[یه نفر]

راسل عزیز؟
وقتی من مطابق اعتقاداتم صحبت کردم ، شما ها اعتقادات منو مسخره کردید.. !
من چکار کرده بودم؟؟

در اینجا بحث بی نظمی و نظم بود. که خالق همه چیزو منظم خلق کرده.
آنارشی گفت همه چیز منظم نیست.
گوگل گفت مثال بزن
آنارشی گفت: سندروم داون و یا هر نوع ناهنجاری دیگه...

بنظرت این مثال آنارشی خنده دار نبود؟؟
بیماری رو به پای بی نظمی بنویسه؟؟!
ناهنجاری؟ مثلا قتل و کشتار رو به پای بی نظمی بنویسیم!!

منم نوشتم اینجا صفحه جوک نیست. دقیقا از رفتارهای شما یاد گرفتم اینجوری پاسخ بدم...!

در ضمن شما نوشته های دیروز و امروز منو نشان کرده ای که فحاشی کرده ام! حالا رفتی برای اثبات حرف خودت ، حرف های چند روز پیش منو برداشتی و آوردی که بعله. تو فحاشی کردی!!
تازه اینم فحاشی نبود..
فحاشی یعنی این.

من پیشتر گفتم این یه نفر دائم پریوده!

رفتار من با این فرد چگونه بود؟؟ حتی جوابشو ندادم!
متاسفم واسه خودم که اومدم اینجا و دارم اعصاب خودمو خراب میکنم..
نمیدونم چیه. ولی احساس میکنم فحش خورم بالاست!
چه اینجا و چه فیسبوک!
با عرض شرمندگی این عکسو ببین

[ATTACH=CONFIG]2454[/ATTACH]

بخدا از وقتی اومدم اینجا و مثل همه شما توی بحث ها شرکت کردم و نظرمو دادم جز تحقیر و مسخره گی و فحاشی چیزی از شما ندیدم..
بازم مثل پر رو ها اومدم. چون واقعا نوشته های آلیس و مهربد و مزدک رو دوس دارم. نوشته های امیر رو هم دوس دارم.. بحث هایی که میشه رو دوس دارم..

ولی ای کاش ای کاش ای کاش ای کاش ، اینقدر منو نشون نمیکردید.. دنبال سوژه ای برای مسخر کردن من به عنوان زن - مسلمان !!!

همیشه سعی کردم آخر همه کامنت هام شکلک خنده باشه. تا اگر نوشته هام شما رو اذیت کرده باشه، حداقل شکلک خنده بتونه درصد ناراحتی شما رو کم کنه..
ولی همتون اینو به حساب اسپم گذاشتید..
آره. اسپم هم میکردم. ولی بخاطر اینکه باهاتون شوخی کنم. شوخی های من با شما خیلی فرق داشت.. من شوخی های لطیف میکردم تا صمیمی بشیم. ولی شما...

به میلاد گفتم خیلی خری .. :-) ((شکلک خنده و بعدش هم ازش تعریف کردم ))
گفتم میلاد جنبه داره. خودش هم شوخی میکنه. از همتون با جنبه تره..
بخدا اصلا توقع نداشتم میلاد اونجوری جواب منو بده..

یعنی توقع داشتم بگه تو هم خیلی گاوی.. :دی

میلاد؟ من که نه تورو میشناسم و نه دیدمت! فقط میبینم تو تنها کسی هستی که پست های منو لایک میکنی و هر از گاهی جواب منو میدی. هرچند با مسخره گی و شوخی...
یه جورایی باهات احساس صمیمیت کردم. ولی فکر کنم اشتباه کردم..

ولی خدایش خیلی اینجا اذیت شدم. فحش خوردم. مسخره شدم..
فقط به خاطر اینکه نظرم با شما مخالف بوده. فقط بخاطر اینکه از قدیمی های اینجا نیستم..

چندتاتون رو توی فیسبوک ادد کردم تا منو بیشتر بشناسید. ببینید من اینقدر ها هم بد نیستم و سزاوار این رفتارها نیستم. خشک و متعصب نیستم. امیال من چیز دیگه ای هست.
ولی متاسفانه فایده ای نداشت..
سعی میکنم از جمعتون برم. حداقل طبق قولی که دادم بعد از صندلی داغ میرم..
اینجاها جای من نیست.. یه جورایی هم خودم مقصرم. همه اش تقصیر شما نیست..
بیخیال