11-03-2010, 06:29 PM
اگر قرار باشد بر این که آزربایجان و آنادولو بعد از حمله ی مغول ها ترک شده باشند،باید:
1.مغول ها خود ترک بوده باشند که نیستند،مغول ها مغول هستند.
2.آزربایجان و آنادولو قبلاً به زبان دیگر متکلم می کردند،این زبان کدام است؟فارسی!؟پس چرا نام آزربایجان و آنادولو که سابقه ی بالای 7000 سال سکنی در این منطقه دارد هر دو ترکی ست؟
آنادولو=آنا+دولو؛آنا در معنای مادر و دولو در معنای پر
آزربایجان=آس(آز)+ار+بای+جان؛ آس قبیله ای از قبایل هون(آز نیز می گویند)،ار در نقش اسم و به معنای جوانمرد،بای به معنی بی نیاز و بزرگ و ثروتمند و جان نیز پسوند مکانی ساز در ترکی آزربایجان.
دقت کنید این نوع آنالیز کاملاً علمی می باشد و ما تمامی این لغات را در ترکی آزربایجان داریم،بعداً در یک تاپیک مشخص کاملاً توضیح خواهم داد.البته نامیدن آتروپات و آذرآبادگان و مهملاتی از این قبیل مانع از درک نام اصلی آزربایجان نخواهد شد.
دقت کنید اکثر قبایل مشهور جدا شده از هون،اکنون خود یا کشور مستقل هستند و یا ایالت خود مختار و یا یک سرزمین وسیع،که همگی نیز فرهنگ و زبان مشترکی دارند.
به عنوان مثال:
خزر>>>بعد از سکنی شدن در جنوب دریائی نام آنرا در منطقه ی به دریای خزر مشهور کردند.
کاس>>>پس از استقرار در شمال دریایی(همان دریا)نام کاسپین بر آن نهادند.
هم اکنون نیز این دریاچه بنام های خزر و کاسپین مشهور است.شما دریای مازندران را جدی نگیرید متأسفانه در این اینجا اسامی به راحتی تحریف می شوند!
باشقورد>>>هم اکنون باشقوردستان
اویغور>>>هم اکنون اویغورستان
آس(آز)>>>هم اکنون آزربایجان
تاتار(با تات اشتباه نکنید)>>>هم اکنون تاتارستان
و...
3.اگر این سرزمین بعد از حمله ی مغول ها ترک شده است(که تا اینجا نیز کافی بود که فرضیه ی منسوخ و هدف داری بوده است)،پس باید در تاریخ این سرزمین قبل از حمله ی مغول ها هیچ نوشته ای به زبان ترکی نبوده باشد!
من نام چندین تن را به همراه منابع و کتبشان برای شما معرفی می کنم:
سید علی سید عمادالدین نسیمی شاماخی(ویا تبریزی)
وفات 1418 میلادی
دلیل فوت،شهید شدن توسط مغول ها و سنی های سوریه فعلی
نام یکی از آثار:دیوان ترکی نسیمی(که اصلا هم شبیه زبان مغولی نیست!)
چگونه است فردی در زمان یورش مغول ها ظهور کند و به یکبار مغولی را یاد بگیرد وبعد به ترکی شعر بسراید!؟
الیاس نظامی گنجوی
تولد 1141 میلادی
اشتباه نکنید تمامی نوشته های نظامی فارسی نبوده است.غزلیات وی اکثرا ترکی ست در ادامه در یک تاپیک دیگر ارسال خواهم کرد.حتی نظامی قصد بر سرودن لیلی و مجنون به زبان مادری خود را داشت که به اجبار و اکراه به فارسی سروده است.بعداً در تاپیک مربوطه توضیح خواهم داد.
عزالدین حسن اوغلو
قرن 13 میلادی
و هزران تن دیگر که همگی شعر ترکی آزربایجانی سروده اند و بعداً در تاپیک های مربوطه ارسال خواهند شد.
یک مسأله دیگر ،اینکه گفتیم زبان ترکی و مغولی هردو پیوندی می باشند دلیل بر یکی بودن آنها نیست،همانگونه که زبان های هندی و اروپایی و فارسی نیز در یک دسته هستند که جزو دسته ی زبان های ترکیبی می باشند.پس نتیجه نباید گرفت که زبان فارسی و اسپانیایی مثل هم اند!
در مورد فردی که این فرضیه ها را مغرضانه مطرح کرد چند سطری بنویسم:
احمد کسروی فردی بود که از ترک ها به شدت متنفر بود دلیل آن ظاهرا نوکری اجداد کسروی از دربار شاهان ترک بود،وی علاوه بر بیان این فرضیه دست به جنایات وحشتناکی زد.
انتقال 6 هزار کودک آزربایجانی به مهد کودک و اجبار به یادگیری زبان فارسی
تغییر نام مکان های ترکی که قدمت هزاران ساله دارند(من جمله اورمو یا همان اورمیه به رضائیه تغییر یافت،یعنی شهر رضا خان!)
آجئ چای به تلخه رود،
قره چمن به سیاه چمن!،این نیز خود دلیل بر بی سوادی گماشتگان وی بود چرا که قره در اینجا به اشتباه به سیاه معنی شده است!
و هزاران واژه دیگر...
همچنین توهین به مقدسات و معصومین(ع)
جدا کردن و حذف نام آزربایجان از استان های همدگان،زنگان،اردبیل و...
و ....
اما مسأله ای که برای من به شخصه جالب است،این است که چرا پس از سقوط رژیم پهلوی هنوز هم کسانی راه کسرویان را پی گرفته اند.
ترس از به کار بردن واژه ی ترک در رسانه ها(همیشه آذری خطاب می کنند!)
برنگرداندن اسامی ترکی به حالت اولیه!
دوباره جدا کردن استان هایی از آزربایجان
تحریم زبان ترکی(تا جائی که من وقتی در یک فرومی مثل این ترکی می نویسم از من انتقاد می شود!)
ووو
دوست عزیز رسالتی که بر عهده ی من بود تمام شد،از این پس به عهده ی خودتان است که به دنبال تحقیق و تفحص باشد.هرگز سخنی را بدون تحقیق و مقایسه قبول و یا رد نکنید.می خواهد من بی سواد باشم می خواهد یک پروفسور باشد از رسانه ی ملی.
نیاز به شستشوی عظیم مغزی ست.چرا که قبلاً این شستشو در جهت خلاف انجام شده است.و باید دوباره از نو ساخت.
اگر کمی تحمل کنید در همین درس زبان ترکی خواهید آموخت که زبان ترکی آزربایجان هم خانواده با سایر زیان های ترکی ست و هیچ ربطی به زبان های فارسی و عربی و لاتین و مغولی ندارد.بلکه زبانی است که همواره لغات آن در همه ی زبان ها نفوذ کرده است.
از واژه ی بشقاب بگیرید که به فارسی وارد شده است.
تا واژه ی Part که به انگلیسی نفوذ کرده است.
ویا واژه ی Alp که به ایتالیایی نفوذ کرده است.
زبان ترکی آزربایجانی قداستی دارد که بر اکثریت معلوم نیست،هرگز از واژه اختصار آن استفاده نکنید(آذری)،چرا که ترک نه مغول است و نه وحشی که در شاهنامه معرفی گردیده است.اجداد ما ترک بوده و قبیله ی و هویت ما آزربایحان است.اما در کنار این ایرانی نیز هستیم پس باید احترام متقابل باشد.
یک مسأله دیگر نیز اضافه کنم:
از زمان قاجار تا به اکنون خواندن و نوشتن ترکی ممنوع بوده است.از زمانی هم که رادیو و تی وی و روزنامه آمده است همگی آنها فارسی بوده اند.می خواهم یک سؤال از شما بپرسم،چگونه در این قریب 100 سال که ترکی در ایران تحریم است هیچ ترکی فارس نشده است؟اما آن زمان(مغول ها) که اثر حجر بوده و گاهاً روستاهایی بوده اند که با هیچ منطقه ای ارتباط نداشتند و حتی پای دشمن نیز به آنجا نرسیده بود به یک باره ترک شدند!؟
الان که باید مشهود تر باشد چون تی وی و رادیو همه جا هست پس اگر این یک شیوع است باید در عصر ارتباطات سریع تر جریان یابد.
اینها مسائلی هستند که یک عده که سواد مدرسه ای هم ندارند مطرح می کنند ولی ما نباید باور کنیم.
فوق فوق تغییراتی که می تواند داشته باشد این است که برخی کلمات از یاد رفته باشند و بر اساس همین تبلیغات برخی دیگر جایگزین شده باشند.
که در جامعه ی ما مخصوصاً شبکه ی سهند کاملاً مشهود است طرف به غیر از یک فعل مابقی را فارسی بکار می برد در واقع او نیز گناهی ندارد در مدرسه به وی فارسی یاد داده اند و در محل کار مجبور است فارسی صحبت کند چون اگر به گوش مسؤل برسد وی تبعید ویا اخراج می شود.اگر هم یک روستایی با اصالت صحبت می کند واژه ی "کتدی" برای وی استعمال می شود که نوعی تحقیر سبب شود تا دیگران حس کنجکاویشان گل نکند.
البته من بر خلاف آن مجری ها و کارشناس ها که در شبکه سهند حضور می یابند،ترکی را افتضاح صحبت نمی کنم.درست است که در محاوره برخی حروف حذف می شوند ولی تا 95 درصد سعی می کنم واژه ی غیر ترکی در مکالماتم رسوخ نکند.
1.مغول ها خود ترک بوده باشند که نیستند،مغول ها مغول هستند.
2.آزربایجان و آنادولو قبلاً به زبان دیگر متکلم می کردند،این زبان کدام است؟فارسی!؟پس چرا نام آزربایجان و آنادولو که سابقه ی بالای 7000 سال سکنی در این منطقه دارد هر دو ترکی ست؟
آنادولو=آنا+دولو؛آنا در معنای مادر و دولو در معنای پر
آزربایجان=آس(آز)+ار+بای+جان؛ آس قبیله ای از قبایل هون(آز نیز می گویند)،ار در نقش اسم و به معنای جوانمرد،بای به معنی بی نیاز و بزرگ و ثروتمند و جان نیز پسوند مکانی ساز در ترکی آزربایجان.
دقت کنید این نوع آنالیز کاملاً علمی می باشد و ما تمامی این لغات را در ترکی آزربایجان داریم،بعداً در یک تاپیک مشخص کاملاً توضیح خواهم داد.البته نامیدن آتروپات و آذرآبادگان و مهملاتی از این قبیل مانع از درک نام اصلی آزربایجان نخواهد شد.
دقت کنید اکثر قبایل مشهور جدا شده از هون،اکنون خود یا کشور مستقل هستند و یا ایالت خود مختار و یا یک سرزمین وسیع،که همگی نیز فرهنگ و زبان مشترکی دارند.
به عنوان مثال:
خزر>>>بعد از سکنی شدن در جنوب دریائی نام آنرا در منطقه ی به دریای خزر مشهور کردند.
کاس>>>پس از استقرار در شمال دریایی(همان دریا)نام کاسپین بر آن نهادند.
هم اکنون نیز این دریاچه بنام های خزر و کاسپین مشهور است.شما دریای مازندران را جدی نگیرید متأسفانه در این اینجا اسامی به راحتی تحریف می شوند!
باشقورد>>>هم اکنون باشقوردستان
اویغور>>>هم اکنون اویغورستان
آس(آز)>>>هم اکنون آزربایجان
تاتار(با تات اشتباه نکنید)>>>هم اکنون تاتارستان
و...
3.اگر این سرزمین بعد از حمله ی مغول ها ترک شده است(که تا اینجا نیز کافی بود که فرضیه ی منسوخ و هدف داری بوده است)،پس باید در تاریخ این سرزمین قبل از حمله ی مغول ها هیچ نوشته ای به زبان ترکی نبوده باشد!
من نام چندین تن را به همراه منابع و کتبشان برای شما معرفی می کنم:
سید علی سید عمادالدین نسیمی شاماخی(ویا تبریزی)
وفات 1418 میلادی
دلیل فوت،شهید شدن توسط مغول ها و سنی های سوریه فعلی
نام یکی از آثار:دیوان ترکی نسیمی(که اصلا هم شبیه زبان مغولی نیست!)
چگونه است فردی در زمان یورش مغول ها ظهور کند و به یکبار مغولی را یاد بگیرد وبعد به ترکی شعر بسراید!؟
الیاس نظامی گنجوی
تولد 1141 میلادی
اشتباه نکنید تمامی نوشته های نظامی فارسی نبوده است.غزلیات وی اکثرا ترکی ست در ادامه در یک تاپیک دیگر ارسال خواهم کرد.حتی نظامی قصد بر سرودن لیلی و مجنون به زبان مادری خود را داشت که به اجبار و اکراه به فارسی سروده است.بعداً در تاپیک مربوطه توضیح خواهم داد.
عزالدین حسن اوغلو
قرن 13 میلادی
و هزران تن دیگر که همگی شعر ترکی آزربایجانی سروده اند و بعداً در تاپیک های مربوطه ارسال خواهند شد.
یک مسأله دیگر ،اینکه گفتیم زبان ترکی و مغولی هردو پیوندی می باشند دلیل بر یکی بودن آنها نیست،همانگونه که زبان های هندی و اروپایی و فارسی نیز در یک دسته هستند که جزو دسته ی زبان های ترکیبی می باشند.پس نتیجه نباید گرفت که زبان فارسی و اسپانیایی مثل هم اند!
در مورد فردی که این فرضیه ها را مغرضانه مطرح کرد چند سطری بنویسم:
احمد کسروی فردی بود که از ترک ها به شدت متنفر بود دلیل آن ظاهرا نوکری اجداد کسروی از دربار شاهان ترک بود،وی علاوه بر بیان این فرضیه دست به جنایات وحشتناکی زد.
انتقال 6 هزار کودک آزربایجانی به مهد کودک و اجبار به یادگیری زبان فارسی
تغییر نام مکان های ترکی که قدمت هزاران ساله دارند(من جمله اورمو یا همان اورمیه به رضائیه تغییر یافت،یعنی شهر رضا خان!)
آجئ چای به تلخه رود،
قره چمن به سیاه چمن!،این نیز خود دلیل بر بی سوادی گماشتگان وی بود چرا که قره در اینجا به اشتباه به سیاه معنی شده است!
و هزاران واژه دیگر...
همچنین توهین به مقدسات و معصومین(ع)
جدا کردن و حذف نام آزربایجان از استان های همدگان،زنگان،اردبیل و...
و ....
اما مسأله ای که برای من به شخصه جالب است،این است که چرا پس از سقوط رژیم پهلوی هنوز هم کسانی راه کسرویان را پی گرفته اند.
ترس از به کار بردن واژه ی ترک در رسانه ها(همیشه آذری خطاب می کنند!)
برنگرداندن اسامی ترکی به حالت اولیه!
دوباره جدا کردن استان هایی از آزربایجان
تحریم زبان ترکی(تا جائی که من وقتی در یک فرومی مثل این ترکی می نویسم از من انتقاد می شود!)
ووو
دوست عزیز رسالتی که بر عهده ی من بود تمام شد،از این پس به عهده ی خودتان است که به دنبال تحقیق و تفحص باشد.هرگز سخنی را بدون تحقیق و مقایسه قبول و یا رد نکنید.می خواهد من بی سواد باشم می خواهد یک پروفسور باشد از رسانه ی ملی.
نیاز به شستشوی عظیم مغزی ست.چرا که قبلاً این شستشو در جهت خلاف انجام شده است.و باید دوباره از نو ساخت.
اگر کمی تحمل کنید در همین درس زبان ترکی خواهید آموخت که زبان ترکی آزربایجان هم خانواده با سایر زیان های ترکی ست و هیچ ربطی به زبان های فارسی و عربی و لاتین و مغولی ندارد.بلکه زبانی است که همواره لغات آن در همه ی زبان ها نفوذ کرده است.
از واژه ی بشقاب بگیرید که به فارسی وارد شده است.
تا واژه ی Part که به انگلیسی نفوذ کرده است.
ویا واژه ی Alp که به ایتالیایی نفوذ کرده است.
زبان ترکی آزربایجانی قداستی دارد که بر اکثریت معلوم نیست،هرگز از واژه اختصار آن استفاده نکنید(آذری)،چرا که ترک نه مغول است و نه وحشی که در شاهنامه معرفی گردیده است.اجداد ما ترک بوده و قبیله ی و هویت ما آزربایحان است.اما در کنار این ایرانی نیز هستیم پس باید احترام متقابل باشد.
یک مسأله دیگر نیز اضافه کنم:
از زمان قاجار تا به اکنون خواندن و نوشتن ترکی ممنوع بوده است.از زمانی هم که رادیو و تی وی و روزنامه آمده است همگی آنها فارسی بوده اند.می خواهم یک سؤال از شما بپرسم،چگونه در این قریب 100 سال که ترکی در ایران تحریم است هیچ ترکی فارس نشده است؟اما آن زمان(مغول ها) که اثر حجر بوده و گاهاً روستاهایی بوده اند که با هیچ منطقه ای ارتباط نداشتند و حتی پای دشمن نیز به آنجا نرسیده بود به یک باره ترک شدند!؟
الان که باید مشهود تر باشد چون تی وی و رادیو همه جا هست پس اگر این یک شیوع است باید در عصر ارتباطات سریع تر جریان یابد.
اینها مسائلی هستند که یک عده که سواد مدرسه ای هم ندارند مطرح می کنند ولی ما نباید باور کنیم.
فوق فوق تغییراتی که می تواند داشته باشد این است که برخی کلمات از یاد رفته باشند و بر اساس همین تبلیغات برخی دیگر جایگزین شده باشند.
که در جامعه ی ما مخصوصاً شبکه ی سهند کاملاً مشهود است طرف به غیر از یک فعل مابقی را فارسی بکار می برد در واقع او نیز گناهی ندارد در مدرسه به وی فارسی یاد داده اند و در محل کار مجبور است فارسی صحبت کند چون اگر به گوش مسؤل برسد وی تبعید ویا اخراج می شود.اگر هم یک روستایی با اصالت صحبت می کند واژه ی "کتدی" برای وی استعمال می شود که نوعی تحقیر سبب شود تا دیگران حس کنجکاویشان گل نکند.
البته من بر خلاف آن مجری ها و کارشناس ها که در شبکه سهند حضور می یابند،ترکی را افتضاح صحبت نمی کنم.درست است که در محاوره برخی حروف حذف می شوند ولی تا 95 درصد سعی می کنم واژه ی غیر ترکی در مکالماتم رسوخ نکند.