11-09-2013, 02:28 AM
Dariush نوشته: من هرگز بدان اعترض نکردم که به سخنگو پرداخته نه سخن . چرا که پرداختن به سخنگو جایی میتواند مایه اعتراض شود که به خود سخن پرداخته نشود در حالیکه هم ایشان به سخنان من پرداختند و هم من به سخنان ایشان. مواردی چون نادان و احساسی خواندن من را هم حداقل من جزیی از گفتگو به حساب میاورم و چندان اهمیتی برایشان قایل نیستم. من هم به ایشان نگفتم خمینی هستند گفتم سخنشان شبیه به سخن خمینی است.
درسته, شما همینجوری از سر بامزگی این نکته را آوردید که ایشان همچون خمینی هم سخن میگویند! (:
Dariush نوشته: سخن بیربطی گفتید. اگر ۹۰ درصد مردم (شامل زنان و مردان) بخواهند که مردان زنان را کتک بزنند اینکار هم مشروع و هم اخلاقی است چرا که به خودشان ربط دارد. یک پدیده میتواند مشروع باشد اگرچه نادرست باشد و میتواند درست باشد اما هیچ مشروعیتی نداشته باشد. بنابراین اینجا مشروعیت درست بودن را دربر میگیرد. کسی هم اینجا نگفته در برابر آنچه شما نادرستی تشخصی میدهید سکوت کنید بلکه گفتیم که کسی این حق را ندارد به زور ملتی را وادار به کاری کند که خودش میپندارد درست است
بیخود است. برای اینکه هوش کنید, در ایران هم کشتن دگراندیش پذیرفته و دادمند (= قانونی) است, ولی آیا درست و دادوند (مشروع) هم هست؟
Dariush نوشته: حال که دارید جلوی استاد خود سیرک برپا میکنید اگر میتوانید نام سفسطه هایی که در همین یک خط کرده اید را بگویید(راهنمایی: سه سفسطه کرده اید):
سفستهیِ چسباندن انگ سفستهیِ شما میبسندد!
Dariush نوشته: من سخنم را روشن و شفاف میگویم چرا که به درستی آن شک ندارم این جناب مزدک و اینک شما هستید که شهامت گفتن را ندارید و پی در پی از پرسشهای من طفره میروید و چیزهای پرت و پلا میگویید. برای من بروشنی مشخص است که استبداد از هر نوع و هر جنس نادرست است و شر مطلق. پیش از آنکه دریابم کمونیستی است یا اینکه کاپیتالیستی است نخست این را میجویم و اگر دریافتم که استبدادی است نامشروع بودنش برایم مسجل میشود. این جناب مزدک هستند که اکنون دارند برای ما از کمونیسم در غل و زنجیر استالینی دفاع میکنند و چهره اش را با اعلام دستاورد فرستادن سفینه به ماه بزک میکنند.
این هم بیخود و بازی با واژگان و احساسات خوانندگان است; این استبداد سترگ که میگویید در سامانهیِ کمونیستی چیزی بجز برچیدگی "بهرهکشی" نیست, همانجور که امروز هم
شما نمیتوانید در هیچ کشوری باهماد برای گسترش بچهبازی یا برده داری راه بیاندازید (= استبداد), فردا هم نمیتوانید در راستای گسترس بهرهکشی باهماد درست کنید و بکوشید.
پرداختن به کمونیسم در جامهیِ شوروی بد بود هم آشکار است, بویژه اینکه شما نمیتوانید نخست در کار یک کشور تا میتوانید سنگ بیاندازید و چوب لای چرخش بکنید,
سپس که به بیراهه رفت و کژکاریهایی هم اینجا و آنجا یافت آنها را فهرستوار در کوس و کرنا کرده و با سفستهیِ "تو هم بدی, تو هم بدی" سرمایهداری را گزینهیِ بهتر جابزنید.
Dariush نوشته: بازهم که همینطور بی توجه به متن سخنان من و مزدک گرامی برای خودتان یک چیزی پراندید. انتقاد من به دفاع ایشان از شوروی بود و اینکه ایشان میگفتند شوروی همه جا به دنبال عدالت و کمک به دیگران بوده و ما نشان دادیم که استالین بیش از آنکه در پی کمک و عدالت بوده باشد به دنبال اهداف سازمانی و فردی خود بوده. اصلا سخن در مورد کمونیسم نبود که عزیزم ما در مورد شوروی سخن میگفتیم! شوروی ؛ نه کمونیسم. عجبا!
