and the Cold War

به وارون گفته ی شما، در بازسازی ژاپن از سازو کار بازار آزاد ! سود جسته نشد ، با روش سرایداشتی
برنامه ای آژگاهی که ابزار سرایداشتی کمونیسم است ، توانست بهمراه سرمایه گذاری کلان به پیشرفت
جهش آسا برسد و بی امریکا، و تنها از بر خودش، اینکار شدنی نبود، اینرا هم ما از خود نگفته ایم!
شما میتوانید در این باره نسک Satoshi Nishida را برای نمونه بخوانید و خود را بهتر بیاگاهانید!
هم اکنون نیز دولت ژاپن ، کنترل بسیار بیشتری بر روی سراداشت دارد تا همتاهای "لیبرال " دیگر ان در باختر زمین.
در برگه ویکیپدیا در باره ی "پیرنگ مارشال" هم به روشنی که میتوانید بخوانید که این یاری برای
هومن دوستی آمریکایی ها نبوده و دو آماج کلان را در بر داشته:
١- پیشگیری از گسترش کمونیسم
٢- ساختن بازار برای کالاهای باد کرده ی خودشان !
The Marshall Plan (officially the European Recovery Program, ERP) was the American
initiative to aid Europe, in which the United States gave economic support to help rebuild
European economies after the end of World War II in order to prevent the spread of Soviet Communism.[1]
[1] -> Most importantly, these efforts were designed to prevent the spread of international communism,"
says Alexander DeConde et al, eds. Encyclopedia of American foreign policy (2002) Volume 1 p. 95

Marshall Plan - Wikipedia, the free encyclopedia

ما میگوییم کسی به شوری یاری نرسانید! ولی آلمان و ژاپن و ... با یاری امریکا که یک بمب هم در
خاکش نیفتاده بود، آنهم با میلیونها و میلیونها دلار، پول آمریکایی و نه همه از خودشان، بازساخته شد و
آنهم همچنان که گفتیم، از سر هومن دوستی نبود! از سر کمونیسم بود و
باید مردم آنجا ها از کمونیسم سپاسگزار باشند
و گرنه آمریکا خاکشان را به توبره هم میکشید!

نیاز به یادآوری میبینیم که پدد امدن جنگها همه در درازای تاریخ برای چپاول و بهره کشی
بوده و بدترین آنه که همانا جنگ های جهانی نخست و دوم بود، بدست سرمایه داران
و در پی سازوکار سرمایه داری و در جستجوی بازار ها و بنمایه های بیشتر برای چپاول،
پدید آمد و خود کمونیسم هم از این این بدبختی و برای برچیدن این سامانه ی ستمگر زاده شد.
به دیگر زبان:
پدید آمدن دو جنگ جهانی خود آشکاترین گواه فرومنشانه بودن سرمایه داری است!

