10-21-2013, 04:25 PM
Ouroboros نوشته: خیر معیار عینی داریم برای سنجیدن کجی آن، اگر در متن مارکسیسم قتل عام فلهای انسانهای بیگناه تئوریزه یا پیشبینی نشده اما هربار به عمل درآمده به چنان پدیدهای منجر شده، یعنی حداقل ایرادی که میتوان به آن گرفت ناتوانی از پیشبینی یا چارهاندیشی برای این معضل است. مارکسیسم هم نسخهای برای مهندسی و بازسازی جامعه در قالبی نوین است که برخی مصائب احتمالی در مسیر این بازسازی را پیشبینی نکرده و چارهای برای آنها نیاندیشیده. اینست که شما و دیگر دوستان به ماستمالی تجربهی تاریخی مفتضحانهی این ایدئولوژی همت ورزیدهاید و یا «هیچ کمونیست واقعی» را قرقره میکنید، یا «اینها همه سرکوبگر بودند» را تکرار میکنید.
خیر نیست, سخن شما دستبالا یک یافتیگ (قانون سرانگشتی: روالی بیشتر زمانها اینگونه بوده) بیشتر نیست.
اینکه شما و دیگر بهرهکشان از سر ناچاری به پستترین تراز سفستهگری (پرداختن به سخنگو) روی
میاورید و بجای پرداختن به فرنود, به آمار آوردن و تفسیر دلخواه تاریخ میپردازید نیز در جای خود یک یافتیگ
استوار است و به ما میگوید آماج تان (agenda) از این سخنان چیز دیگری است, اگر نه به خود سخن میپرداختید نه سخنگوی آن!
Ouroboros نوشته: حالا هم که ما را به تاریخیگری متهم کردهاید و میگویید اصلا صحبت کردن از تجربهی تاریخی کمونیسم موضوعیتی ندارد و اگر میتوانید اشتباه بودن آنرا در تئوری نشان بدهید.
خیر نادرست نیست, ولی فرنود بسنده برای رد کردن چیزی هم نیست.
نمونهوار به تاریخ بردهداری هم بنگریم همراه با کشت و کشتار خونین بوده, ولی اگر به سخن برآمده از لیبرالیسم مردمفریبانهیِ
شما بخواهیم گوش دهیم, لابد از بیخ ستیز با بردهداری هم بد بوده, چون جانِ کسان بسیاری در فرایند آن گرفته شده!
از همه بامزهتر اینها را کسی میگوید که رویکرد "زنان در پرهیز از ستیز" را مینکوهد: بر علیه زنانگی
پس میبینید با کژفرنود راه بجایی نمیبرید.
پارسیگر
.Unexpected places give you unexpected returns