آری, از نوشتههای شما بدرستی روشنه که تنها و تنها پیرامون شوروی سخن میگویید:
Dariush نوشته: سیستم مشروع خواهد بود. بستن راههای دموکراتیک فعالیت سیاسی چه در کمونیسم و چه سرمایه داری نادرست و نااخلاقی است. امشب قبل از خوابیدن این کمی فکر کنید و بیاندیشید که چرا قرنها پیش از کمونیسم و مارکسیسم نخستین چیزی که انسانها به پایش خون ریختند و شهید دادند و سالها برایش مجاهدت کردند تا این گوهر والا را بدست آورند کسب حق تعیین سرنوشت خود بود. هیچ هدف انقلابی و انسانی ای وجود ندارد که بخواهیم پایمال شدن این حق اساسی هر ملتی را با آن توجیه کنیم. پس «فرامنشی» کذایی شما خودش مسبب نادرستی های پرشمار دیگر میشوند.
Dariush نوشته: آری دیگر مثلا ما از همه ی ایستارها و شرایط و داده های زمان محمد اطلاع نداریم پس نمیدانیم سربریدن ۹۰۰ نفر در یک روز توسط او خوب بوده یا بد بوده. رابطه ی علی میان کمونیسم و تیرباران را هم نشان دادیم پرت و پلایی است که در مورد چیزی ست که سخنان من نیست.
این پرت و پلا که میگویید باز شدن مشت شما در سفستهیِ "همراهی با بَدان بود", که چون علی
با داس و تبر اسلام گسترانده بود, پس هر کس که با داس و تبر کاری بکند هم آدم بدی است.
بجای ترزبانِ چند خط در سال کژفرنودها, بهتر نیست زمان کنار گذاشته و یکبار از نو؟ آنها را بخوانید؟
Dariush نوشته: من حرفم را بارها گفته و باز میگویم: هیچ ترازی از آرمانهای مدعی انسانی بودن هتا به فرض درست بودن حق به زنجیر کشیدن و منکوب کردن ملتی که آن را نمیخواهند ندارند. دولت مارکسیستی هم به سبب آنکه نیاز به کنترل سرمایه ها و منابع دارد خود به خود بستر و پتانسیل زایش اقتدار انحصار در آن بوجود میاید. برای من که نمیتوانم به امید و آرزوی نیکخو بودن انسانها و یا سیستم حکومتی بنشینم همین به خودی خود یک فاجعه محسوب میشود. دولت همیشه باید در مهار و کنترل و نظارت باشد تا شاخه های اقتدارش هر روز هرس شوند و گرنه دولتی که میتواند اقتدارگرا شود و نشود هرگز در تاریخ دیده نشده است. سرنگونی یک حکومت استبدادی انحصارگرا بسیار بسیار پرهزینه است و میتواند به قیمت جان میلیونها انسان تمام شود. بنابراین بایسته است که پیش از آنکه با طناب شما به چاه رویم نخست دلایل تبدیل شدن تمام حکومتهای کمونیستی به حکومتهای دیکتاتوری را دریابیم. اینک بر عهده ی شماست که توضیح دهید که چرا دولتی که سرمایه و منابع کشور در اختیار اوست و از سویی به سبب آنکه برای برپایی سیستم کمونیستی نیاز به انحصار قدرت دارد چرا عملا نمیتواند به یک سیستم اقتدارگرا و انحصارطلب و استبدادی تبدیل شود؟
...
این هم چرند محض است و ربطی به سخن من ندارد. من پیرامون اینکه چرا یک سیستم حکومتی حق ندارد راههای دموکراتیک تغییر حکومت را ببندد تا انحصار ایجاد نشود سخن گفتم و شما دارید از آرمانهای انقلابی خود سخن میگویید.
پس با این نگاه شما ستیز با بردهداران هم کار نادرستی بوده و هتا خود دموکراسی که با جنگ و خونریزی و
استبدادهایِ امروزین (نبود آزادی برای بردهداران = استبداد, نبود آزادی برای کشتن دیگران = استبداد) همراه بوده هم نادرست است!
