11-07-2013, 07:34 PM
Dariush نوشته: :e057:
۱-مسلم است که در حالت عادی همه دوست دارند در سرزمین خودشان باشند و برای هموطنان خودشان کار کنند.کارشناسی که از یک کشور به کشور دیگری میرود هزینه های بسیاری را متحمل میشود و چند سالی طول میکشد تا به سیستم اقتصادی اجتماعی سیاسی دانشگاهی-عملی آنجا عادت کند(آموختن زبان و...) ممکن است هتا بخشی از آنچه تاکنون آموخته را فراموش کند و از نو بیاموزد(از تجربه های دوستان پرشماری که به خارج رفته اند)
۲-حق هر کسی است که در هر سرزمینی که خواست زندگی کند و کسی این حق را ندارد که دور کارشناسان خود دیوار بکشید به این بهانه که برایش هزینه شده تا متخصص شود. شما اگر براستی به سرزمین خود اهمیت میدهید شرایطی را فراهم کنید تا کارشناسان کشورهای دیگر رغبت کنند و به کشور شما بیایند و اینگونه قدری تعادل برقرار شود.
۳- اینکه در آمریکا شرایطی بس مطلوب برای متخصصان و کارشناسان فراهم و اینان وسوسه میشوند که به آنجا سفر کنند به معنی دزد بودن آمریکا نیست. گویا پایه های استدلال شما در مواجهه با تعصبات واپس مانده ی کمونیستی ته میکشند و شما را ناتوان از تحلیل درست امور واقعی میکنند چنانکه اینطور به تیوری توطیه گرفتار آمده اید. همین امروز اگر یک وضعیت حداقلی از شرایط زندگی مطلوب در ایران برقرار شود بسیاری از کارشناسان و متخصصانی که از ایران رفته اند حاضرند بازگردند و در سرزمین خودشان کار کنند.
شما به جای آنکه همه چیز را از چشم دیگران ببینید و هر اشکالی که یافت میشود گردن دیگران بیاندازید قدری به درون خودتان و سیستم پیشنهادی تان بیاندازید. چه شد که کاپیتالیسم توانست متروپولهایی چون آمریکا و انگلیس و... خلق کند اما کمونیسم و سوسیالیسم شما هرگز نتوانست حتا مترسکی چون اینها بسازد و آخرین رقیبی که برای سرمایه داری ساخت؛ شوروی بود که به هزینه میلیونها کشته و میلیونها دیگر گرسنه ساخته شد؟ چه شد که همین که شوروی از هم پاشید تمام اقمارش غرق در شادی شدند؟ چرا اگر امریالیسم آمریکایی قدرتمند است که میتواند ابرقدرتی چون شوروی را از هم بپاشد کشور فینگیلی کوبا را که در چند کیلومتری اش است را از هم بپاشد؟ شما نمیتوانید کاستی های موجود در کمونیسم را ببینید و ما را همش به چیزی ارجاع میدهید که قابل ردگیری نباشد. گویی از خارج از کره زمین با ما سخن میگویید و انتظار دارید باور نکنیم آنچه را که میبینیم و لمس میکنیم.
سخن بیجایی فرمودید. برای داوری در باره ی این جستار، باید آگاهی های همه سویه را گردآوری
کرده باشید و تنها "لمس" کردن، به شما فربود و راستی را نمایان نمیکند. چه بسا که تنها خرطوم
فیل را بساویده باشید. برای نمونه، نمیدانید که شوروی و آمریکا، پس از واژگشت روسیه و یا
پس از جنگ جهانی دوم، در جایگاه برابر نبودند که بتوان دستاورد های آنهارا بگونه ی برابر
سنجید. شوروی جو جنگ جهانی و یک جنگ دیرنده درونمرزی ( بر پاد گارد سفید تزاری و ..)
پشت سر داشت و نیمی از کشورش ویران. در خاک آمریکا هتّا یک بمب هم نیافتاده بوده. بنمایه های
آمریکا بارها بیش تر روس و ساختاوری اش پیشرفته تر بود، در جاییکه کموینست ها یک کشور
واپس مانده ی تزاری و سرفاژ را بدست آورده بودند. آمریکا همه ی آمریکای لاتین و کوبا و ...
را میچاپید ولی شوروی به دیگر مردم بیبهره جهان یاری میرسانید. پس از جنگ جهانی دوم هم
که آمریکا به کشورهای اروپایی، برای کمونیست نشدنشان پول ریخت ( Marshall Plan )
ولی شوروی باید به تنهایی از پس ویرانی ها بر میآمد. سپس هم که جنگ سرد و کارشکنی و
فروبند ها و همپیشی جنگ افزاری از سوی امپریالیسم که جهانی را میخورد، آغازید. آنها
از ویتنام و کره و کوبا و .. گرفته تا شیلی و ایران.. تاخته و یا با نوکران خود کودتا کردند و هتّا
از تاختن به یک کشور نخودی مانند گرانادا که مفت خورانش را بیرون کرده بود، نشرمیدند.
همه یاینها هزینه های فراوان روی دوش شوروی نهاد و شوروی سرانجام شهید راه دادگری
و دادخواهی گردید. با اینهمه دستاورد های انها بسیار سترگ بود و از یک کشور واپسمانده ی
تزاری، به جایگاه دومی اَبَرکشور جهان دست یافتند. ملت های دیگری هم همچون چین، که
در دست امراتوران تریاکی ، به تباهی و نابودی کشیده شده بودند، بدست کمونیست ها آباد
شدند. هتّا کشور ندار و بی چیز کوبا که جز کشتزار نیشکر هیچ چیز ندارد، توانست آموزش
و پرورش و بهداشت و خانه و .. را رایگان و یا ارزان نماید، در جاییکه هنوز در متروپول
سرمایه داری شما، یک بیمه چوسکی درمان با از کار افتادن دولت روبرو میشود. پس میبینیم
که سخن شما سراسر یاوه و هامیانه و تهی از بار دانشیک و پژوهشیک بوده و تنها بدرد گفتگوی
قهوه خانه ها خورده و از دست یازیدن به سهشها(احساست) و نادانی ها ، نان میخورد.
-----
سرشت سرمایه داری متروپول درست کردن است چون سرمایه داری است که به جدایی هرچه
بیشتر قیچی دارا و ندار می انجامد و یک جا که متروپول میشود، به بهایی خونریزی و واپسماندگی
در ده جای دیگر است. روشن است که هر کشوری میخواهد کارشناسان خود را نگه دارد و بیمار
نیست که آنها را با دستمزد اندک از کشور براند، چاره ای ندارد چون سامانه ی متروپل ساز، راه
و بنمایه و پولی برایش نمیگذارد که چنین کاری انجام دهد.
-----
باید یادآوری کنیم که همین که شما بیمه ی بیکاری و بازنشستگی و این چیزهایی را که اکنون
ساده و پیش پا افتاده می نمایند، دارید، از سر همین کمونیست ها و سوسیالست ها و خون هایی
است که آنرا در نبرد خود با بهره کشان گوناگون داده اند، میباشد و گرنه سرمایه دار به شما
چیزی نمیدهد که خود شما برای بدست آوردنش نرزمیده باشید!
-----
گفتنی ها در این باره فراوان است و بهتر است پیش از نوشتن سخنان نسنجیده و ناپیراسته، اندکی
به آگاهی های خود بیفزایید که دچار داوری از روی نادانی نشده و بلندگوی دزدان نباشید!
•
پارسیگر
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد