09-29-2013, 04:31 PM
Mehrbod نوشته: روشن است که از دید منطق (فرنود) کار شما نادرست است, دو چیز را در یک ویژگی همسان میتوان همسنجید, همانجور که نمیشود زیبایی و هوشبه نظر من این اشتباه است. تنها منطقی كه میتواند در این رابطه كاربرد داشته باشد این است كه طرف چه قصدی از به كار بردن كلمات دارد و آیا با استفاده از كلماتش توانسته منظور خود را به دیگری منتقل كند یا خیر. در مورد گفته ی من هم، هم من میخواسته ام از كلمه ی ساده (به مفهوم پیچیده نبودن) استفاده كنم و هم شما متوجه منظور من شده اید. در فارسی من هم از سخت میتوان هم معنای دشواری را گرفت، هم محكم بودن، هم پیچیدگی و ...
دو تن را سنجید و گفت کدام بهتر است (دو چیز ناهمسان!), همانجور نیز نمیتوان از روی سختی و سادگی دو چیز فرجام گرفت کدام بهتر میباشد.
اینكه از مثلا كلمه ی سخت با چه مفهومی در متن میتوان استفاده كرد هم باز ربطی به نادانی فرد ندارد مگر اینكه از جای دیگر به نادانی او پی برده باشیم و استفاده ی نامناسب از یك لغت را قرینه ی دیگری بر نادانی او به شمار بیاوریم.
Mehrbod نوشته: نگرش شما هم خوب است, میتوانید دستی بدهید و واژگان زیباتر و بهتری بیابید, زیرا پارسیک زبانی است آزاد و پرگاهیده و از آنِ هیچکسِ تنها نیست.من نه این كار را مفید میدانم و نه نتیجه بخش. نهایتا باعث بوجود آمدن جمعی جدابافته میشود كه فاصله شان از مردم عادی بیشتر شده و تنها برای هم مینویسند. اگرچه با این تلاش شما موافق نیستم ولی لازم نمیدانم كه انرژیم را صرف مخالفت با آن بكنم.
نوشتن آن گزین گویه هم تنها تلنگری بود به شما و هم فكرانتان كه اندكی هم به اطرافتان بنگرید.
اگر میدانستم این تلنگر اینگونه برایتان بر خورنده است، آن را نمینوشتم.
Mehrbod نوشته: چرا پیشآمدانه در انگلیسی هم do بجای "گاییدن" به کار میرود .نگفتم هیچوقت به كار نمیرود، ولی سال به سال هم با آن احتمالا مواجه نمیشوید. در مقایسه با فارسی كه هر روز با آن مواجه میشوید! همانگونه كه با كاربرد easy و simple به جای هم در انگلیسی گاها مواجه میشویم كه در چارچوب context میتوانیم بفهمیم چرا به جای هم استفاده شده اند.
من اینجا که بیشتر هموندان مانند شما فرهیخته هستند لغزشهایِ خندهداری میبینم که بیرون از اینجا, جاییکه
مردم زبان روزانه اشان انگلیسی است نمیبینم. پس یا مردم انگلیس زبان از ما باهوشترند, یا زبان ما ناکارآمد است!
Mehrbod نوشته: دربارهیِ همین دلیل (دلالت) هم برای اینکه بگیرید چرا پارسیک شما را "باهوش" میکند, بیانگارید کسی به شما میگوید:من معتقدم زبان در درجه ی اول برای برقراری ارتباط ساخته شده. بقیه ی پیشرفتهای بوجود آمده در زبان و ادبیات پیرایه هایی هستن كه بار هنری ادبیات رو افزایش دادن و بشر رو قادر ساختن تا احساسات و افكار پیچیده تری رو به نحو زیباتر و كارآمدتری به دیگران منتقل كنن.
— دلیل اینکه اینجا خوابیدهاید چیست؟
این سخن سراپا بیخودی است, ولی "پارسی"زبان امروزین لغزش خود را نمیدریابد, هنگامیکه برابر پارسیک "دلیل" اینها هستند:دلیل = انگیزه (انگیختن)
دلیل = شَوَند (شدن) = cause
دلیل = نمایانگر, نشانگر = indicator
دلیل = آوند
...
پس شما هرگز, هرگز نمیبینید کسی بیاید بگوید:
— نمایانگر اینکه اینجا خوابیدهاید چیست؟
چرا؟ زیرا واژگان پارسیک ساختارین و دستورین و گویا میباشند, نمایانگر را بسختی میتوان بجای چیز دیگری به کار بُرد و دچار چنین لغزشی شد!
پارسیگر
وقتی زبان از حالتی خارج بشه كه قابل فهم برای دیگران نباشه در واقع دلیل وجودیش رو از دست میده. مردم هم همیشه دوست دارن در برقراری ارتباطات راههای ساده تری رو به كار ببرن.