شستشوی مغزی نئولیبرالیستها: درسته که ما خودمان با جنگافروزی و واژگشت به اینجا رسیدهایم, ولی دیگران باید
براه واژگشتهایِ مخملین! و راههایِ دموکراتیک خواستههایشان را دنبال کنند, اگرنه کارشان مشروع نیست و "هدف وسیله را توجیه نمیکند".
(((:
Dariush نوشته: بازهم چرند گفتید: آمریکا که نمیتواند به تمام انسانهای کره ی زمین بگوید بیایید در کشور من تحصیل کنید. بالاخره باید یک معیاری داشته باشد. معیار دانشگاههای آمریکایی برای پذیرش دانشجو : ۱- معدل خوب ۲- نمره GRE خوب. اگر یکی دو مقاله هم داشتید شانستان بیشتر میشود. دوستان من با همینها اکنون در بهترین دانشگاههای آمریکا هستند و هزینه تحصیل خود را هم میگیرند. در هر جای جهان هم که بروید برای ورود به دانشگاه باید یک کنکوری بگذرانید و یا حداقل یک شرایطی داشته باشید.
سخن ما هم جز این نبود, سرمایهداری چون آمریکا که دنبال یاری رساندن به دیگران نیست و هتّا از بود کشورهای
بدبخت و ندار سود هم میکند, زیرا نیروی کار و هوش آنها را میتواند بآسانی و ارزانی, آنهم با منت بدزدد.
این شما هستید که زیرکانه جهانبینی هنبازگرایان که همهیِ هومنان را از یک تن و پیکر میبینند و درد هر
اندام را درد همهیِ هومنی, با جهانبینی سرمایهداران و رویکردهای پلید و بهرهکشانهیِ ایشان, یکسان جامیزنید.
Dariush نوشته: خیر. شما برای آنکه ویزای تحصیل برای آلمان را بگیرید باید نخست یک تعهد بدهید که حتما حتما پس از تحصیل به کشور خودتان بازمیگردید. پس مشکل ناآگاهی شماست.
به صحرای کربلا زدید؟ ما از اینکه در آلمان شما هزینهیِ رایگان برای گذران زندگی و آموزش و پرورش و بهداشت و بیمهیِ درمانی (چیزهاییکه در آمریکا
خوابشان را باید ببینید و سر همین بیمه دیدیم دولت چگونه shut downکرد!) و ... میگیرید هتا اگر پناهنده و بیکار و ... باشید, گفتیم و کسیکه از اینها بهرهیِ
رایگان میبرد و زمان بازدهی و کار که رسید, در برابر پیشآوردهای فریبنده و آزاننده به آمریکا میکوچد, بدرستی همان دزدی نیروی کار است و بس.
پیوند اینها به ویزای آموزشیک چه بود را هم دیگر اسپاگتی دانا داناد!
Dariush نوشته: بازهم سخنم را تحریف کردید. پیر مراد یک عبارت ادبی معروف است و ربطی به پیر یا جوان بودن شخص مورد اشاره ندارد. من هم براستی از این گونه مسخره بازی های کودکانه بیزارم
درسته, گیرندههایِ من انگار درست کار نمیکنند و همانندیهایِ شما به خمینی و خامنهای و اینها تنها از سر بامزگی و نکتهسنجی هستند و پیر و جوان خواندن و این و آنهم همینجوری, برای خوشمزگی! (:
Dariush نوشته: (احتمالا به خاطر اینکه با استادتان قشنگ سخن نگفتم)
سرور مزدک را من ١٠ سالی هست میشناسم و میدانم ایشان کوچکترین نیازی به یاریِ من ندارند, ولی خب اگر شما هواداران یکراست و نایکراست سرمایهداری را با این سفستههایِ
رنگارنگ اتان تنها بگذاریم فردا بیگمان به خود من هم همینگونه خواهید پرداخت, پس میتوانید انگیزهیِ من از رونمایی کژفرنود هایتان را پیشگیرانه و از سر همان خودخواهی ببینید!
پارسیگر
.Unexpected places give you unexpected returns