10-23-2013, 12:00 AM
مزدك بامداد نوشته: پرسش شما رتوریک هست: در پی دانستن چیزی نیست و خودش پاسخ خودش یا همان نگر شمارا در بر دارد
که از آن بیزاری سخت و شگرفی درباره ی کمونیسم سهیده میگردد. یک همبود هم مانند یک جاندار است که
در آن هر بخشی ، کاری را بدوش گرفته و این کار مغز هم همان کار دولت و فرمانروایی است. در سرمایه داری،
نمایندگان سرمایه داران یا با دیکتاور ارتشتاری و دینی و یا با سامانه پارلمانی سرمایه داری، دولت را پدید میاورند
که گرچه سرکوبگر است ولی همچنان رُل مغز و رهبری پیکر همبود را بازی میکند. ما هم خواهان کنار نهادن مغز
در همبود نیستیم بساکه مغز بهتر و خردمندانه تر و دادگرانه تری را برای آن آرزو داریم. این مغز نوین در کشور
کمونیستی/کارگری، میکوشد که بهروزی کارگران و نه سود سرمایه داران را آماج خود نماید. اینکه در آروین،
به دید شما، نومنکلاتور و هزاران بار! سرکوبگر شده هم نگر شماست، بسته به اینکه چه کسی سرکوب میشود!
از این گذشته، کنترل مردم برروی دولت بسته به تراز آگاهی و فرزامی هومنی و دلیری شهروندی انهاست و جز این
هم در هیچ سامانه ای، هیچ گارانتی برای کنترل سرنوشت خود در دست نیست. بماند که بسیاری از سختی ها
و گره هارا هم سرمایه داری با جنگ های جهانی و جنگ سرد و دیگر کارشکنی ها به سامانه جوان و کم-آروین
کمونیستی پدید آورد و روی همرفته میتوان این آروین نخستینی را نیکو و هایسته دانست.
•
پارسیگر
این هم بیجاست .
کارگران خود نیروی مقابل دولت هستند و جزء نیروی سرمایه به حساب می آیند !
در هر کشوری یک کشاکش باریکی بین دولت و سرمایه داران بازار برای تصاحب نیروی کار وجود دارد برای همین دولت سعی میکند
با اجری قانون های سخت تمرکز نیروی کار را همواره در بدنه خودش بیشتر کند و تبدیل به ماشین اقتصادی کشور شود .
برای همین در ایران کسی که در جستجوی کار است کار دولتی را میپسندند ولی وقتی میرود امریکا کار آزاد را ترجیح میدهد .
نکته دیگر اینکه در کشورهای کمونیستی هیچ کنترل اجتماعی بر روی دولت وجود ندارد زیرا تمرکز قدرت در بدنه دولت عملآ دولت را
به یک توتالیتاریسم میکشاند که دیگر هیچ کسی توانایی رویارویی با آن را ندارد .
اینکه بلوک شرق هم فرو ریخت مسلمآ به خاطر کشور های سرمایه داری غرب بوده است ! زیرا بهترین گزینه و تضمین کننده
دموکراسی تا کنون بودند و هستند .