نقل قول:سرمایه دار پول خود را از آسمان که نیاورده است. او هم برای آن پول به کسی خدمات داده یا ارزشی در جایی آفریده است
:e057:E412
سخنتان در باره ی اینکه گویا سرمایه دار جایی ارزشی آفریده است و کاریاری بجای اورده، هم بیجا و
هم سزاوار ریشخند است. ما در گفتار خود داریم از رُل های همبودین بنام سرمایه دار و کارگر و اینجا
سخن میگوییم و نه از یک میستر ایکس "سرمایه دار".
اینکه این میستر ایکس، سرمایه ی آغازینش را در چرخه های پیشین، گویا از کار خودش بدست آورده،
نه این سزامندی را به او میدهد که از دیگران کار بکشد ( مانند اینکه من پول گرد بیاورم که بروم
با ان برده بخرم و یا اینکه یک آدمکش را بگمارم که برود یکی را بکشد و سپس در دادگاه بگویم
که " پول خودمه، براش زحمت کشیدم!") نه اینکه پس از اینکه او رُل سرمایه دار را بازی میکند،
در پرسش و پیرنگ ما هیچ دگرگونی پدید میاورد. سرمایه دار کسی است که سرمایه اش را برای فراورش
کالا بکار میندازد و اینرا از راه بکارگماری کارگران انجام میدهد. یک کس میتواند در همبود هر دوی این
رُل هارا بازی کند، برای نمونه کسی که در دکانش پیتزا میپزد یا همان نمونه ی آرایشگر ( سلمانی)
که آوردید یک آدم هست ولی دو رُل سرایداشتی بازی میکند ، از آنجا که خودش را در دکانش بکار گمارده
است، سرمایه دار است و از آنجا که خودش هم دارد برای خودش کار میکند، در همان زمان، کارگر هم هست.
اگر او، یک تن دیگر جز خود را در دکانش بکار میگرفت. تنها جایگاه یک سرمایه دار را داشت و اگر جایی
برای کسی جز خودش کار میکرد و از او مزد میگرفت، آنگاه تنها در جایگاه کارگر بود. پس چیزی در پیرنگی که
آوردیم و پرسشی که کردیم دگرگون نمیشود و آوردن این سخن از سوی شما، بسادگی نشان میدهد که
شما هنوز درنیافتید که از چی داریم سخن میگوییم! برای نمونه این سخن بیجا: اینکه "یک سرمایه دار"
میرود و کفش میخرد، در نگاه کلان که ما در پیک های پیشین آوردیم، و در آن همه ی سرمایه داران در
یک گروه و همه ی کارگران ساختاوری و کشاورزی و کاریاری، در یک گروه و همه ی کالاهای فراورشی
هم در گروه سوم بودند، برابر این است که او دارد چیزی را که از آن خودش است، بر میدارد!. به زبان دیگر
هر چیزی که گروه سرمایه داران "میخرند"، همان برداشتن از کالاهای خودشان به شمار میرود. چرا که گفتیم
که همه ی کالاهایی که در سرمایه داری بدست کارگران پدید میایند، از آنِ سرمایه داران هستند و پس از فروش،
به دست کارگران میرسند! اگر یک سرمایه دار فراورده ی سرمایه دار دیگر را بخرد، سود او را با زیان خودش
فراهم کرده و به وارونه: چون نمیشود که همه ی سرمایه داران میان خود در یک چرخه، از هم چیز بخرند
و همه هم سود کنند! چون همچنان این قانون مزدائیک هست که : چیزی از هیچ پدید نمیآید!
فزون بر این، همچنان که گفته شد، "درآمد" سرمایه دار همان سود او از بهره کشی است و
پیش از اینکه کالاهای او خریدارای بشوند، همه ی "سرمایه" ی او در کارخانه و در کالای او "بسته"
است و پس از فروش، در چهره ی پول، "روان" liquid میشود. برای همین گاه میتواند پیش بیاید که
یک کمپانی و یا سرمایه دار، ارزش های "بسته" فراوان، در چهره ی کارخانه ها و انبار های کالا و زمینها و
خانه ها و .. داشته باشد ولی ارزش "روان" liquidity /پول نداشته باشد. ما همچنین در پیک خود از
کان ارزش" سخن گفتیم و نه از پول. گرچه پول نماینده ی ارزش کالاست ولی بسته به سامه ها،
گاه ارزشی بیشتر و گاه ارزشی کمتر را از ارزش راستین نمایندگی میکند. برای نمونه، زمان جنگ ویتنام،
آمریکا ارزش پول خود "دلار" را کاهش داد و از آنجا که بیشتر کشور های جهان بویژه اروپا، انباشته ی دلاری
داشتند، با انیکار اندوخته های سترگی را از دست دادند، چرا که یک میلیون دلار کنونی شان، اکنون ارزش
نیم میلیون دلار پیشین را داشت، گرچه نامش یک میلیون دلار بود. پس پول یک چیز است و ارزش کالای
فراورده چیزی دیگر ولی ایندو پـُرگاه با هم همراستا هستند. پس پول، نماینده ی پشتوانه ی ان است و
پشتوانه هم کالا هستند، چه کالاهای گسارشی و چه کالایی که ابزار فراورش هستند، و چه کالاهایی که
ماده های خام و کانی و طبیعی میباشند که همگی اینها هم به نیروی کارگران فراورده شده است. پ
س خود گروه سرمایه دار، هیچ چیز از خودش ندارد، یا نیاکان و پدرانشان دزدیده اند ، یا خودشان دزدیده و یا هردو.
اگر پولی برای خریدن چیزی هم میدهد، از کار کارگران پدید امده است. همچنین ما در پیک خود از یک تک چرخه ی
فراورشی سخن گفتیم و کاری به اینکه چه کسانی چه دارایی از پیش پس انداز و یا انبار کرده اند، نداریم. همین
پس انداز ها و دارایی های چرخه های پیشین هم همیگونه بدست آمده ، و نکته این که، سرمایه داران در پی
بیرون کشیدن این پس انداز ها از جیب های دیگران هم هستند که بتوانند ترک خوردن سامانه را بازهم به
دیرتر بیندازند.
گویا این را هم فراموش کرده اید که دولت در سرمایه داری ، از باژ زنده است، باژی که از مزد کارگر
میگیرند ( که آنهم از سوی سرمایه دار میاید) و باژی که که از سود سرمایه دار می گیرند که آنهم
باز از سرمایه دار میاید. سرمایه دار هم باژ خود را روی بهای کالاهایش میکشد و باژ در نگاه او، بخشی
از هزینه ی فراورش میباشد!. پس در پایان همان چرخه هست که گفتیم و دولت و همه ی کارمندانش، از
بخش کاریاری به شمار میروند، مانند ارتش و پلیس که کاریاری شان پدافند از شماست و اینگونه در راه اندازی
فراورش هنباز هستند. این پولها هم که همچنان که گفتیم ، تنها نماینده ی ارزش کالا هستند که همه
را کارگران و کار کشاورزان و و کاریاران ( با سرپا نگه داشتن کارگر) پدید اورده اند و نه "کار" سرمایه دار!
پس بازهم پرسش به جای خود است: گروه سرمایه داران ( همه سرمایه داران) می خواهند
همه کالاهای فراورده ی خود را به چه کسانی بفروشند که از آنجا سودی ببرند؟ و آن خریداران،
که باید سود اینهارا فراهم کنند، باید از کجا بیاورند که این کار ارا انجام دهند!؟

kourosh_bikhoda نوشته: بزرگی سراسر به گفتار نیست
دوصد گفته چون نیم کردار نیست
این چامه ی فردوسی فرزانه هم هیچ پیوندی با انچه میخواهید برسانید
( کردار بد "سوسیالیستها" نشانگر بدی اموزه های سوسیالیسم است) ندارد.
این چامه که در نکوهش محمود غزنوی سروده شده، میگوید که او بزرگی خودش را در
کردار نمایان نکرده (به چامه سرا یاری و نکرده و کار او را ارج ننهاده) و تنها در گفتار
مردم بزرگ خوانده میشود= بزرگی راستین ندارد.
. اینهم باز پیوندی به اینکه آموزه های سوسیالیسم بد هستند، چون گویا در کردار،
گروهی که خود را "سوسیالست" مینامیده اند، کارهای بدی کرده اند، ندارد و باز یک سفسته است.
شما باید نشان دهید که کردار بد، بگونه ی ناگزیر و اورگانیک [B]و سامانیک، از آموزه های سوسیالیسم بر میخیزد[/B]
همانگونه که من با واکاوی و آناکاوی سازوکار سرمایه داری پایور کردم. ما در اینجا در قهوه خانه ی قنبر که نیستیم !
پس بهتر است دست از ادبسار پارسی هم بردارید و فرزانه ی فردوسی را هم به گاری سرمایه داری نبندید!!

[SIZE=3][/SIZE]


پارسیگر


فایل‌های پیوست
.jpg cluster-bombs1.jpg اندازه 31.97 KB  تعداد دانلود: 179
.png demographUSSR.png اندازه 12.95 KB  تعداد دانلود: 156
.jpg stinger.jpg اندازه 32.25 KB  تعداد دانلود: 191

خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
موضوع بسته شده


پیام‌های این موضوع
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط Theodor Herzl - 10-24-2013, 01:16 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط مزدك بامداد - 10-24-2013, 11:03 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط kourosh_bikhoda - 10-25-2013, 02:57 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط مزدك بامداد - 10-26-2013, 10:20 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط kourosh_bikhoda - 10-29-2013, 09:20 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط مزدك بامداد - 10-31-2013, 01:48 AM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط kourosh_bikhoda - 11-02-2013, 07:26 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط مزدك بامداد - 11-03-2013, 02:19 AM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط kourosh_bikhoda - 11-04-2013, 10:18 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط مزدك بامداد - 11-05-2013, 11:23 AM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط kourosh_bikhoda - 11-07-2013, 07:54 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط مزدك بامداد - 11-08-2013, 12:38 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط kourosh_bikhoda - 11-09-2013, 08:20 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط مزدك بامداد - 11-09-2013, 09:48 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط kourosh_bikhoda - 11-10-2013, 07:59 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط مزدك بامداد - 11-11-2013, 02:06 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط kourosh_bikhoda - 11-12-2013, 09:49 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط مزدك بامداد - 11-13-2013, 12:30 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط kourosh_bikhoda - 11-14-2013, 11:12 AM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط مزدك بامداد - 11-14-2013, 04:18 PM
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بی‌خدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - توسط kourosh_bikhoda - 11-14-2013, 08:14 PM

موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان